English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electron collector U الکترود گرداور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collector brush U زغال گرداور
adherent electrode U الکترود
electrode U الکترود
electrodes U الکترود
input electrode U الکترود ورودی
inert electrode U الکترود بی اثر
indicator electrode U الکترود شاخص
image plate U الکترود تصویر
glass electrode U الکترود شیشهای
gate electrode U الکترود دریچهای
focusing electrode U الکترود تمرکزده
input electrode U الکترود اولیه
instenifier electrode U الکترود تشدیدکننده
zinc electrode U الکترود روی
reference electrode U الکترود مرجع
reference electrode U الکترود مبنا
precipitate electrode U الکترود رسوبی
membrance electrode U الکترود غشایی
main electrode U الکترود اصلی
internal electrode U الکترود داخلی
metallic electrode U الکترود فلزی
auxiliary electrode U الکترود کمکی
accelerating electrode U الکترود شتابده
anodes U الکترود مثبت
battery electrode U الکترود باتری
anode U الکترود مثبت
collector electrode U الکترود کلکتور
contact bar U الکترود جوشکاری
welding electrode U الکترود جوشکاری
contour electrode U الکترود پروفیلی
accelerating electrode U الکترود شتاب ده
fluxed electrode U الکترود شناور
dipped electrode U الکترود شناور
control electrode U الکترود فرمان
precipitate electrode U الکترود حالت جامد
standard electrode potential U پتانسیل الکترود استاندارد
standard electrode potential U پتانسیل استاندارد الکترود
selective ion electrode U الکترود یون گزین
spot welding electrode U الکترود جوشکاری نقطهای
specific ion electrode U الکترود یون ویژه
sheathed electrode U الکترود روکش دار
soild state electrode U الکترود حالت جامد
gas sensing membrance electrode U الکترود غشایی گاز حس کن
covered electrode U الکترود پوشش دار
glass membrance electrode U الکترود شیشه غشایی
high potential electrode U الکترود فشار قوی
ignition electrode U الکترود اتش زنه
collective electrode U الکترود جمع کننده
liquid membrance electrode U الکترود مایع غشایی
drilling electrode U الکترود مته کاری
craters U زیر یک الکترود در جریان جوشکاری
crater U زیر یک الکترود در جریان جوشکاری
cold plug U شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
pentode U لامپ خلاء با پنج الکترود و سه شبکه
triode U شیر ترمویونیک یا لامپ خلاء دارای سه الکترود کاتد اند وشبکه کنترل
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com