English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
preparation U امادگی اماده سازی
preparations U امادگی اماده سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
readiness U اماده باش امادگی
war footing U حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
civilian preparedness for war U اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
preparation U اماده سازی
preparations U اماده سازی
coaching U اماده سازی
finishing paint U رنگ سازی اماده
interval trailing U تمرین استقامت و اماده سازی
data preparation device U دستگاه اماده سازی داده
forming of battery plates U اماده سازی صفحات باتری
ready reserve U ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
on guard U اماده توپگیری اماده برای توگیری
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
ramp alert U اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
winterize U اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
warning order U دستور اماده باش اعلام اماده باش
laager U هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
penchant U امادگی
preparations U امادگی
proneness U امادگی
form U امادگی
formed U امادگی
forms U امادگی
qualification U امادگی
susceptibility U امادگی
preparation U امادگی
predispostion U امادگی
coverings U امادگی
preparedness U امادگی
covers U امادگی
readiness U امادگی
conditioning U امادگی
tautness U امادگی
cover U امادگی
kelter or kilter U امادگی
disposition U امادگی
kelter U امادگی
availability U زمان امادگی
peak up U در اوج امادگی
reading readiness U امادگی خواندن
operational readiness U امادگی عملیاتی
vigilance U امادگی چالاکی
insusceptibility U عدم امادگی
preparatory interval U دوره امادگی
medical fitness U امادگی پزشکی
work out U تمرین امادگی
peripheral U دوره امادگی
condition of readiness U شرایط امادگی
physical fitness U امادگی جسمانی
unreadiness U عدم امادگی
state of alert U وضعیت امادگی
erg U 2- امادگی ذاتی
training camp U اردوی امادگی
hottest U امادگی کامل
combat readiness U امادگی رزمی
indisposedness U عدم امادگی
preparatory schools U اموزشگاه امادگی
liability to disease U تعهد امادگی
preparatory school U اموزشگاه امادگی
second degree of readiness U امادگی درجه دو
indisposition U عدم امادگی
reconditioning U تجدید امادگی
readiness U امادگی رزمی
law of readiness U قانون امادگی
third degree of readiness U امادگی درجه سه
half way houses U خانههای امادگی
hotter U امادگی کامل
indispositions U عدم امادگی
hot U امادگی کامل
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
materiel readiness U امادگی رزمی وسایل
school readiness U امادگی ورود به مدرسه
distensibility U امادگی برای بادکردن
habilitation U لباس پوشاندن امادگی
ingenuity U امادگی برای اختراع
flyable dud U بدون امادگی رزمی
lurching U امادگی شکست فاحش
lurch U امادگی شکست فاحش
physical fitness U امادگی عمومی جسمانی
readiness category U درجه امادگی رزمی
lurched U امادگی شکست فاحش
fourth degree of readiness U امادگی درجه چهار
readiness category U نوع امادگی رزمی
accessibility U امادگی برای پذیرایی
data terminal ready U امادگی ترمینال داده
data set ready U امادگی مجموعه داده ها
peripheral course U دوره امادگی نظامی
combat ready U دارای امادگی رزمی
level of readiness U سطح امادگی رزمی
operational performance category U طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category U امادگی عملیاتی از طبقه
condition of readiness U وضعیت امادگی رزمی
lurches U امادگی شکست فاحش
condition code U کد وضعیت امادگی اقلام
sight-read U بدون امادگی قبلی اجراکردن
reagency U امادگی برای واکنش یا معرفی
readiness to report U امادگی برای پاسخ دادن
sight-reading U بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight read U بدون امادگی قبلی اجراکردن
haemophillia U امادگی بخون رفتن زیاد
opposability U امادگی برای روبرو گذاشتن
fluctuability U امادگی برای بالاوپایین رفتن
teachability U امادگی جهت یاد گرفتن
sight-reads U بدون امادگی قبلی اجراکردن
alert force U نیروهای اماده باش نیروهای اماده
materiel readiness U میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
inseparability U عدم امادگی برای جدا شدن
snug down U امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
communicativeness U امادگی برای رساندن خبر پرگویی
mission ready U اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
insuperability U عدم امادگی برای از میان برداشتن
flight readiness firing U ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
ready solubility in water U امادگی برای زودحل شدن دراب
removability U ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
irresponsiveness U عدم امادگی برای پاسخ دادن
impressionability U امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
inerrability U معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
dtr U Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
impulsiveness U امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
inductility U عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
vitrescence U امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
put and take fishing U انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
plea of tender U اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
condensability U قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
eagle flight U نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
ground U تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
fresh- U اماده
in full fig U اماده
readies U اماده
handy U اماده
handier U اماده
stocked U اماده
handiest U اماده
in kelter U اماده
lief U اماده
readied U اماده
ready-made U اماده
ready made U اماده
freshest U اماده
accoutrements U اماده
in store U اماده
in the saddle U اماده
accoutred U اماده
ready U اماده
fresh U اماده
stock U اماده
supplied U اماده
yare U اماده
susceptible U اماده
minded U اماده
readying U اماده
prompted U اماده
prompts U اماده
supplying U اماده
setting up U اماده
supply U اماده
sets U اماده
yoi U اماده
ablest U اماده
abler U اماده
in form U اماده
prompt U اماده
equipped U اماده
set U اماده
provided U اماده
in gear U اماده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com