English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mass education U اموزش همگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armory training U اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training U اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
public U آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
basic unit training U اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training U اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
computer assisted instruction U اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
plenums U همگانی
plenum U همگانی
nonquota U همگانی
communally U همگانی
generals U همگانی
communal U همگانی
general U همگانی
universal U همگانی
wall-to-wall U همگانی
generable U همگانی
public U همگانی
public building U بنای همگانی
public health U بهداشت همگانی
public instractions U تعلیمات همگانی
semipublic U نیمه همگانی
pissoir U ابریزگاه همگانی
pissoir U شاشگاه همگانی
cross examination U بازجویی همگانی
family check U کیش همگانی
latrine U ابریز همگانی
mass media U رسانههای همگانی
long house U ماوای همگانی
agora U همایشگاه همگانی
generals U جامع همگانی
hecatomb U قربانی همگانی
general U جامع همگانی
utility U صنایع همگانی
universal complex U عقده همگانی
universal symbol U نماد همگانی
universalization U همگانی سازی
holocausts U کشتار همگانی
public U همگانی ملی
holocaust U کشتار همگانی
universal trait U صفت همگانی
public domain software U نرم افزارعمومی یا همگانی
public traffic U رفت و امد همگانی
public domain software U نرم افزار همگانی
public works U کارهای ساختمانی همگانی
pogrom U ازار وکشتار همگانی
pogroms U ازار وکشتار همگانی
cafeteria messing U ناهار خوری همگانی
holocaust U اتش سوزی همگانی
socialized medicine U بیمه پزشکی همگانی
land sturm U نام نویسی همگانی
holocausts U اتش سوزی همگانی
common good U خیر عمومی یا صلاح همگانی
social security U بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
indignation meeting U مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
sanitarian U کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
gymnopaedic U درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
tutorials U اموزش
tutorial U اموزش
instructions U اموزش
lore U اموزش
education U اموزش
instruction U اموزش
training U اموزش
integrated training U اموزش توام
job training U اموزش شغلی
learning curve U منحنی اموزش
informal education U اموزش غیررسمی
personnel training U اموزش کارکنان
individualized instruction U اموزش انفرادی
concurrent training U اموزش همزمان
educability U اموزش پذیری
educable U اموزش پذیر
education center U مرکز اموزش
elementary education U اموزش ابتدایی
primary education U اموزش ابتدایی
formal education U اموزش رسمی
general education U اموزش عمومی
hypnopedia U اموزش با هیپنوتیسم
computerized instruction U اموزش کامپیوتری
life long education U اموزش مداوم
voluntary training U اموزش داوطلبانه
reward training U اموزش با پاداش
school center U مرکز اموزش
training center U مرکز اموزش
secondary education U اموزش متوسطه
teaching machine U ماشین اموزش
technical teaching U اموزش فنی
training circular U نشریه اموزش
training cycle U مرحله اموزش
training program U برنامه اموزش
remedial instruction U اموزش ترمیمی
religious instruction U اموزش دینی
reeducation U باز اموزش
mass education U اموزش جمعی
unit training U اموزش یکان
military training U اموزش نظامی
vocational education U اموزش حرفهای
moral education U اموزش اخلاقی
technical education U اموزش فنی
professional education U اموزش تخصصی
program of instruction U برنامه اموزش
programmed instruction U اموزش برنامهای
unit training U اموزش یکانی
transfer of training U انتقال اموزش
curriculum U اموزش برنامه
higher education U اموزش عالی
coeducation U اموزش مختلط
training U اموزش دادن
basic training U اموزش مقدماتی
bowel training U اموزش دفع
annual training U اموزش سالیانه
tutoring U اموزش تک شاگردی
education U اموزش و پرورش
sex education U اموزش جنسی
curriculums U اموزش برنامه
trains U اموزش دادن
trained U اموزش دادن
compulsory education U اموزش اجباری
train U اموزش دادن
educational U مربوط به اموزش و پرورش
project method U روش اموزش طرحی
advanced individual training U اموزش تکمیلی انفرادی
pedagogically U مطابق علم اموزش
pedagogical teaching U اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogical U وابسته بعلم اموزش
on the job training U اموزش ضمن کار
nonformal education U اموزش غیر رسمی
pamphlet U نشریه اموزش و فنی
audio visual U اموزش سمعی وبصری
refresher courses U دوره اموزش یک ماهه
educationalists U کارشناس اموزش و پرورش
educationist U کارشناس اموزش و پرورش
educationist U متخصص اموزش و پرورش
educationists U کارشناس اموزش و پرورش
special education U اموزش و پرورش استثنایی
pamphlets U نشریه اموزش و فنی
educationists U متخصص اموزش و پرورش
pedagogic U وابسته به اموزش وپرورش
reserve center U مرکز اموزش احتیاط
school U مرکز اموزش نظامی
educationalist U کارشناس اموزش و پرورش
audio-visual U اموزش سمعی وبصری
refresher course U دوره اموزش یک ماهه
in serving training U اموزش ضمن خدمت
graduate education U اموزش بعد از لیسانس
cbt U اموزش بر پایه کامپیوتر
comparative education U اموزش و پرورش تطبیقی
coeducation U اموزش وپرورش مختلط
formal discipline U اموزش صورت گرا
schools U مرکز اموزش نظامی
code training set U دستگاه اموزش مرس
combat development U پیشرفت اموزش رزمی
discovery teaching method U روش اموزش اکتشافی
basic combat training U اموزش رزم مقدماتی
active duty for training U اموزش زیر پرچم
army training program U برنامه اموزش نظامی
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
disciplinary training center U مرکز اموزش زندانیان نظامی
army training program U برنامه اموزش نیروی زمینی
pedagogy U فن اموزش وپرورش کودک للگی
assault course U میدان اموزش عملیات هجومی
manual training U دوره اموزش هنرهای دستی
computer augmented learning U بسط اموزش به کمک کامپیوتر
assault courses U میدان اموزش عملیات هجومی
courses U مسیر مسابقه دوره اموزش
coursed U مسیر مسابقه دوره اموزش
course U مسیر مسابقه دوره اموزش
toilet training U اموزش اداب توالت رفتن
branch material curriculum U برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
upbringing U روش اموزش و پرورش بچه
beatification U اموزش عمل تبرک کردن
educable mentally retarded U عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
cai U Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
planit U زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
instruction U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instructions U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
army training and evaluation program U برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
rehabilitation training center U مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
in house training U برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
community property U اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors U CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
hands-on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation U کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
hands on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant U کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate U دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled U اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
attack teacher U وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
combat developer U وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
glm U روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com