Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
natimortality
U
امار مرده زاییده شدگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
still born
U
مرده زاییده شده
expellee
U
افراد اخراجی از مملکت اخراج شدگان یا تبعید شدگان سیاسی تبعیدی
vital statistics
U
امار زاد و ولد و مرگ و میر امار حیاتی
straggler line
U
خط گم شدگان و فراریان
the fallen
U
کشته شدگان
stillbirths
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
keb
U
میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
dog cheap
U
مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
Memorial Day
U
روز یادبود کشته شدگان جنگی
dead wool
U
پشم مرده
[که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
parous
U
زاییده
to s e the light
U
زاییده شدن
idea
U
زاییده افکار
born
U
زاییده شده
conception
U
زاییده افکار
concept
U
زاییده افکار
brainchild
U
زاییده افکار
biogenic
U
زیست زاییده
sextipara
U
زن شش شکم زاییده
parous
U
بچه زاییده
internal conception
U
زاییده افکار
multipara
U
زن چند شکم زاییده
multiparous
U
چند شکم زاییده
newborn
U
تازه زاییده شده
afterborn
U
زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
new born
U
زاییده شده تازه تولد یافته
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
statistics
U
امار
census
U
امار
censuses
U
امار
farrows
U
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrowing
U
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrowed
U
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrow
U
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
demography
U
امار نگاری
quantum statistics
U
امار کوانتومی
records available
U
امار دردست
vital statistics
U
امار حیاتی
statistics
U
شاخص امار
necrology
U
امار متوفیات
statistically
U
از روی امار
inferential statistics
U
امار استنباطی
descriptive statistics
U
امار تشریحی
descriptive statistics
U
امار توصیفی
statistician
U
امار شناس
statisticians
U
امار شناس
census of production
U
امار سرشماری
bureaus of census
U
اداره امار
mathematical statistics
U
امار ریاضی
vital statistics
U
امار مربوط به زندگی
multivariate statistics
U
امار چند متغیری
general information data
U
اطلاعات و امار عمومی
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
einstein bose statistics
U
امار بوز- اینشتین
fermi dirac statictics
U
امار فرمی- دیراک
bose einstein statistics
U
امار بوز- اینشتین
vital statistics
U
امار ثبت احوال
time series data
U
امار سریهای زمانی
utilization statistics
U
امار بهره وری
demographer
U
متخصص امار گیری مردم
census office
U
اداره امار و ثبت احوال
registers
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
randomize
U
بصورت امار تصادفی نشان دادن
registering
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
register
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
census of production
U
امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
chart of attributes
U
جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
econometrics
U
کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
scientific socialism
U
بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
fosdic
U
دستگاه ورودی که توسط اداره امار بکاربرده میشود تا اطلاعات پرسشنامههای اماری تکمیل شده را به درون کامپیوتربخواند
hearse
U
مرده کش
hearses
U
مرده کش
extinct
U
مرده
one-man
U
یک مرده
exanimate
U
مرده
low spirited
U
دل مرده
low-spirited
U
دل مرده
at rest
U
مرده
