Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
subscriber
U
امضاء کننده
subscribers
U
امضاء کننده
signatories
U
امضاء کننده
signatory
U
امضاء کننده
signer
U
امضاء کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
jurat
U
گواهی امضاء وهویت امضاء کننده
undersigned
U
امضاء کننده زیر
Other Matches
He signed with the letter
U
امضاء با حرف او
signature
U
امضاء
ratification
U
امضاء
sigil
U
امضاء
signatures
U
امضاء
cosignatory
U
هم امضاء
unsigned
U
بدون امضاء
initials
U
اولین امضاء
undersigned
U
دارای امضاء
blank signed cheque
U
چک سفید امضاء
blank signed document
U
سفید امضاء
undersign
U
امضاء کردن
signatures
U
امضاء کردن
signed
U
امضاء شده
john hancock
U
امضاء اصیل
specimen signature
U
نمونه امضاء
initialed
U
اولین امضاء
initialing
U
اولین امضاء
initial
U
اولین امضاء
monographs
U
امضاء با یک حرف
initialled
U
اولین امضاء
attestation
U
تصدیق امضاء
initialling
U
اولین امضاء
signature
U
امضاء کردن
john henry
U
امضاء اصیل
monograph
U
امضاء با یک حرف
forgery
U
امضاء سازی سند
prontonotary
U
متصدی امضاء احکام
weŠthe undersigned
U
ما امضاء کنندگان زیر
forgeries
U
امضاء سازی سند
blank check
U
چک امضاء شده وسفید
prothonotary
U
متصدی امضاء احکام
subscript
U
زیر نویس امضاء
john henry
U
امضاء خود سخص
attested
U
تصدیق امضاء کردن
attesting
U
تصدیق امضاء کردن
blank check
U
چک سفید امضاء شده
attests
U
تصدیق امضاء کردن
i had it signed
U
انرا به امضاء رساندم
signatory
U
صاحب امضاء امضایی
john hancock
U
امضاء خود سخص
attest
U
تصدیق امضاء کردن
signatories
U
صاحب امضاء امضایی
single name paper
U
سفته دارای یک امضاء
badges
U
امضاء و علامت برجسته و مشخص
blank check
U
چک امضاء شده بدون مبلغ
badge
U
امضاء و علامت برجسته و مشخص
To authenticate a signature.
U
تصدیق امضاکردن ( گواهی امضاء )
abusing a blank signed document
U
سوء استفاده از سفید امضاء
poison pen
U
نامه بی امضاء وتوهین امیز
ideograph
U
امضاء یا علامت مخصوص شخص
endorsement in blank
U
فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
Just sign here and leave at that .
U
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
I wI'll sign for (on behalf of)my brother.
U
از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
endorsements
U
صحه امضاء حواله شرح پشت سند
On my way home. . .
U
اگر سرم راببرند امضاء نخواهم کرد
endorsement
U
صحه امضاء حواله شرح پشت سند
I shall not sign this contract in its present from (as it appears).
U
این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
endorsed
U
فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
endorsing
U
فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
endorses
U
فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
endorse
U
فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
solvent
U
اب کننده
repudiationist
U
رد کننده
benders
U
خم کننده
squasher
U
له کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
fluxing oil
U
اب کننده
mumbler
U
من من کننده
bender
U
خم کننده
squelcher
U
له کننده
solvents
U
اب کننده
ear-splitting
U
کر کننده
spurner
U
رد کننده
commulator
U
یک سو کننده
solver
U
حل کننده
deletive
U
حک کننده
deflective
U
کج کننده
surfy
U
کف کننده
swooner
U
غش کننده
crepitant
U
خش خش کننده
syncopator
U
غش کننده
mauler
U
له کننده
refutatory
U
رد کننده
hoppers
U
لی لی کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com