Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dead storage
U
انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expressways
U
شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
expressway
U
شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
piggy back traffic
U
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggyback trafic
U
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
caged storage
U
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
tracked vehicle
U
وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
transhipment
U
انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment
U
انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
stockpile
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
dump
U
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiling
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
adopted types
U
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
transfer equipment
U
تجهیزات
fixture
U
تجهیزات
rigs
U
تجهیزات
rigged
U
تجهیزات
equipments
U
تجهیزات
rig
U
تجهیزات
appliances
U
تجهیزات
equipment
U
تجهیزات
materiel
U
تجهیزات
devices
U
تجهیزات
accouterment
U
تجهیزات
device
U
تجهیزات
accouterments
U
تجهیزات
parrots
U
تجهیزات ای اف اف
parroting
U
تجهیزات ای اف اف
acoutrement
U
تجهیزات
parrot
U
تجهیزات ای اف اف
instrumentation
U
تجهیزات
appliance
U
تجهیزات
parroted
U
تجهیزات ای اف اف
output equipment
U
تجهیزات خروجی
mechanical equipment
U
تجهیزات مکانیکی
plant
U
تجهیزات کارگاه
war material
U
تجهیزات جنگی
ventilating equipment
U
تجهیزات تهویه
standby equipment
U
تجهیزات جانشینی
radar equipment
U
تجهیزات رادار
protective equipment
U
تجهیزات حفافتی
technical equipment
U
تجهیزات فنی
telephone equipment
U
تجهیزات تلفن
peripheral equipment
U
تجهیزات جنبی
plants
U
تجهیزات کارگاه
switching device
U
تجهیزات سوئیچینگ
turning attachment
U
تجهیزات تراشکاری
machine equipment
U
تجهیزات ماشین
individual aquipment
U
تجهیزات انفرادی
extra equipment
U
تجهیزات اضافی
auxiliary equipment
U
تجهیزات جانبی
garage equipment
U
تجهیزات گاراژ
capital equipments
U
تجهیزات سرمایهای
mobilization
U
تجهیزات قوا
auxiliary equipment
U
تجهیزات کمکی
critical materials
U
تجهیزات مهم
cryptoequipment
U
تجهیزات رمز
outfit
U
تجهیزات حفاری
assembly fixture
U
تجهیزات مونتاژ
electric equipment
U
تجهیزات الکتریکی
outfits
U
تجهیزات حفاری
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
ancillary equipment
U
تجهیزات اضافی
ancillary equipment
U
تجهیزات جانبی
ancillary equipment
U
تجهیزات پیرامونی
handling equipment
U
تجهیزات بار
accessory equipment
U
تجهیزات یدکی
equipment logbook
U
دفتر تجهیزات
custodial record
U
پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
stock number
U
شماره فنی انبار شماره انبار
data communications equipment
U
تجهیزات ارتباطات داده ها
data terminal equipment
U
تجهیزات ترمینال داده
table of organization and equipment (toe
U
جدول سازمان و تجهیزات
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
cam turning attachment
U
تجهیزات تراش بادامک
basic end item
U
تجهیزات ووسایل اولیه
mobile lubricating equipment
U
تجهیزات روغنکاری متحرک
accoutre
U
با تجهیزات اماده نمودن
defense articles
U
اماد و تجهیزات دفاعی
oil reclamation equipment
U
تجهیزات احیا روغن
core blowing equipment
U
تجهیزات دمیدن هسته
paint spraying equipment
U
تجهیزات رنگ پاشی
grinding attachment
U
تجهیزات سنگ سمباده
original equipment manufacturer
U
سازنده تجهیزات اصلی
nitriting equipment
U
تجهیزات ازت دهی
mold making equipment
U
تجهیزات قالب سازی
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
honing equipment
U
تجهیزات سنگ زنی
magazine feeding attachment
U
تجهیزات تغذیه مخزن
ingot conveying device
U
تجهیزات انتقال شمش
forming attachment
U
تجهیزات تراش پروفیل
shuttle
U
بردن افرادو تجهیزات
die sinking attachment
U
تجهیزات فرز حدیده
producer durable equipment
U
تجهیزات با دوام تولیدی
precision measuring equipment
U
تجهیزات سنجش دقیق
panoply
U
تجهیزات و ارایش کامل
emergency brake equipment
U
تجهیزات ترمز اضطراری
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
equipment logbook
U
دفترچه خدمتی تجهیزات
shuttles
U
بردن افرادو تجهیزات
shuttled
