Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
signatories
U
امضا کننده
signatory
U
امضا کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
i,the under signed
U
اینجانب امضا کننده زیر
iŠthe undersigned
U
اینجانب امضا کننده زیر
pay to self
U
به امضا کننده بپردازید
under signed
U
امضا کننده زیر
Other Matches
cosignatory
U
هم امضا
endorsement
U
امضا
signatures
U
امضا
signature
U
امضا
hand
U
امضا
handing
U
امضا
endorsements
U
امضا
execution
U
امضا
forging signatures
U
امضا سازی
signatories
U
صاحب امضا
under my hand and seal
U
به امضا و مهر من
forgeries
U
جعل امضا
signatory
U
صاحب امضا
forgery
U
جعل امضا
autograph
[a document transcribed entirely in the handwriting of its author]
U
امضا یادگاری
to have signed
U
به امضا رساندن
sign manual
U
امضا پادشاه
toa one's signature to
U
امضا کردن
cosignatory
U
شریک در امضا
put one's signature to
U
امضا کردن
signed
U
امضا شده
porotocol of signature
U
مقاوله نامه امضا
we the under signed
U
امضا کنندگان زیر
subscribing
U
امضا کردن پای سند
subscribes
U
امضا کردن پای سند
endorsing
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorses
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorsed
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorse
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
subscribed
U
امضا کردن پای سند
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
syngraph
U
سندی که به مهر و امضا کلیه
subscribe
U
امضا کردن پای سند
to make one's mark
U
مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
gentelmen's agreement
U
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
cheque to a person's order
U
چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
attestation clause
U
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
attestation clause
U
ذکر میشود ومفادا حاکی از ان است که ایشان امضا وی را از هرجهت تصدیق می کنند
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
to sign up
U
قراردادی را امضا کردن
[اسم نویسی کردن]
brian kellogg
U
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
sans recours
U
عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
ear-splitting
U
کر کننده
rebutter
U
رد کننده
deflective
U
کج کننده
commulator
U
یک سو کننده
deletive
U
حک کننده
bidder
U
کننده
attacking
U
تک کننده
solver
U
حل کننده
mitigative
U
کم کننده
mitigatory
U
کم کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
refutatory
U
رد کننده
refutative
U
رد کننده
refuser
U
رد کننده
mumbler
U
من من کننده
spurner
U
رد کننده
squasher
U
له کننده
squelcher
U
له کننده
fillers
U
پر کننده
bidders
U
کننده
prater
U
پچ پچ کننده
prattfall
U
پچ پچ کننده
solvent
U
اب کننده
sensor
U
حس کننده
puffer
U
پف کننده
doers
U
کننده
doer
U
کننده
hoppers
U
لی لی کننده
hopper
U
لی لی کننده
solvents
U
اب کننده
bender
U
خم کننده
fluxing oil
U
اب کننده
crepitant
U
خش خش کننده
syncopator
U
غش کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
fillet
U
پر کننده
filleted
U
پر کننده
filleting
U
پر کننده
fillets
U
پر کننده
noncommittal
U
رد کننده
tracker
U
پی کننده
trackers
U
پی کننده
percutient
U
دق کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com