Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
induced electricity
U
الکتریسیته القائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inductive susceptance
U
مقدار هدایت کور القائی سوسپتانس القائی
induction tachogenerator
U
دورسنج الکتریکی- القائی تاکو ژنراتور القائی
inductive interference
U
تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
electricity
U
الکتریسیته
creepage
U
مد الکتریسیته
electric generator
U
مولد الکتریسیته
electrical quantity
U
مقدار الکتریسیته
electric doublet
U
دو قطبی الکتریسیته
electric dipole
U
دو قطبی الکتریسیته
electric current
U
جریان الکتریسیته
electric conductor
U
هادی الکتریسیته
electrical
U
مر بوط به الکتریسیته
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
electric conduction
U
هدایت الکتریسیته
brain potential
U
الکتریسیته مغز
animal electricity
U
الکتریسیته بدن
electro physic
U
فیزیک الکتریسیته
electrostatics
U
الکتریسیته ساکن
nuclear electricity
U
الکتریسیته هستهای
negative electricity
U
الکتریسیته منفی
positive electricity
U
الکتریسیته مثبت
static electricity
U
الکتریسیته ساکن
voltage source
U
منبع الکتریسیته
inductive capacity
U
ثابت دی الکتریسیته
hot wire
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wire
U
سیم حاوی الکتریسیته
generators
U
وسیله تولید الکتریسیته
hot-wires
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wiring
U
سیم حاوی الکتریسیته
generator
U
وسیله تولید الکتریسیته
electrometer valve
U
لامپ الکتریسیته سنج
magnetoelectric
U
مربوط به الکتریسیته القایی
hot-wired
U
سیم حاوی الکتریسیته
piezo electric effect
U
اثر پیزو- الکتریسیته
electrometer tule
U
لامپ الکتریسیته سنج
coulomb
U
واحد اندازه الکتریسیته
infusive
U
القائی
inductive
U
القائی
faradaic
U
القائی
inductional
U
القائی
phase difference
U
اختلاف فاز جریان الکتریسیته
insulator
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
watts
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
electric
U
آنچه با الکتریسیته کار میکند
mains electricity
U
منبع الکتریسیته محلی مشتریان
insulators
U
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
polar
U
دارای الکتریسیته مثبت و منفی
replenish
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
static
U
الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
replenishing
U
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
watt
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته
ribbon switch
U
مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
induction spark
U
جرقه القائی
induction voltage
U
فشار القائی
inductive spark
U
جرقه القائی
rotary field motor
U
موتور القائی
induction vibrator
U
ویبراتور القائی
induction voltage
U
ولتاژ القائی
induction relay
U
رله القائی
induction motor generator
U
موتورژنراتور القائی
induction motor
U
موتور القائی
inductive flux linkage
U
تزویج القائی
induction heating
U
گرمکن القائی
induction heating
U
گرمایش القائی
induction heating apparatus
U
شوفاژ القائی
induction instrument
U
دستگاه القائی
induction loop
U
حلقه القائی
induction machine
U
ماشین القائی
induction meter
U
کنتور القائی
induction method
U
روش القائی
inductionless
U
فاقدخاصیت القائی
inductive antenna
U
انتن القائی
inductive influence
U
تاثیر القائی
inductive reactance
U
مقاومت القائی
inductor loadspeaker
U
بلندگوی القائی
inductive loop
U
حلقه ی القائی
inductive tuning
U
تنظیم القائی
inductive resistance
U
مقاومت القائی
inductive potentiometer
U
پتانسیومتر القائی
inductive machine
U
ماشین القائی
inductive flux linkage
U
پیوست القائی
inductive exposure
U
پیوست القائی
inductive capacity
U
فرفیت القائی
inductive circuit
U
مدار القائی
inductive coupling
U
پیوست القائی
inductive current
U
جریان القائی
inductive displacement pick up
U
پیک اپ القائی
inductive disturbance
U
پارازیت القائی
inductive disturbance
U
اغتشاش القائی
inductive earthing
U
زمین القائی
inductive load
U
بار القائی
induction generator
U
ژنراتور القائی
induction cylinder
U
استوانه القائی
induction current
U
جریان القائی
induction cup
U
هسته القائی
inducing current
U
جریان القائی
induction brazing
U
زردجوشکاری القائی
induced consumption
U
مصرف القائی
induced current
U
جریان القائی
inductance current relay
U
رله ی القائی
induction type hour meter
U
کنتور القائی
induced variable
U
متغیر القائی
inductance coupling
U
پیوست القائی
induction current instrument
U
دستگاه القائی
induction furnace
U
کوره القائی
induction field
U
حوزه القائی
induction disk
U
گرده القائی
induction field
U
میدان القائی
induction generator
U
مولد القائی
induction flowmeter
U
شارسنج القائی
galvanism
U
جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
nonsparking
U
ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
inductivity
U
ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
two phase induction motor
U
موتور القائی دو فاز
induced investment
U
سرمایه گذاری القائی
induced e.m.f.
