English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
optophone U الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grangerite U کسیکه موادچاپی وعکس ازکتابهای دیگربریده درکتاب تالیفی خودگذا
draught U کوران
inversion U ثبات کوران هوایی
inversions U ثبات کوران هوایی
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
Braille U خط برجسته مخصوص کوران الفباء نابینایان
illiterate U که نمیتواند بخواند
literate U که میتواند بخواند
He can neither read nor write. U نه می تواند بخواند نه بنویسد
rejection U خطای اسکنرکه نمیتواند یک حرف را بخواند وحرف خالی را میکند
novatio non presumiter U تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
letters patent U نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
read U گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
reads U گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
pervertible U ازراه در رو
electronic U سیستم ذخیره سازی پیام ارسالی توسط پست الکترونیکی تا وقتی که فرد مورد نظر بتواند آن را بخواند
gymnastically U ازراه ورزش
by indirection U ازراه تقلب
paraphrastically U ازراه تفسیر
controversially U ازراه مباحثه
posteriori U ازراه استقرار
introspectively U ازراه خودنگری
foully U ازراه خیانت
intuitively U ازراه برهانی
intuitively U ازراه کشف
intuitively U ازراه انتقال
diagnostically U ازراه تشخیص
inferentially U ازراه استنباط
heretically U ازراه رفض
demonstratively U ازراه اثبات
interposingly U ازراه مداخله
interrogatively U ازراه پرسش
exegetically U ازراه تفسیر
conjugally U ازراه زناشویی
by courtesy U ازراه التفات
offensively U ازراه تهاجم
by ear U ازراه گوش
by sea U ازراه دریا
inquiringly U ازراه استفسار
algebraically U ازراه جبر
encouragingly U ازراه تشویق
inquiringly U ازراه بازجویی
catechist U ازراه پرسش
turing machine U مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
philosophically U ازراه حکمت دوستی
ingratiatingly U ازراه خود شیرینی
foully U ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
glozingly U ازراه عیب پوشی
basophobia U هراس ازراه رفتن
professionally U ازراه پیشه یاکسب
hieroglyphically U ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
catechization U ازراه سئوال وجواب
inferentially U ازراه نتیجه گیری
to break a way U موانع را ازراه خودبرداشتن
endermic U ازراه پوستی از ورا پوست
rje U ورود برنامه ازراه دورEntry ob
air movements U حرکت دادن ازراه هوا
concretionary U تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
withdrawals U تخلیه مواضع ازراه هوا
debaueh U ازراه درکردن گمراه کردن
long distance U ازراه دور تلفن کردن
long-distance U ازراه دور تلفن کردن
gnosticize U ازراه عرفان تشریح کردن
withdrawal U تخلیه مواضع ازراه هوا
polemically U ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
multisession compatible U که میتواند دیسکهای photo CD یا دیسکهای دگر را بخواند که در مراحل مختلف ایجاد شده اند
conversion scale U مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration U تبدیل صورت تبدیل هیئت
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
DVD U درایو DVD که میتواند دیسک DVD را بخواند و نرخ ارسال داده معادل نه برابر ROM-CD دارد
intriguingly U با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
gamogenesis U زاد و ولد ازراه جفت گیری
telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
demonstratively U با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
refutation U اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
patronizingly U ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
bob U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
parrotry U بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
bobs U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
impo U کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
parasyntheton U واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
unmoderated list U لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
break the bank <idiom> U بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
sand crack U ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to hexadecimal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion U تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
lightness U روشنایی
rushlight U روشنایی کم
luminouity U روشنایی
luminance U روشنایی
lightest U روشنایی
clearness U روشنایی
lighted U روشنایی
light U روشنایی
lighting U روشنایی
peeps U روشنایی کم
illuminations U روشنایی
illumination U روشنایی
electric lighting U روشنایی
luminosity U روشنایی
peep U روشنایی کم
peeping U روشنایی کم
peeped U روشنایی کم
night light U روشنایی شب
glares U روشنایی زننده
flashes U روشنایی مختصر
glare U روشنایی زننده
flash U روشنایی مختصر
flashed U روشنایی مختصر
ray U روشنایی تشعشع
glared U روشنایی زننده
phosphorescence U روشنایی شب تابی
sustained illumination U روشنایی پایدار
loom U هاله روشنایی
loomed U هاله روشنایی
looming U هاله روشنایی
looms U هاله روشنایی
room lighting U روشنایی اطاق
incandescence U روشنایی سیمابی
luminosity U بازده روشنایی
illumination U شدت روشنایی
glimmers U روشنایی ضعیف
glimmered U روشنایی ضعیف
glimmer U روشنایی ضعیف
sustained illumination U روشنایی مداوم
street lighting U روشنایی خیابان
optics U علم روشنایی
lighting outlet U خروجی روشنایی
candlelight U روشنایی شمع
search light illumination U روشنایی با نورافکن
glimmerings U روشنایی ضعیف
glimmering U روشنایی ضعیف
illuminations U شدت روشنایی
lighting feeder U تهیه روشنایی
lighting engineering U مهندسی روشنایی
lighting engineering U تکنیک روشنایی
lighting effect U اثر روشنایی
lighting battery U باتری روشنایی
light point U منبع روشنایی
lux meter U روشنایی سنج
light meter U روشنایی سنج
light gap U فاصله روشنایی
light fluctuation U نوسان روشنایی
light control U کنترل روشنایی
light conditions U نسبتهای روشنایی
lighting control U کنترل روشنایی
light brightness control U کنترل روشنایی
light adaptation U انطباق با روشنایی
lambert U واحد روشنایی
intensity of illumination U شدت روشنایی
lighting line U سیم روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
lighting plant U تاسیسات روشنایی
luminous intensity U شدت روشنایی
luminous flux U فلوی روشنایی
luminous flux U شار روشنایی
luminous flux U شاره روشنایی
luminous efficiency U راندمان روشنایی
luminous efficiency U ضریب روشنایی
luminance decay U کم شدن روشنایی
luminance channel U کانال روشنایی
ligting conditions U نسبتهای روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
lighting transformer U مبدل روشنایی
lighting switch U کلید روشنایی
lighting source U منبع روشنایی
lighting set U دستگاه روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
intensity level U سطح روشنایی
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
incandescent lamp U لامپ روشنایی
electric light U روشنایی برقی
earth shine U روشنایی خاکستری
earth light U روشنایی خاکستری
direct lighting U روشنایی مستقیم
luminous power U قوه روشنایی
decorative ligthing U روشنایی تزیینی
country life U زندگی روشنایی
gaslight U روشنایی گاز
continuous illumination U روشنایی مداوم
constant luminance U روشنایی ثابت
ceiling light U روشنایی سقفی
brightness signal U پیام روشنایی
brightness control U پیچ روشنایی
asterism U روشنایی و نور
phot U واحد روشنایی
artifical light U روشنایی مصنوعی
photology U دانش روشنایی
emergency lighting U روشنایی اضطراری
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
full beam spread U باندکامل روشنایی
image brightness U روشنایی تصویر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com