English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beach dump U انبار موقت ساحلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
x site U انبار موقت
y site U نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
compounds U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
shore patrol U انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
protempore U موقت شاغل مقامی بطور موقت
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpiles U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
dump U انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpile U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
field storage U انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
beach diagram U طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
strandline U خط ساحلی
offing U اب ساحلی
bridgehead line U خط سر پل ساحلی
seasider U ساحلی
sea board U خط ساحلی
beach head U سر پل ساحلی
bridge head U سر پل ساحلی
inshore water U اب ساحلی
inshore U ساحلی
coastline U خط ساحلی
coastlines U خط ساحلی
coastal U ساحلی
over the beach operations U عملیات ساحلی
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
land breeze U باد ساحلی
coastal zone U منطقه ساحلی
sea dike U دیوار ساحلی
inshore current U جریانات ساحلی
beach reserves U ذخایر ساحلی
shore boat U تاکسی ساحلی
shore patrol U پلیس ساحلی
shore patrol U دژبان ساحلی
inshorepatrol U گشتی ساحلی
coastal frontier U حدود ساحلی
groyne U سد یا دیواره ساحلی
littoral U ناحیه ساحلی
coast station U ایستگاه ساحلی
coastal patrol U گشتی ساحلی
martello U قلعه ساحلی
costal frontier U مرز ساحلی
coast defence U پدافند ساحلی
inshore current U جریان اب ساحلی
cabotage U کشتیرانی ساحلی
cabotage U تجارت ساحلی
coastal artillery U توپخانه ساحلی
boat telephone U تلفن ساحلی
inshore water U ابهای ساحلی
coastal route U مسیر ساحلی
shore stablishment U تاسیسات ساحلی
beach patrol U نگهبان ساحلی
territorial sea U دریای ساحلی
beach exit U معبر ساحلی
beach exit U گذرگاه ساحلی
shore erosion U فرسایش ساحلی
beach erosion U فرسایش ساحلی
shoreline U خط ساحل یا خط ساحلی
links U تپه ساحلی
barrier light U نورافکن ساحلی
shorelines U خط ساحل یا خط ساحلی
territorial waters U ابهای ساحلی
tidewater U خط ساحلی کشند اب
landing craft U کرجی ساحلی
beach face U کمربند ساحلی
marina U تفرجگاه ساحلی
beach obstacle U مانع ساحلی
coastguard U گارد ساحلی
beach organization U یکان ساحلی
quay U دیوار ساحلی
beach matting U کف پوش ساحلی
marinas U تفرجگاه ساحلی
dune U توده شن ساحلی
coastguards U گارد ساحلی
beach patrol U گشتی ساحلی
foreshore U کمربند ساحلی
foreshores U کمربند ساحلی
quays U دیوار ساحلی
costal frontier U نوار مرزی ساحلی
coastal route U راه ابی ساحلی
lido U میعادگاه قشنگ ساحلی
continental shelf U حد ساحلی فلات قاره
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
lidos U میعادگاه قشنگ ساحلی
levee U دیواره ساحلی رودخانه
coastal navigation, coasting U حمل و نقل ساحلی
coastal frontier U نوار مرزی ساحلی
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
cabotage U حمل ونقل ساحلی
cabotage U کشتی رانی ساحلی
beach flag U پرچم مشخصه ساحلی
beach group U گروه خدمات ساحلی
beach matting U تور سیمی ساحلی
beachmaster's unit U یکان لجستیک ساحلی
sanbar U دیوار شنی ساحلی
beach minefield U میدان مین ساحلی
barrier reef U مرجان سنگ ساحلی
coaster U کشتی ویژه خط ساحلی
coasters U کشتی ویژه خط ساحلی
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
stock number U شماره فنی انبار شماره انبار
custodial record U پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
Goa U ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
tideland U زمین ساحلی دستخوش جزرومد
cay U تخته سنگ ساحلی درجزیره
phalarope U مرغ ساحلی نوک دراز
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
littoral law U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
shore party U گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
coves U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
cove U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
surfbird U مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
offshore U دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
riviera U ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
intracoastal sealift U سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
sea frontiers U مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
willet U مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
polder U زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
daymark U علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
rill U جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
offshore U در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
ports U انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
pontoon bridge U پل موقت
provisional U موقت
makeshift U موقت
intrim U موقت
pontoons U پل موقت
pontoon U پل موقت
temporary U موقت
pro tempore U موقت
adhoc U موقت
interim U موقت
temporary duty U ماموریت موقت
temporary road U راه موقت
temporarily U بطور موقت
temporalty U بطور موقت
temporary gauge U اشل موقت
temporary hardness U سختی موقت
temporary marriage U ازدواج موقت
temporal life U زندگی موقت
temporary duty U شغل موقت
bridging leon U وام موقت
bridging leon U اعتبار موقت
tabernacle U پرستشگاه موقت
short time duty U کار موقت
charge d'affaires of the embassy U کاردار موقت
temporary storage U حافظه موقت
suspension of arms U اتش بس موقت
provisional scrip U تصدیق موقت
temporary storage U انباره موقت
bretise U سنگر موقت
bretisee U سنگر موقت
brettys U سنگر موقت
blackouts U بیهوشی موقت
blackout U بیهوشی موقت
suspensions U اخراج موقت
suspension U اخراج موقت
bretesse U سنگر موقت
bretex U سنگر موقت
bretess U سنگر موقت
temporary structures U ساختمانهای موقت
temporary wife U زوجه موقت
dazzling U کوری موقت
dazzles U کوری موقت
dazzle U کوری موقت
temporary works U کارهای موقت
term insurance U بیمه موقت
the pro tem chief U رئیس موقت
timbering U چوبست موقت
buffer U حافظه موقت
lean-tos U پناهگاه موقت
provisional U به طور موقت
interim plan U برنامههای موقت
debarkation hospital U بیمارستان موقت
interim financing U پرداخت موقت
protem U موقتا موقت
interim certificates U گواهی موقت
ischemia U کم خونی موقت
dazzled U کوری موقت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com