Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
purchasing patterns
U
الگوی خرید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
close price
U
دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request
U
درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
field buying
U
خرید کردن در صحرا خرید محلی
purchase price variance
U
سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
order
U
خرید سفارش خرید
attack pattern
U
الگوی تک
macro model
U
الگوی کلان
stochastic model
U
الگوی تصادفی
field template
U
الگوی فیلد
energy pattern
U
الگوی انرژی
vintage model
U
الگوی زمانی
two sector model
U
الگوی دو بخشی
demand pattern
U
الگوی تقاضا
haavelmo model
U
الگوی هاولمو
molecular model
U
الگوی مولکولی
micro model
U
الگوی خرد
stenograph
U
الگوی حروف
probabilistic model
U
الگوی احتمالی
mathematicl model
U
الگوی ریاضی
mathematical model
U
الگوی ریاضی
probabilistic model
U
الگوی تصادفی
pattern of development
U
الگوی توسعه
bit pattern
U
الگوی ذرهای
radiation pattern
U
الگوی تابش
program schema
U
الگوی برنامه
normative model
U
الگوی هنجاری
movement pattern
U
الگوی حرکتی
random model
U
الگوی تصادفی
dynamic model
U
الگوی پویا
conjunctive model
U
الگوی عطفی
bit pattern
U
الگوی بیتی
econometric model
U
الگوی اقتصادسنجی
economic model
U
الگوی اقتصادی
neoclassical model
U
الگوی نئوکلاسیک
central purchase
U
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
decision model
U
الگوی تصمیم گیری
feminiene stereotype
U
الگوی قالبی زنانگی
drill jig
U
الگوی مته کاری
developmental motor pattern
U
الگوی حرکت تکوینی
drilling jig
U
الگوی مته کاری
vintage model
U
الگوی مقطع زمانی
fundamental motor pattern
U
الگوی بنیادی حرکت
free electron model
U
الگوی الکترون ازاد
archetypes
U
طرح یا الگوی اصلی
planning model
U
الگوی برنامه ریزی
keyboard template
U
الگوی صفحه کلید
street gauge
U
الگوی سطح راه
noncompetitive model
U
الگوی غیر رقابتی
archetype
U
طرح یا الگوی اصلی
s r model
U
الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model
U
الگوی محرک- پاسخ
space filling molecular model
U
الگوی مولکولی فضا پر کن
balanced growth model
U
الگوی رشد متوازن
sport skill pattern
U
الگوی مهارت ورزشی
stencil plate
U
الگوی نقشه برداری
micro dynamic model
U
الگوی خرد پویا
stick and ball model
U
الگوی گلوله و میله
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
scheme
U
الگوی پیش فرض
macro dynamic model
U
الگوی کلان پویا
stimulus organism response model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s o r model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
matrixes
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
repeating group
U
الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
areas
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
grades
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dithers
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
area
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
encoding
U
نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
grade
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dithered
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
audio
U
الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
dense binary code
U
کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
format
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mask
U
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks
U
محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
formats
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
spraying
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed
U
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
matrixes
U
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix
U
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
bondwoman
U
زن زر خرید
underwrote
U
خرید
underwritten
U
خرید
underwriting
U
خرید
underwrites
U
خرید
underwrite
U
خرید
bond servant
U
زر خرید
purchase
U
خرید
purchased
U
خرید
buying
U
خرید
purchases
U
خرید
buys
U
خرید
procurement
U
خرید
purchasing
U
خرید
shopping
U
خرید
buy
U
خرید
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mask
U
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks
U
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
procurement cycle
U
دوره خرید
purchasing department
U
قسمت خرید
coemption
U
خرید کل محصول
purchasing analyst
U
تحلیل گر خرید
impulse buying
U
خرید بی مقدمه
purchase requisition
U
درخواست خرید
purchasing department
U
دفتر خرید
buying rate
U
نرخ خرید
purchasing office
U
قسمت خرید
buyer's market
U
بازار خرید
buyers market
U
بازار خرید
buying and selling
U
خرید و فروش
monopsony
U
انحصار خرید
nundination
U
خرید و فروش
forward purchase
U
پیش خرید
buying price
U
قیمت خرید
field buying
U
خرید در صحرا
purchase rate
U
نرخ خرید
purchasable
U
باب خرید
local procurement
U
خرید محلی
offer to purchase
U
پیشنهاد خرید
credit purchase
U
خرید نسیه
local purchase
U
خرید محلی
purchase notice agreements
U
قراردادهای خرید
local purchase
U
خرید از محل
lump sum purchase
U
خرید یکجا
lump sum purchase
U
خرید کلی
open purchase
U
خرید ازاد
dear bought
U
گران خرید
purchase order
U
دستور خرید
conditions of purchase
U
شرایط خرید
forward purchase
U
خرید سلف
monopolist
U
انحصار خرید
forward purchasing
U
پیش خرید
futures exchange
U
خرید اتی
purchase notice agreements
U
پیمان خرید
oniomania
U
جنون خرید
purchase order
U
سفارش خرید
counter purchase
U
خرید متقابل
hire purchase
U
خرید اقساطی
purchasing power
U
قدرت خرید
purchasing power
U
توان خرید
bargain
U
خرید ارزان
business
U
خرید یا فروش
businesses
U
خرید یا فروش
dealing
U
خرید و فروش
real estate
U
خرید زمین
shopping cart
U
گاری خرید
buys
U
خرید کردن
corner
U
خرید یکجا
cornering
U
خرید یکجا
corners
U
خرید یکجا
shopping basket
U
سبد خرید
blanket buying
U
خرید کلی
redemption
U
باز خرید
bid
U
پیشنهاد خرید
bulk buying
U
خرید فله
regional purchase
U
خرید محلی
advance purchase
U
خرید سلف
redemption yield
U
بازده خرید
bids
U
پیشنهاد خرید
acquisition authority
U
اجازه خرید
rebuy
U
خرید مکرر
buy
U
خرید کردن
to make a purchase
U
خرید کردن
achate
U
عقیق خرید
purchasing officer
U
مامور خرید
purchasing office
U
دفتر خرید
purchasing officer
U
مسئول خرید
short covering
U
پیش خرید
laser
U
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
controller
U
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
lasers
U
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
controllers
U
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
ebcdic
U
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
purchasing research
U
تحقیق در خصوص خرید
purchase journal
U
دفتر روزنامه خرید
oligopsony
U
خرید نیمه انحصاری
saleable
U
قابل خرید معاملهای
purchasing power of money
U
قدرت خرید پول
offer to purchase
U
پیشنهاد جهت خرید
purchasing power parity
U
برابری قدرت خرید
off-market purchases
U
خرید در بیرون از بورس
real account
U
حساب خرید املاک
procurement lead time
U
زمان انجام خرید
the longs
U
پیش خرید کنندگان
procuration
U
تحصیل چیزی خرید
purchase ledger
U
دفتر بزرگ خرید
stock trading
U
خرید و فروش سهام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com