Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
snow farming
U
اماده کردن پیست اسکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
piste
U
پیست اسکی
apres ski
U
تفریحات بعد از اسکی در پیست
toboggan
U
وسیله حمل مجروحان پیست اسکی
toboggans
U
وسیله حمل مجروحان پیست اسکی
ski patrolman
U
عضو گروه نجات در پیست اسکی
groom
U
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
grooms
U
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
ski patrol
U
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
surfboards
U
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboard
U
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
banked track
U
پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
skis
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skied
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
ski
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
ready reserve
U
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
trick ski
U
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
telemark
U
پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
ground readiness
U
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
glm
U
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
dogger
U
اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
parade lap
U
رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
diagonal
U
اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
pace lap
U
دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه
winterize
U
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
walking ring
U
پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
supercritical
U
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
ski
U
اسکی بازی کردن
ice-skates
U
روی یخ اسکی کردن
skied
U
اسکی بازی کردن
ice skate
U
روی یخ اسکی کردن
ice-skate
U
روی یخ اسکی کردن
skis
U
اسکی بازی کردن
alpine
U
اسکی کردن در سراشیبی کوه
on guard
U
اماده توپگیری اماده برای توگیری
waxing cork
U
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
outsides
U
خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
outside
U
خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
outside
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
to cut out
U
بریدن ودراوردن- پیش دستی کردن بر- اماده کردن-انداختن
preparation
U
اماده کردن
supply
U
اماده کردن
supplied
U
اماده کردن
make ready
U
اماده کردن
primes
U
اماده کردن
prepares
U
اماده کردن
primed
U
اماده کردن
preparing
U
اماده کردن
confect
U
اماده کردن
prepare
U
اماده کردن
readying
U
اماده کردن
unlimber
U
اماده کردن
readies
U
اماده کردن
readied
U
اماده کردن
ready
U
اماده کردن
drafted
U
اماده کردن
draft
U
اماده کردن
provide
U
اماده کردن
drafts
U
اماده کردن
supplying
U
اماده کردن
provides
U
اماده کردن
prime
U
اماده کردن
harnessing
U
اماده کردن
accommodated
U
اماده کردن
set
U
اماده کردن
sets
U
اماده کردن
harnessed
U
اماده کردن
accommodates
U
اماده کردن
get ready
U
اماده کردن
setting up
U
اماده کردن
preparations
U
اماده کردن
harness
U
اماده کردن
to string up
U
اماده کردن
pre treatment
U
اماده کردن
to pickle a rod for
U
اماده کردن
belay
U
اماده کردن
outfit
U
سازو برگ اماده کردن تجهیز کردن
outfits
U
سازو برگ اماده کردن تجهیز کردن
hot dog skiing
U
اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
knock-up
U
سردستی اماده کردن
forespeak
U
قبلا اماده کردن
fitting out
U
اماده کردن ناو
knock-ups
U
سردستی اماده کردن
forearms
U
قبلا اماده کردن
forearm
U
قبلا اماده کردن
train
U
اماده کردن اسب
to fit with
U
اماده کردن برای
set up
U
اماده تیراندازی کردن
trains
U
اماده کردن اسب
gears
U
کردن اماده کارکردن
knock up
U
سردستی اماده کردن
trained
U
اماده کردن اسب
gear
U
کردن اماده کارکردن
do up
U
اماده استفاده کردن
geared
U
کردن اماده کارکردن
field of play
U
پیست شمشیربازی
infield
U
پیست مسابقه
circuits
U
پیست اتومبیلرانی
circuit
U
پیست اتومبیلرانی
forerunner
U
پیست بازکن
motordrome
U
پیست مسابقه
circuits
U
پیست اسبدوانی
bobrum
U
پیست لوژسواری
motordrome
U
پیست یا مسیر
forerunners
U
پیست بازکن
course
U
پیست مسابقه
coursed
U
پیست مسابقه
courses
U
پیست مسابقه
circuit
U
پیست اسبدوانی
to study up
U
خود را اماده امتحانات کردن
make ready
U
اماده شدن حاضر کردن
get ready
U
اماده شدن حاضر کردن
sensate
U
اماده پذیرش حس احساس کردن
to provide oneself
U
خودرا اماده یا مجهز کردن
spot
U
کشف کردن اماده پرداخت
spots
U
کشف کردن اماده پرداخت
forthcomming
U
اماده برای ارائه کردن
preparing
U
اماده کردن ساختن ترکیب کردن
prepares
U
اماده کردن ساختن ترکیب کردن
make
U
درست کردن ساختن اماده کردن
makes
U
درست کردن ساختن اماده کردن
redact
U
اماده چاپ کردن تحریر کردن
to gather up
U
جمع اوری کردن اماده کردن
to wind up
U
کوک کردن اماده کردن گلوله
prepare
U
اماده کردن ساختن ترکیب کردن
auto drome
U
پیست اتومبیل رانی
turf
U
پیست چمن اسبدوانی
speedway
U
پیست بیضی اتومبیلرانی
strip
U
سطح پیست شمشیربازی
aprons
U
کناره داخلی پیست
apron
U
کناره داخلی پیست
velodrome
U
پیست دوچرخه سواری
crams
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
marshaled
U
در صف اوردن جهت حمل اماده کردن
crammed
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
cram
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
enarm
U
مسلح شدن اماده کارزار کردن
marshaling
U
در صف اوردن جهت حمل اماده کردن
cramming
U
خودرا برای امتحان اماده کردن
marshalled
U
در صف اوردن جهت حمل اماده کردن
edit
U
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
edit
U
اماده چاپ کردن تغییر دادن
winterization
U
اماده کردن برای کار در زمستان
edited
U
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
edited
U
اماده چاپ کردن تغییر دادن
roadworthy
U
اماده مسافرت قابل سفر کردن
marshals
U
در صف اوردن جهت حمل اماده کردن
marshal
U
در صف اوردن جهت حمل اماده کردن
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
backstraight
U
قسمت دراز و مستقیم پیست
back nine
U
نیمه دوم پیست 81 قسمت
ramp alert
U
اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
tropicalization
U
اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
mountee
U
اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
arm
U
مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
aircraft arresting reset unit
U
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
tartan
U
ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
under-
U
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under
U
در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
clubhouse turn
U
انحنای پیست اسبدوانی پس ازخط پایان
banked turn
U
انحنای پیست اتومبیلرانی بطرف داخل
dispatched
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
civilian preparedness for war
U
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
disposable personal income
U
پولی که اماده خرج کردن یاپس انداز باشد
despatched
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
set up
U
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
despatches
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
aircraft turn around
U
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
despatching
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches
U
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
sketch
U
پیش نویس چیزی را اماده کردن طرح خلاصه
sketched
U
پیش نویس چیزی را اماده کردن طرح خلاصه
sketches
U
پیش نویس چیزی را اماده کردن طرح خلاصه
banking track
U
انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
dight
U
اماده کردن مجهز کردن
gird
U
اماده کردن محکم کردن
list
U
شیار کردن اماده کردن
reception station
U
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
paddocks
U
منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
paddock
U
منطقه اماده و زین کردن و گردش اسب پیش ازمسابقه
staging area
U
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
rig the ship
U
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
predigest
U
بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
crammer
U
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
tirm oval
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
warning order
U
دستور اماده باش اعلام اماده باش
spooling
U
یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
lineup
U
اماده ومجهز کردن ترتیب جای بازیکنان فوتبال طرز قرار گیری
track
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks
U
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
laager
U
هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
lines
U
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line
U
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
alert force
U
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
dizen
U
دسته یا بسته کتان وکنف کتان را اماده کردن
ski
U
اسکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com