Perdic | انتخاب مسیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	route selection U	انتخاب مسیر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	message U	انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
	messages U	انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
	decision U	علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
	decisions U	علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
	primary U	تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
	switched network backup U	انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
Other Matches

	radio button U	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
	target selector U	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	sophistication U	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
	ineligibility U	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
	fastest U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	fast U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	fasted U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	fasts U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	lane U	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
	lanes U	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
	grooves U	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
	groove U	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
	multithread U	طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
	landing approach U	مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
	ball cushion U	دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
	crane rail U	مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
	checks U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	check U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checked U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	menu item U	یک انتخاب در فهرست انتخاب
	midcourse guidance U	هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
	summit U	حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
	summits U	حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
	transit route U	مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
	base of trajectory U	تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
	nodes U	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
	fire lane U	مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
	node U	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
	dog leg U	شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
	steady U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadying U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadiest U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadies U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadied U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	rollover U	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
	convoy routing U	تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
	trunkair route U	مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
	dragway U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	dragstrip U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	controlled reprisal U	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
	convoy route U	مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
	franchise U	حق انتخاب
	francs U	حق انتخاب
	franc U	حق انتخاب
	franchises U	حق انتخاب
	selection U	انتخاب
	election U	انتخاب
	suffrage U	حق انتخاب
	drafts U	انتخاب
	excerption U	انتخاب
	drafted U	انتخاب
	draft U	انتخاب
	selections U	انتخاب
	choice U	انتخاب
	choicer U	انتخاب
	choices U	انتخاب
	options U	حق انتخاب
	options U	انتخاب
	choicest U	انتخاب
	delegacy U	انتخاب
	option U	حق انتخاب
	option U	انتخاب
	selecting U	انتخاب
	icons U	راهنمای انتخاب
	selected U	انتخاب کردن
	screening, screenings U	انتخاب کردن
	selects U	انتخاب کردن
	screen U	انتخاب کردن
	choosy U	انتخاب کننده
	screened U	انتخاب کردن
	freedom to choose U	ازادی در انتخاب
	icon U	راهنمای انتخاب
	to make a choice of U	انتخاب کردن
	hitting U	انتخاب یک کلید
	hits U	انتخاب یک کلید
	hit U	انتخاب یک کلید
	opts U	انتخاب کردن
	opting U	انتخاب کردن
	opted U	انتخاب کردن
	pick out <idiom> U	انتخاب کردن
	opt U	انتخاب کردن
	cream of the crop <idiom> U	انتخاب عانی
	sift U	انتخاب کردن
	sifted U	انتخاب کردن
	select U	انتخاب کردن
	ikons U	راهنمای انتخاب
	screens U	انتخاب کردن
	freedom of choice U	ازادی انتخاب
	choose U	انتخاب کردن
	eligible U	شایسته انتخاب
	eligible U	قابل انتخاب
	sifts U	انتخاب کردن
	election U	انتخاب نماینده
	switched line U	خط انتخاب شده
	chose U	انتخاب کرده
	reelection U	تجدید انتخاب
	self service U	با انتخاب ازاد
	social selection U	انتخاب اجتماعی
	single U	انتخاب کردن
	elective U	دارای حق انتخاب
	electives U	دارای حق انتخاب
	breaks U	انتخاب شود
	project selection U	انتخاب پروژه
	preselection U	انتخاب مقدماتی
	the polls U	انتخاب گاه
	impluse selection U	انتخاب ایمپولز
	self-service U	با انتخاب ازاد
	break U	انتخاب شود
	scracity and choice U	کمیابی و انتخاب
	dials U	انتخاب کردن
	dialled U	انتخاب کردن
	dialed U	انتخاب کردن
	option U	شق انتخاب شده
	dial U	انتخاب کردن
	selection of position U	انتخاب موضع
	selection switch U	گزینه انتخاب
	selectivity U	حسن انتخاب
	options U	شق انتخاب شده
	impluse stepping U	انتخاب شماره
	impluse action U	انتخاب شماره
	mischoice U	انتخاب غلط
	selector U	انتخاب کننده
	pitch upon U	انتخاب کردن
	selective U	قابل انتخاب
	pickup U	انتخاب رشد
	outvoter U	انتخاب کننده
	selective U	مبنی بر انتخاب
	selective U	انتخاب کننده
	choosing U	انتخاب کردن
	chooses U	انتخاب کردن
	selectors U	انتخاب کننده
	to have one's pick U	انتخاب کردن
	mischoose U	بد انتخاب کردن
	selectively U	قابل انتخاب
	seller's option U	انتخاب فروشنده
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	selectively U	انتخاب کننده
	natural selection U	انتخاب طبیعی
	picked U	انتخاب شده
	direct selection U	انتخاب مستقیم
	cooptation U	انتخاب درونی
	elects U	انتخاب کردن
	elected U	انتخاب شده
	elector U	انتخاب کننده
	electors U	انتخاب کننده
	re-election U	انتخاب مجدد
	faulty selection U	انتخاب غلط
	electing U	انتخاب کردن
	menus U	فهرست انتخاب
	menu U	فهرست انتخاب
	elect U	انتخاب کردن
	re-election U	تجدید انتخاب
	re election U	تجدید انتخاب
	re election U	انتخاب مجدد
	economic choice U	انتخاب اقتصادی
	cs U	انتخاب تراشه
	chip select U	انتخاب تراشه
	get in U	انتخاب شدن
	choice of technology U	انتخاب تکنولوژی
	choiceless U	محروم از حق انتخاب
	circuit switching U	انتخاب مدار
	check boxes U	چهارگوشهای انتخاب
	choosey U	انتخاب کننده
	chooser U	انتخاب کننده
	presidential election U	انتخاب رئیس جمهور
	preelection U	وابسته به پیش از انتخاب
	preelection promises U	وعدههای پیش از انتخاب
	user defined U	تعریف یا انتخاب کاربر
	preselect U	قبلا انتخاب کردن
	target designation U	روش انتخاب هدف
	configure U	انتخاب سخت افزار
	consumer choice U	انتخاب مصرف کننده
	consumer's choice U	انتخاب مصرف کننده
	ineligible U	نا شایسته برای انتخاب
	automatic message switching U	انتخاب خودکار پیام
	pick out U	انتخاب کردن دریافتن
	main menu U	فهرست انتخاب اصلی
	presidential U	انتخاب رئیس جمهور
	preselect U	انتخاب کردن مقدماتی
	selector switch U	گزینه انتخاب کننده
	keystroke U	عمل انتخاب کلید
	option U	عملی که انتخاب میشود
	target designation U	سیستن انتخاب هدف
	options U	عملی که انتخاب میشود
	franchises U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	reelect U	تجدید انتخاب کردن
	selector channel U	کانال انتخاب کننده
	Whichever she chooses . U	هر کدام را که انتخاب کند
	ineligbility U	ناشایستگی برای انتخاب
	electorate U	هیئت انتخاب کنندگان
	display menu U	فهرست انتخاب نمایشی
	probabilism U	انتخاب وجه احتمالی
	electress U	خانم انتخاب کننده
	franchise U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	destine U	قبلا انتخاب کردن
	electorates U	هیئت انتخاب کنندگان
	compilation U	جمع اوری و انتخاب
	eligibility U	شایستگی برای انتخاب
	constituent U	انتخاب کننده موکل