Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
probabilism
U
انتخاب وجه احتمالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radio button
U
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
contingencies
U
عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency
U
عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency option program
U
برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
target selector
U
دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
tree
U
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility
U
عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
contingencies
U
احتمالی
contingency
U
احتمالی
even tual
U
احتمالی
eventual
U
احتمالی
as may be the case
<adv.>
U
احتمالی
contingently
<adv.>
U
احتمالی
conceivably
<adv.>
U
احتمالی
possibly
<adv.>
U
احتمالی
probable
U
احتمالی
probabilistic
U
احتمالی
check
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks
U
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
PE
U
خطای احتمالی
gambling
U
خطر احتمالی
adventure
U
خطر احتمالی
probable error
U
اشتباه احتمالی
probabilistic model
U
مدل احتمالی
presumptive
U
فرضی احتمالی
probability limits
U
حدود احتمالی
probability cost
U
بهای احتمالی
probabilistic model
U
الگوی احتمالی
probabilism
U
احتمالی نگری
probable error
U
خطای احتمالی
prospecting
U
مشتری احتمالی
prospected
U
مشتری احتمالی
prospect
U
مشتری احتمالی
contenders
U
برنده احتمالی
contender
U
برنده احتمالی
risk
U
خطر احتمالی
risked
U
خطر احتمالی
risking
U
خطر احتمالی
risks
U
خطر احتمالی
prospects
U
مشتری احتمالی
adventures
U
خطر احتمالی
contingency plan
U
طرح احتمالی
contingent liability
U
بدهی احتمالی
contingent liabilities
U
بدهیهای احتمالی
acatalepsy
U
فلسفهء احتمالی
contingent profit
U
منفعت احتمالی
ramifications
U
تبعات احتمالی
menu item
U
یک انتخاب در فهرست انتخاب
likeliest
U
باور کردنی احتمالی
break up of the a proposed marriage
U
به هم خوردن ازدواج احتمالی
likely
U
باور کردنی احتمالی
vertical probable error
U
اشتباه احتمالی قائم
contingency plan
U
طرح عملیات احتمالی
likelier
U
باور کردنی احتمالی
likly
U
باور کردنی احتمالی
radial probability density
U
چگالی شعاعی احتمالی
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
probable
U
باور کردنی امر احتمالی
norm point
U
نقطه احتمالی فرود در پرش
buffer zone
U
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
contingent effects
U
اثرات احتمالی انفجار هستهای
buffer zones
U
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
contingencey forces
U
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
range probable error
U
اشتباه احتمالی برد توپ
confidence level
U
احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
dope
U
اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
dopes
U
اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
contingency retention stock
U
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
contingency support stocks
U
اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
circular probable error
U
دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
loading for contingencies
U
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
search
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searched
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searchingly
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
armed peace
U
حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects.
U
در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
rollover
U
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal
U
انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
preventive justice
U
قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
drafts
U
انتخاب
choice
U
انتخاب
drafted
U
انتخاب
draft
U
انتخاب
options
U
انتخاب
option
U
حق انتخاب
delegacy
U
انتخاب
selecting
U
انتخاب
options
U
حق انتخاب
choicest
U
انتخاب
choices
U
انتخاب
choicer
U
انتخاب
excerption
U
انتخاب
selection
U
انتخاب
suffrage
U
حق انتخاب
option
U
انتخاب
selections
U
انتخاب
franc
U
حق انتخاب
francs
U
حق انتخاب
election
U
انتخاب
franchises
U
حق انتخاب
franchise
U
حق انتخاب
outvoter
U
انتخاب کننده
opts
U
انتخاب کردن
opting
U
انتخاب کردن
opted
U
انتخاب کردن
pitch upon
U
انتخاب کردن
opt
U
انتخاب کردن
icons
U
راهنمای انتخاب
cs
U
انتخاب تراشه
preselection
U
انتخاب مقدماتی
option
U
شق انتخاب شده
choosey
U
انتخاب کننده
circuit switching
U
انتخاب مدار
ikons
U
راهنمای انتخاب
options
U
شق انتخاب شده
break
U
انتخاب شود
screen
U
انتخاب کردن
breaks
U
انتخاب شود
cooptation
U
انتخاب درونی
get in
U
انتخاب شدن
icon
U
راهنمای انتخاب
freedom to choose
U
ازادی در انتخاب
chose
U
انتخاب کرده
single
U
انتخاب کردن
mischoice
U
انتخاب غلط
selectively
U
قابل انتخاب
choosy
U
انتخاب کننده
selectively
U
مبنی بر انتخاب
screened
U
انتخاب کردن
picked
U
انتخاب شده
direct selection
U
انتخاب مستقیم
economic choice
U
انتخاب اقتصادی
freedom of choice
U
ازادی انتخاب
electives
U
دارای حق انتخاب
elective
U
دارای حق انتخاب
natural selection
U
انتخاب طبیعی
impluse action
U
انتخاب شماره
impluse stepping
U
انتخاب شماره
impluse selection
U
انتخاب ایمپولز
selectively
U
انتخاب کننده
check boxes
U
چهارگوشهای انتخاب
choose
U
انتخاب کردن
eligible
U
شایسته انتخاب
eligible
U
قابل انتخاب
screens
U
انتخاب کردن
pickup
U
انتخاب رشد
sifts
U
انتخاب کردن
sifted
U
انتخاب کردن
sift
U
انتخاب کردن
chooses
U
انتخاب کردن
screening, screenings
U
انتخاب کردن
selective
U
انتخاب کننده
chip select
U
انتخاب تراشه
choice of technology
U
انتخاب تکنولوژی
choiceless
U
محروم از حق انتخاب
chooser
U
انتخاب کننده
selective
U
قابل انتخاب
selective
U
مبنی بر انتخاب
mischoose
U
بد انتخاب کردن
to make a choice of
U
انتخاب کردن
pick out
<idiom>
U
انتخاب کردن
re election
U
انتخاب مجدد
elects
U
انتخاب کردن
selectors
U
انتخاب کننده
faulty selection
U
انتخاب غلط
choosing
U
انتخاب کردن
menus
U
فهرست انتخاب
switched line
U
خط انتخاب شده
selects
U
انتخاب کردن
selector
U
انتخاب کننده
re election
U
تجدید انتخاب
cream of the crop
<idiom>
U
انتخاب عانی
selectivity
U
حسن انتخاب
re-election
U
تجدید انتخاب
re-election
U
انتخاب مجدد
elect
U
انتخاب کردن
to have one's pick
U
انتخاب کردن
electing
U
انتخاب کردن
the polls
U
انتخاب گاه
selected
U
انتخاب کردن
select
U
انتخاب کردن
selection switch
U
گزینه انتخاب
election
U
انتخاب نماینده
selection of position
U
انتخاب موضع
hitting
U
انتخاب یک کلید
hits
U
انتخاب یک کلید
elected
U
انتخاب شده
dial
U
انتخاب کردن
self service
U
با انتخاب ازاد
self-service
U
با انتخاب ازاد
scracity and choice
U
کمیابی و انتخاب
route selection
U
انتخاب مسیر
hit
U
انتخاب یک کلید
dialed
U
انتخاب کردن
reelection
U
تجدید انتخاب
electors
U
انتخاب کننده
elector
U
انتخاب کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com