Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nuclear electricity
U
الکتریسیته هستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
virtual level
U
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
electricity
U
الکتریسیته
creepage
U
مد الکتریسیته
nuclear strike
U
تک هستهای
mononuclear
U
یک هستهای
nuclear
U
هستهای
potential barrier
U
سد هستهای
atomic
U
هستهای
induced electricity
U
الکتریسیته القائی
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
inductive capacity
U
ثابت دی الکتریسیته
electro physic
U
فیزیک الکتریسیته
electrical
U
مر بوط به الکتریسیته
negative electricity
U
الکتریسیته منفی
brain potential
U
الکتریسیته مغز
animal electricity
U
الکتریسیته بدن
electric dipole
U
دو قطبی الکتریسیته
positive electricity
U
الکتریسیته مثبت
electric doublet
U
دو قطبی الکتریسیته
electric current
U
جریان الکتریسیته
electrical quantity
U
مقدار الکتریسیته
electric conductor
U
هادی الکتریسیته
electric conduction
U
هدایت الکتریسیته
static electricity
U
الکتریسیته ساکن
electrostatics
U
الکتریسیته ساکن
electric generator
U
مولد الکتریسیته
voltage source
U
منبع الکتریسیته
nuclear reactor
U
واکنشگاه هستهای
nuclear reactors
U
واکنشگاه هستهای
nuclear families
U
خانواده هستهای
nuclear reactor
U
راکتور هستهای
nuclear reactors
U
راکتور هستهای
nuclear family
U
خانواده هستهای
fission bomb
U
بمب هستهای
nuclear structure
U
ساختار هستهای
mononuclear
U
سلول یک هستهای
necleo synthesis
U
سنتز هستهای
core storage
U
انباره هستهای
core memory
U
حافظه هستهای
fission reactor
U
واکنشگاه هستهای
thermonuclear
U
گرمای هستهای
nuclear chemistry
U
شیمی هستهای
fission
U
شکافت هستهای
fusions
U
جوش هستهای
fusion
U
جوش هستهای
nuclear number
U
عدد هستهای
nuclear pile
U
پیل هستهای
nuclear power
U
نیروی هستهای
nuclear power
U
انرژی هستهای
nuclear power station
U
نیروگاه هستهای
nuclear radiation
U
تشعشع هستهای
nuclear reaction
U
فرایند هستهای
nuclear reaction
U
واکنش هستهای
nuclear transformation
U
تبدیل هستهای
nucleonics
U
فیزیک هستهای
nuclear fusion
U
همجوشی هستهای
nuclear fusion
U
گداخت هستهای
fission
U
شکاف هستهای
nuclear configuration
U
ترکیب هستهای
nuclear corrosion
U
فرسایش هستهای
nuclear detector
U
اشکارساز هستهای
nuclear energy
U
انرژی هستهای
nuclear technology
U
تکنولوژی هستهای
nuclear fission
U
انشقاق هستهای
transmutation
U
تبدیل هستهای
nuclear fusion
U
گداز هستهای
nuclear fusion
U
ذوب هستهای
nuclear forces
U
نیروهای هستهای
nuclear fission
U
شکافت هستهای
nuclear engineering
U
تکنولوژی هستهای
electrometer tule
U
لامپ الکتریسیته سنج
hot-wiring
U
سیم حاوی الکتریسیته
electrometer valve
U
لامپ الکتریسیته سنج
magnetoelectric
U
مربوط به الکتریسیته القایی
piezo electric effect
U
اثر پیزو- الکتریسیته
hot-wires
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wired
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wire
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot wire
U
سیم حاوی الکتریسیته
generators
U
وسیله تولید الکتریسیته
generator
U
وسیله تولید الکتریسیته
coulomb
U
واحد اندازه الکتریسیته
slug
U
میزان سازی هستهای
slugged
U
میزان سازی هستهای
slugs
U
میزان سازی هستهای
internuclear distance
U
فاصله بین هستهای
thermonuclear
U
بمب هستهای حرارتی
nuclear biological chemical
U
شیمیایی میکربی هستهای
thermonuclear reaction
U
واکنش گرما- هستهای
nuclear binding energy
U
انرژی اتصال هستهای
nuclear fusion energy
U
انرژی ذوب هستهای
fusion
U
عمل ترکیب هستهای
nuclear power plant
U
تاسیسات انرژی هستهای
fusion energy
U
انرژی همجوشی هستهای
nuclear power production
U
تولید انرژی هستهای
fusions
U
عمل ترکیب هستهای
static
U
الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
replenishing
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
phase difference
U
اختلاف فاز جریان الکتریسیته
ribbon switch
U
مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
mains electricity
U
منبع الکتریسیته محلی مشتریان
replenishes
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
polar
U
دارای الکتریسیته مثبت و منفی
replenish
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
insulators
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulator
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
watt
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
watts
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
electric
U
آنچه با الکتریسیته کار میکند
radiological
U
رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
contingent effects
U
اثرات احتمالی انفجار هستهای
attack nuclear carrier
U
ناو هواپیمابر افندی هستهای
galvanism
U
جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
inductivity
U
ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
nonsparking
U
ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
fusion reactor
U
راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
dwarf dud
U
جنگ افزار هستهای عمل نکرده
lymphocytosis
U
ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
fission
U
تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
nuclear submarine
U
زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
hydro electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro-electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
permittivity
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
conductor
U
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductors
U
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
nominal weapon
U
جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
elodea
U
جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
electrostatic charge
U
بار الکتریسیته ساکن
[که در اثر مالش بوجود می آید.]
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
endomixis
U
تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
powering
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibel
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
decibels
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
ieee
U
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
induce
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
radioactivity
U
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
fission products
U
عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
IEC connector
U
استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
iee /s 00
U
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
three pin plug
U
ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
inductor
U
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
monitors
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
actinoelectric
U
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electronic
U
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
monitor
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
controlled thermonuclear reaction
U
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
isolation
U
مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
photovoltaic cell
U
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
positive
U
قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
electrothermal printer
U
چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
meter power supply
U
امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
Energy Star
U
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
contact electricity
U
فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
radiological monitoring
U
ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
european unclear a energy agency
U
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
background radiation
U
تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com