U
نیروی محرکه القائی
three phase induction motor
U
موتور القائی سه فاز
induced voltage
U
فشارالکتریکی القائی ولتاژاندوکسیون
inductive dialing
U
شماره گیری القائی
repulsion induction motor
U
موتور القائی- دفعی
induction heat treatment
U
عملیات حرارتی القائی
inductor ballast
U
اتصال ورودی القائی
inductive stabilizer
U
مقاومت ورودی القائی
induction coil
U
سیم پیچی القائی
induction coils
U
سیم پیچی القائی
inductive potential divider
U
مقسم ولتاژ القائی
inductive impedance
U
مقاومت فاهری القائی
induction harening
U
سخت گردانی القائی
inductive voltage drop
U
افت ولتاژ القائی
inductionless
U
بدون خاصیت القائی
induction resistance welding
U
جوشکاری مقاومت القائی
induction ring heater
U
گرمکن حلقوی القائی
induction regulator
U
نافم ولتاژ القائی
induction motor meter
U
کنتور موتور القائی
induction compass
U
قطب نمای القائی
induction melting equipment
U
تجهیزات ذوب القائی
induction channel furnace
U
کوره ناودانی القائی
induced magnetization
U
مغناطیس گردانی القائی
induction crucible furnace
U
کوره بوتهای القائی
induction frequency converter
U
مبدل فرکانس القائی
induction voltage regulator
U
نافم ولتاژ القائی
inductance strain gauge
U
تغییر بعدسنج القائی
induction heating coil
U
بوبین گرمایش القائی
induction brazing
U
لحیم کاری القائی
induction type instrument
U
دستگاه نوع القائی
conductor
U
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
hydro-electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro electric
U
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
permittivity
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
conductors
U
مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
repulsion start induction motor
U
موتور القائی با راه اندازدفعی
induction holding furnace
U
کوره گرم نگهدار القائی
induction regulator
U
تنظیم کننده ولتاژ القائی
wound rotor motor
U
موتور القائی با حلقه لغزان
induction movement
U
دستگاه اندازه گیری القائی
induction instrument
U
دستگاه اندازه گیری القائی
slip ring motor
U
موتور القائی با حلقه لغزان
inductive reactance
U
اندوکتانس مقاومت کور القائی
inductive feedback
U
پیوست برگشت وارونه القائی
induction vibrator
U
لرزانگرالقائی مرتعش کننده القائی
induction watt hour meter
U
کنتور وات ساعت القائی
inductive impedance
U
مقاومت فاهری با جزء القائی
inductive interference voltage
U
ولتاژ تداخل امواج القائی
coreless induction furnace
U
کوره القائی فاقد هسته
electrostatic charge
U
بار الکتریسیته ساکن
[که در اثر مالش بوجود می آید.]
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
inductive d.c. voltage drop
U
افت ولتاژ جریان دائم القائی
power
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee
U
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
powering
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers
U
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibel
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
decibels
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
IEC connector
U
استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
three pin plug
U
ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
iee /s 00
U
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
monitored
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
actinoelectric
U
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electronic
U
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
monitors
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
isolation
U
مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
photovoltaic cell
U
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
positive
U
قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
electrothermal printer
U
چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
meter power supply
U
امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
Energy Star
U
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
contact electricity
U
فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
single phase induction motor
U
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
slip ring induction motor
U
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com