one man
U
یک مرده
in the dust
U
مرده
dead
U
مرده
deceased
U
مرده
his heart sank
U
دل مرده شد
vapid
U
مرده
defunct
U
مرده
six feet under
<idiom>
U
مرده
lifeless
U
مرده
playing dead
U
مرده نمایی
dead time
U
زمان مرده
death watch
U
پاسبان مرده
dead volume
U
حجم مرده
necropsy
U
مرده نگری
out of play
U
توپ مرده
living corpse
U
مرده متحرک
death day
U
سال مرده
necrophobia
U
مرده هراسی
death's head
U
جمجمه مرده
death feigning
U
مرده نمایی
necrophilia
U
مرده گرایی
down with him
U
مرده باد
stillbirths
U
مرده زاد
stillbirth
U
مرده زاد
murrain
U
گوشت مرده
ground swell
U
موج مرده
parted
U
درگذشته مرده
inhumationist
U
مرده خاک کن
idle turn
U
کلاف مرده
idle wire
U
سیم مرده
morgue
U
مرده خانه
necromania
U
مرده پرستی
dull finish
U
کالیبر مرده
dull finish
U
رخده مرده
necrophagous
U
مرده خوار
necrophagous
U
مرده خور
necrolatry
U
مرده پرستی
exanimate
U
دل مرده وبیروح
morgues
U
مرده خانه
deadness
U
حالت مرده
lyke wake
U
پاسبانی مرده در شب
slaked lime
U
اهک مرده اهک مرده
death masks
U
قیافه مرده
resurrectionist
U
مرده دزد
widower
U
مرد زن مرده
widowers
U
مرد زن مرده
swells
U
موج مرده
deadball
U
توپ مرده
death mask
U
قیافه مرده
defunct
U
مرده درگذشته
saprophage
U
مرده خوار
time lag
U
زمان مرده
dead as a doornail
<idiom>
U
کاملا مرده
time lags
U
زمان مرده
cremation
U
مرده سوزانی
cremations
U
مرده سوزانی
autopsies
U
تشریح مرده
still born
U
مرده بدنیاامده
autopsy
U
تشریح مرده
swelled
U
موج مرده
air slaked lime
U
اهک مرده
dead space
U
فضای مرده
non productive time
U
زمان مرده
dead load
U
بار مرده
dead as a d.
U
بکلی مرده
dead ball
U
توپ مرده
dead band
U
نوار مرده
dead rise
U
فاصله مرده
dead storage
U
گنجایش مرده
dead storage
U
حجم مرده
reliquiae
U
مرده ریگ
swell
U
موج مرده
blate
U
روح مرده
resurrection man
U
مرده دزد
pah
U
مرده شور
dead soils
U
خاکهای مرده
sequestrum
U
قسمت بافت مرده
He is not dead by any chance , is he ?
U
نکند مرده باشد ؟
dead-house
U
مرده شوی خانه
Speak well of the dead .
<proverb>
U
پشت سر مرده بد نگو.
plague on it
U
مرده شورش ببرد
necromimesis
U
خود مرده انگاری
protoxlead
U
سنگ مرده مرتک
sloughy
U
شبیه پوست مرده
autopsies
U
تشریح نسج مرده
inheritances
U
مرده ریگ وراثت
cirerar yurn
U
فرف خاکستر مرده
cadaveric
U
دارای رنگ مرده
blast it
U
مرده شورش را ببرد
balefire
U
اتش مرده سوزانی
back lash eliminator
U
تعادل در مسیر مرده
mortuaries
U
مرده شوی خانه
mortuary
U
مرده شوی خانه
time lag
U
فاصله زمانی مرده
time lags
U
فاصله زمانی مرده
death masks
U
ماسک صورت مرده
death mask
U
ماسک صورت مرده
autopsy
U
تشریح نسج مرده
inheritance
U
مرده ریگ وراثت
d. paleness
U
رنگ ارام مرده
eloge
U
ستایش شخص مرده
aeropause
U
منطقه جوی مرده
he seems to have died
U
ازقرارمعلوم مرده است
funeral home
U
مرده شوی خانه
departed
U
مرده درگذشته مرحوم
gralloch
U
احشای گوزن مرده
heritage
U
مرده ریگ سهم موروثی
palls
U
تابوت محتوی مرده حائل
sciomantic
U
غیبگو از روی سایه مرده
prosector
U
تشریح کننده بدن مرده
cadaverous
U
دارای رنگ پریده و مرده
pall
U
تابوت محتوی مرده حائل
palled
U
تابوت محتوی مرده حائل
palling
U
تابوت محتوی مرده حائل
To be crazy about agirl .
U
کشته مرده دختری بودن
deathy
U
مرگ نما مرده وار
wraith
U
روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
under hatches
U
زیر عرشه دوراز نظر مرده
wraiths
U
روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
urn
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com