U
بردن افرادو تجهیزات
pattern milling attachment
U
تجهیزات فرز مدل
induction melting equipment
U
تجهیزات ذوب القائی
x ray equipment
U
تجهیزات اشعه رونتگن
arsenal
U
ساختمان تجهیزات نظامی
conveying appliance
U
وسیله نقلیه
vehicles
U
وسیله نقلیه
steed
U
وسیله نقلیه
steeds
U
وسیله نقلیه
vehicle
U
وسیله نقلیه
means of transport
U
وسائط نقلیه
conveyance
U
وسیله نقلیه
conveyances
U
وسیله نقلیه
transport car
U
وسیله نقلیه
transports
U
وسیله نقلیه
transporting
U
وسیله نقلیه
transported
U
وسیله نقلیه
transport
U
وسیله نقلیه
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
unisys
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
honeywell
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
back drilling attachment
U
تجهیزات سوراخ کردن از پشت
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
well-appointed
U
دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
assets
U
ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
cam grinding attachment
U
تجهیزات سنگ زنی قوسی
deadlined equipment
U
لوازم و تجهیزات از کار افتاده
space vehicle
U
وسیله نقلیه فضایی
conveyances
U
وسیله نقلیه ابلاغ
motor vehicle
U
وسیله نقلیه موتوری
conveyance
U
وسیله نقلیه ابلاغ
six by six
U
وسیله نقلیه شش چرخه
vehicle chain
U
زنجیر وسیله نقلیه
utility vehicle
U
وسیله نقلیه عمومی
utility car
U
وسیله نقلیه عمومی
Other means of transport
U
سایر وسایل نقلیه
articulated vehicle
U
وسیله نقلیه مفصلی
traction motor
U
موتور وسیله نقلیه
right of way
U
حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
power plant
U
محرکه وسیله نقلیه
power plants
U
محرکه وسیله نقلیه
traction battery
U
باطری وسیله نقلیه
rights of way
U
حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
control data corporation
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
equipment
U
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
cutter grinding attachment
U
تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
motorola
U
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
friendly interface
U
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
trafficked
U
عبو ومرور وسائط نقلیه
meeting
U
تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
meetings
U
تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
trafficked
U
رفت و امد وسایل نقلیه
crawl type vehicle
U
وسیله نقلیه نوع خزنده
trafficking
U
عبو ومرور وسائط نقلیه
shuttles
U
وسیله نقلیه با مسیر مشخص
traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه
shuttle
U
وسیله نقلیه با مسیر مشخص
motorcar
U
وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
traffic
U
عبو ومرور وسائط نقلیه
refrigerator vehicle
U
وسیله نقلیه یخچال دار
deadweight tonnage
U
حداکثر تناژ وسیله نقلیه
shuttled
U
وسیله نقلیه با مسیر مشخص
amphibian vehicle
U
وسیله نقلیه برای خشکی و اب
crawl drive
U
محرک وسیله نقلیه خزنده
trafficking
U
رفت و امد وسایل نقلیه
amaxophobia
U
هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
slot charter
U
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
bare boat charter
U
اجاره دربست وسیله نقلیه
bale cubic capacity
U
تناژ وسیله نقلیه از نظرحجمی
automotive
U
تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
automotive
U
مربوط به وسایل نقلیه خودرو
traffick
U
عبو ومرور وسائط نقلیه
utility vehicle
U
وسیله نقلیه عام المنفعه
pay load
U
فرفیت مفید وسیله نقلیه
traffics
U
رفت و امد وسایل نقلیه
to alight from a vehicle
U
پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
traffics
U
عبو ومرور وسائط نقلیه
to catch the connection
U
وسیله نقلیه رابط را گرفتن
tweaked
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaks
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaking
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweak
U
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
showdown
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
equipment bay
U
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
aircraft role equipment
U
تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
earthmover
[bulldozer]
U
بولدوزر
[ساخت و ساختمان]
[وسایل نقلیه]
tractive force
U
نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com