English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
primary electron U الکترون اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
traced U رد الکترون
trace U رد الکترون
electron U الکترون
negatron U الکترون
electron donor U الکترون ده
isoelectronic U هم الکترون
traces U رد الکترون
electrons U الکترون
coelectron U هم الکترون
electron energy U کارمایه ی الکترون
antibonding electron U الکترون ضد پیوندی
electron mass U جرم الکترون
electron jump U پرش الکترون
electron injector U الکترون افکن
electron focusing U تمرکز الکترون
bound electron U الکترون بسته
electron flow U سیلان الکترون ها
electron flow U فلوی الکترون
electron exchange U تبادل الکترون
electron energy U انرژی الکترون
charge of the electron U بار الکترون
electron multiplier U افزاینده الکترون
electron volt U الکترون ولت
electron tube U لوله الکترون
electron transition U عبور الکترون
electron transition U انتقال الکترون
free electron U الکترون ازاد
electron trajectory U مسیر الکترون
electron spin U اسپین الکترون
electron spin U تنیدگی الکترون
electron shell U پوسته الکترون
electron recoil U بازگشت الکترون
electron pair U زوج الکترون
electron orbit U مسیرگردش الکترون
electron emmission U انتشار الکترون
electron emitter U منبع الکترون
electron beam U باریکه الکترون
electron beam U اشعه الکترون
electron beam U پرتو الکترون
electron beam U شعاع الکترون
electron avalanche U بهمن الکترون
electron affinity U الکترون خواهی
density of electron U چگالی الکترون
conduction electron U الکترون رسانایی
conduction electron U الکترون رسانش
electron acceleration U شتاب الکترون
electron acceptor U پذیرنده الکترون
electron capture U الکترون گیراندازی
electron charge U بار الکترون
electron concentration U غلظت الکترون
electron emission U صدور الکترون
electron drift U رانش الکترون
concentration of electron U چگالی الکترون
electron donor U دهنده الکترون
electron distribution U پخش الکترون
electron diffraction U خمیدگی الکترون
electron deceleration U دیرکرد الکترون
electron decay U اضمحلال الکترون
electron decay U تجزیه الکترون
electron conduction U هدایت الکترون
electronic concentration U غلظت الکترون
electron acceptor U الکترون پذیر
secondary electron U الکترون ثانوی
high energy electron U الکترون پر انرژی
photo electron U فوتو الکترون
photo electron U الکترون نوری
emission U صدور الکترون
outer shell electron U الکترون رسانایی
outer shell electron U الکترون بیرونی
odd electron U الکترون منفرد
free electron U الکترون غیرپیوندی
emissions U صدور الکترون
nuclear electron U الکترون هسته
nonbonding electron U الکترون ناپیوندی
mass of the electron U جرم الکترون
valence electron U الکترون فرفیت
initiating electron U الکترون اغازگر
lone electron U الکترون تنها
valence electron U الکترون والانس
isoelectronic ions U یونهای هم الکترون
inner shell electron U الکترون درونی
valence electron U الکترون رسانایی
electroneutrality U الکترون خنثایی
electrophile U الکترون دوست
lone pair electron U زوج الکترون ناپیوندی
electron deficient molecules U مولکولهای با کمبود الکترون
lone pair electron U زوج الکترون تنها
electron deceleration U کندی حرکت الکترون
outer shell electron U الکترون لایه بیرونی
electron capture detector U اشکارساز الکترون گیراندازی
elementary charge U بار الکترون [فیزیک]
delocalized electron U الکترون غیر مستقر
unpaired electron U الکترون جفت نشده
electron accelerator U شتاب دهنده الکترون
transmission electron micrograph U ریزنگار انتقال الکترون
supressor grid U شبکه الکترون بند
secondary electron emission U پیل ثانویه الکترون
rest mass of the electron U جرم ساکن الکترون
electron attachment U پیوستگی یا وابستگی الکترون
electron charge mass ratio U چگالی بار الکترون
bonding electron pair U زوج الکترون پیوندی
linear accelerator U شتابده خطی الکترون
electron gun U لوله پرتاب الکترون
electrophilic attack U حمله الکترون دوستی
electron spin resonance U رزونانس اسپین الکترون
electrophilic reagent U واکنشگر الکترون دوست
electron multiplier U فزون ساز الکترون
electron pairing U زوج شدن الکترون
electron orbit U مدار گردش الکترون
electron pair bond U پیوند زوج الکترون
electron pair U زوج الکترون حفره
free electron gas U گاز الکترون ازاد
electron transfer mechanism U مکانیسم انتقال الکترون
free electron model U الگوی الکترون ازاد
electroosmotic effect U اثر الکترون اسمزی
electron transit time U زمان عبور الکترون
electrophilic addition U افزایش الکترون دوستی
electron paramagnetic resonance U رزونانس پارامغناطیسی الکترون
quasi free electron theory U نظریه الکترون شبه ازاد
pictured U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
Electron paramagnetic resonance [EPR] U تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
electron withdrawing substituent U گروه استخلافی الکترون کشنده
electrophilic aromatic substitution U استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
electron releasing substituent U گروه استخلافی الکترون دهنده
electrosensitive U چاپ با کاغذ حساس به الکترون
photon U تنها یک الکترون تابش شود
pictures U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
picture U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electron spin resonance [ESR] U تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
picturing U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
beam U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
left hand rule for electron flow U قاعده چپگرد برای جریان الکترون
beams U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
statcoulomb [statC] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
franklin [Fr] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
electrostatic unit of charge [esu] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
electron beam U رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
right hand rule for electron flow U قاعده راست گرد برای جریان الکترون
klystron U لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
hall effect U شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
line flyback U اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
beams U حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
beam U حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
inelastic U spectroscopy electrontunneling طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
photoemissive U مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
flyback U اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
i.e.t.s U tunneling inelasticelectron spectroscopy طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
EBR U ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون
phosphor U اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
phototude U لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
antimatter U جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
first generation U اولیه
initialled U اولیه
primal U اولیه
initialing U اولیه
initial U اولیه
raw U اولیه
initialed U اولیه
elementary U اولیه
dispersion U اولیه
initials U اولیه
initialling U اولیه
primitive U اولیه
primeval U اولیه
early U اولیه
earliest U اولیه
basics U اولیه
preliminary U اولیه
basic U اولیه
rudimentary U اولیه
fundamental U اولیه
primary U اولیه
preliminaries U اولیه
input function U تابع اولیه
input reactance U راکتانس اولیه
input noise U پارازیت اولیه
input information U اطلاعات اولیه
input gap U فاصله اولیه
input signal U سیگنال اولیه
input terminal U ترمینال اولیه
primary standard U استاندارد اولیه
input time U زمان اولیه
input tape U نوار اولیه
input transformer U ترانسفورماتور اولیه
input stage U طبقه اولیه
input frequency U فرکانس اولیه
input electrode U الکترود اولیه
initial reserves U ذخایر اولیه
initial point U نقطه اولیه
initial mass U جرم اولیه
initial level U سطح اولیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com