English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
surcharge and falsify U الحاق و حذف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
junction U نقطه الحاق
junction U محل الحاق چهارراه
junctions U نقطه الحاق
junctions U محل الحاق چهارراه
accession U شیی ء اضافه یا الحاق شده
accession U الحاق حقوق
link U الحاق ملحق
link U نقطه الحاق
access U الحاق اضافه
accessed U الحاق اضافه
accesses U الحاق اضافه
accessing U الحاق اضافه
annexation U الحاق
incorporation U الحاق
union U الحاق
unions U الحاق
merging U الحاق
juxtaposition U الحاق
append U الحاق کردن
appended U الحاق کردن
appending U الحاق کردن
appends U الحاق کردن
adhesion U الحاق
adhesion U الحاق دولتی به یک پیمان
juncture U الحاق
link up U عمل الحاق
link-up U عمل الحاق
link-ups U عمل الحاق
supplement U الحاق زاویه مکمل
supplemented U الحاق زاویه مکمل
supplementing U الحاق زاویه مکمل
supplements U الحاق زاویه مکمل
augment U الحاق کردن
augmented U الحاق کردن
augmenting U الحاق کردن
augments U الحاق کردن
assembly U نقطه الحاق هوایی
joining U الحاق
interpolation U الحاق
interpolations U الحاق
surrender U الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
surrendered U الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
surrenders U الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
insertion U الحاق
addenda U الحاق
addendum U الحاق
inset U الحاق
insets U الحاق
insert U الحاق کردن
inserting U الحاق کردن
inserts U الحاق کردن
additament U الحاق
adjunction U الحاق
annexation of territory U الحاق سرزمین
boat rendezvous area U منطقه الحاق قایقهای ناو گروه
catena U الحاق کردن
catenate U الحاق کردن
concatenate U مسلسل کردن الحاق کردن
concatenate U الحاق الحاق کردن
concatenation U الحاق
cross over point U نقطه الحاق مسیرها
epenthesis U الحاق حرفی درمیان کلمه
force rendezvous U نقطه الحاق هواپیماها یاکشتیها برای اجرای عملیات
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
incorporative U وابسته به الحاق
irredentism U الحاق گرایی
joinder U الحاق
junction point U نقطه الحاق
object assembly test U ازمون الحاق قطعات
rendezvous area U نقطه الحاق یکانها
subjunction U الحاق
synoecy U اتحاد واتفاق الحاق
synoeky U اتحاد واتفاق الحاق
assigned <adj.> <past-p.> U الحاق شده
allocated <adj.> <past-p.> U الحاق شده
allotted <adj.> <past-p.> U الحاق شده
attached <adj.> <past-p.> U الحاق شده
affected [added] <adj.> <past-p.> U اضافه شده [الحاق شده]
affixed <adj.> <past-p.> U اضافه شده [الحاق شده]
annexed <adj.> <past-p.> U اضافه شده [الحاق شده]
attached <adj.> <past-p.> U اضافه شده [الحاق شده]
attributed <adj.> <past-p.> U اضافه شده [الحاق شده]
enclosed <adj.> <past-p.> U اضافه شده [الحاق شده]
affected [added] <adj.> <past-p.> U الحاق شده
affixed <adj.> <past-p.> U الحاق شده
annexed <adj.> <past-p.> U الحاق شده
attributed <adj.> <past-p.> U الحاق شده
enclosed <adj.> <past-p.> U الحاق شده
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com