Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
railing
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
radar return
U
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
blips
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
sea return
U
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
terrain return
U
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
railing
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
railings
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
gadgets
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
cardinal points effect
U
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
rope chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
display controlled
U
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
spoking
U
تولید نور و یا جرقههای نوربه طور گاه به گاه روی صفحه رادار
echoed
U
برگشت امواج رادار
echoing
U
برگشت امواج رادار
echo
U
برگشت امواج رادار
echoes
U
برگشت امواج رادار
surface reverbration
U
امواج برگشتی سطحی رادار
beam width
U
عرض ستون امواج رادار
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
carrier frequency
U
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier wave
U
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
influence sweep
U
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
consol
U
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
asdic
U
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
homing
U
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
radar scope
U
صفحه رادار
b scope
U
صفحه کاتد رادار
radar scope
U
صفحه دید رادار
radar screen
U
صفحه تصویر رادار
plan position indicator
U
صفحه رادار ناو یا هواپیما
blip
U
تصویری بر روی صفحه رادار
clutters
U
برفک انداختن صفحه رادار
blips
U
تصویری بر روی صفحه رادار
radar echo
U
علایم روی صفحه رادار
clutter
U
برفک انداختن صفحه رادار
azimuth stabilized ppi
U
صفحه رادار با سمت ثابت
cluttered
U
برفک انداختن صفحه رادار
fiducial marks
U
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
fixed echo
U
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radar prediction
U
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
snows
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow blink
U
تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
snowing
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowed
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
range marker
U
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
homing guidance
U
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
pip
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pips
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
fixer network
U
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
radar tracking
U
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
pulsed
U
امواج ضربانی
pulse
U
امواج ضربانی
self-
U
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
radar correlation
U
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
pincushion distortion
U
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
beamrider
U
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
backspace
U
کدی که باعث یک واحد برگشت نشانه گر در صفحه نمایش میشود
actions
U
که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود
action
U
که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود
disruptive pattern
U
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
off screen image
U
تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
spacing impulse
U
نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
caps
U
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
capitals
U
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
grey scale
U
سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود
radar
U
رادار
teleran
U
رادار تلویزیونی
radar operator
U
متصدی رادار
radar man
U
متصدی رادار
radar beam
U
پرتو رادار
radar location
U
موقعیت رادار
radar installation
U
تاسیسات رادار
radar equipment
U
تجهیزات رادار
radar engineering
U
مهندسی رادار
radar countermeasures
U
اقدامات ضد رادار
sidelooking airborne radar
U
رادار جانبی
search radar
U
رادار تجسسی
doppler radar
U
رادار داپلر
doppler radar
U
رادار دوپلر
counter circuit
U
کنتور رادار
radar beacon
U
راهنمای رادار
corner reflector
U
پریکسوپ رادار
radar boresight
U
محوریابی رادار
crystal ball
U
انتن رادار
crystal balls
U
انتن رادار
radome
U
اطاق رادار
radome
U
برج رادار
radar
U
دستگاه رادار
radar alimeter
U
فرازیاب رادار
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
agl
U
رادار هواپیما
aerial radar
U
رادار هوایی
radar trace
U
علامت رادار
radarman
U
متصدی رادار
sensor
U
رادار مراقبتی
radar ranging
U
میدان رادار
radar trapping
U
اختلال رادار
radar network
U
شبکه ی رادار
surveillance radar
U
رادار مراقبتی
radar quardship
U
نگهبانی رادار
acquisition radar
U
رادار هدفیاب
acquisition radar
U
رادار هدفیابی
radar measurement
U
اندازه گیری رادار
surveillance radar
U
رادار تجسس هدف
radar beacon
U
برج دیدبانی رادار
acquisition radar
U
رادار اکتشاف هدف
sector of search
U
منطقه تجسس رادار
fire control radar
U
رادار کنترل اتش
raydit
U
رادار اقیانوس نگار
radar beacon
U
برج مراقبت رادار
sector of search
U
منطقه مراقبت رادار
active sonar
U
رادار دریایی فعال
seeker
U
رادار تجسس هدف
beam width
U
عرض بیم رادار
sidelooking airborne radar
U
رادار با دید جانبی
sidelobe
U
بیم جانبی رادار
radar countermeasures
U
پیش گیریهای ضد رادار
airborne sensor
U
رادار مراقبتی هوابرد
screening elevation
U
تراز مانع رادار
warning radar
U
رادار هشدار دهنده
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
radar boresight
U
تطابق خط دید رادار
radar clutter
U
منطقه کور رادار
radome
U
گنبد انتن رادار
sbend distortion
U
لرزش تصویر رادار
radar clutter
U
منطقه پوشیده از دید رادار
scans
U
یک دور گردش انتن رادار
radar trapping
U
اختلال پیدا کردن رادار
tactical air navigation
U
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
shoran
U
شورن رادار اب نگار بردکوتاه
scanned
U
یک دور گردش انتن رادار
corner reflector
U
پریکسوپ تنظیم هدف رادار
clara
U
منطقه رادار پاک است
scan
U
یک دور گردش انتن رادار
aspect
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspects
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
loran
U
رادار مسافت سنج دریایی
radar ranging
U
تنظیم تیر به وسیله رادار
people sniffer
U
رادار کشف افراد دشمن
unattended ground sensor
U
رادار مراقبت زمینی خودکار
aspect angle
U
زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
rawinsonde
U
دستگاه راوین رادار هواسنجی
radar altimetry
U
ارتفاع سنجی به وسیله رادار
helical scanning
U
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
radar prediction
U
کسب اطلاعات به وسیله رادار
aspect change
U
تغییرمنظر هدف از دید رادار
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
domes
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
image degradation
U
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
aspect angle
U
زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
radome
U
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
altitude hole
U
ناحیه کور در منطقه دید رادار
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
screening elevation
U
زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
sidelobe
U
ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
radome
U
پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
acquire
کشف و تعیین محل هدف با رادار
dome
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
hunting
U
نوسان دادن انتن رادار درردیابی
scurve distortion
U
لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن
page
U
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
paged
U
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
pages
U
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
burn through range
U
مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
in the dark
U
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
doppler radar
U
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
keying interval
U
فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
endline
U
خطوط موازی با 04 مترفاصله
gules
U
خطوط موازی عمودی
sbend distortion
U
لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
radar danning
U
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com