Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
optical
U
الات بصری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
visual interceptor
U
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
pibal
U
تعیین جهت وزش باد به طریقه بصری دیدبانی بصری
visualreport
U
گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
glasswork
U
شیشه الات بلور الات
operating slide
U
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
visually
U
بصری
optic
U
بصری
ocular
U
بصری
visual
U
بصری
visuals
U
بصری
optical
U
بصری
audiovisual
U
سمعی و بصری
visual observation
U
دیدبانی بصری
optic chiasm
U
چلیپای بصری
optic chiasma
U
چلیپای بصری
visual identification
U
شناسایی بصری
audiovisual
U
سمعی-بصری
video ram
U
RA بصری یا تصویری
visual arts
U
هنرهای بصری
videotext
U
متن بصری
audio-visual
U
سمعی بصری
VDUs
U
واحدنمایش بصری
VDUs
U
واحدنمایشگر بصری
VDU
U
واحدنمایش بصری
VDU
U
واحدنمایشگر بصری
optic
U
چشمی بصری
audio visual
U
سمعی بصری
visual flight
U
پرواز بصری
visual identification
U
تشخیص بصری
chiasma
U
ضربدر بصری
optical sight
U
دوربینهای بصری
visualreport
U
گزارش بصری
visual display
U
نمایش بصری
visual communication
U
ارتباط بصری
visual check
U
مقابله بصری
optokinetic
U
بصری- جنبشی
vision recognition
U
تشخیص بصری
visual signal
U
علایم بصری
visual aids
U
کمکهای بصری
visual signal
U
علامت بصری
visual communication
U
مخابره بصری
visual elevation
U
افت بصری گلوله
titchener's illusion
U
خطای بصری تیچنر
visual display unit
U
واحد نمایشگر بصری
visual display terminal
U
ترمینال نمایش بصری
video tape
U
نوار سمعی و بصری
vdt
U
ترمینال نمایش بصری
flash card
U
ورقه تمرین بصری
visual interaction
U
کنش متقابل بصری
video adapter
U
وفق دهنده بصری
optical
U
مربوط به دیدبانی بصری
video graphics array
U
ارایه نگاره سازی بصری
vga
U
ارایه نگاره سازی بصری
optical
U
نشانه روی بصری چشمی
optical sight
U
وسایل نشانه روی بصری
visual flight
U
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
visual omnidirectional range
U
سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
nancy
U
سیستم چراغ نانسی مخصوص مخابره بصری
raster scan graphics
U
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
breech block carrier
U
الات متحرک
machinery
U
ماشین الات
genital organs
U
الات تناسلی
hard ware
U
فلز الات
tinware
U
حلبی الات
irowork
U
اهن الات
ironware
U
فلز الات
enginery
U
ماشین الات
iron mongery
U
اهن الات
cast iron ware
U
الات چدنی
passementerie
U
زینت الات
ironware
U
اهن الات
surgical instruments
U
الات جراحی
brass ware
U
برنج الات
glassware
U
بلور الات
instrument
U
الات دقیق
obturator
U
الات جازم
silverware
U
نقره الات
hardware
U
اهن الات
machinary
U
ماشین الات
glass
U
شیشه الات
instruments
U
الات دقیق
precision tools
U
الات دقیق
gear
U
الات جامه
geared
U
الات جامه
gears
U
الات جامه
agricultural implements
U
الات کشاورزی
glassware
U
شیشه الات
video amplifier
U
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
iron monger
U
اهن الات فروش
optical instruments
U
الات وابسته به بینایی
lighting equipments
U
الات و ادوات روشنایی
machinery designer
U
طراح ماشین الات
percussion instrument
U
الات موسیقی ضربی
hardwareman
U
اهن الات فروش
obturator spindle
U
دوکی الات جازم
ironmonger
U
فروشنده اهن الات
mechanician
U
مکانیک ماشین الات
heavy machinery
U
ماشین الات سنگین
heavy goods
U
ماشین الات سنگین
carpenter's machines
U
ماشین الات درودگری
building machinery
U
ماشین الات ساختمانی
scrapped
U
ماشین الات اوراق
light machinery
U
ماشین الات سبک
woodwork
U
چوب الات نجاری
scraps
U
ماشین الات اوراق
plants
U
ماشین الات کارخانه
scrapping
U
ماشین الات اوراق
scrap
U
ماشین الات اوراق
instrument
U
الات اندازه گیری
plant
U
ماشین الات کارخانه
calibration
U
تنظیم الات دقیق
cutler
U
فروشنده الات برنده
surveying instrument
U
الات نقشه برداری
wind instrument
U
الات موسیقی بادی
wind instruments
U
الات موسیقی بادی
ironmongers
U
فروشنده اهن الات
mechanics
U
علم ماشین الات
trinketry
U
جواهر الات بدلی
trinkums
U
زیور الات بدلی
hardware
U
اهن الات ابزارالات
pip matching
U
روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
pibal
U
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
war implements
U
ساز و برگ یا الات جنگ
operator of light machinery
U
اپراتور ماشین الات سبک
operator of heavy machinery
U
اپراتور ماشین الات سنگین
trade fixtures
U
الات صنعتی نصب شده
obturator
U
الات مانع خروج گاز
musical instrument digital interface
U
میانجی رقمی الات موسیقی
midi
U
میانجی رقمی الات موسیقی
equipment
U
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
tiepin
U
سنجاق مدال وزینت الات زنانه
economic life
U
مدت بهره برداری از ماشین الات
pailette
U
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
deferred maintenance
U
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
hygrometer
U
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
interactive
U
الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
grader
U
یکی از ماشین الات راه سازی
automation
U
خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
reed pipe
U
لوله یا نای الات موسیقی بادی
reed stop
U
کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
pailett
U
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
paleolith
U
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
sight
U
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
fixed assets
U
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
sights
U
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
microphonics
U
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
acm
U
Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
recoil operated
U
مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
tuning pipe
U
نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
FAQ
U
الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
pilot model
U
مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
aliasing
U
اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
ethernet
U
نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
captures
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
crates
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
hallmark
U
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
yellow arc
U
محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
artificial horizon
U
یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
hallmarks
U
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
crate
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
air signal
U
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
biotechnology
U
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
cybernation
U
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
area search
U
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
bubble turn and slip
U
الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
guard assembly
U
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
video disk
U
دیسک بصری دیسک تصویری
filigree
U
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
video cassettes
U
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette
U
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
mechanizing
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
genitalia
U
اندامهای تناسلی الات تناسلی
mechanic
U
مکانیک مکانیک ماشین الات
ironwork
U
اهن ساخته اهن الات
machinery
U
الات موتورخانه موتورخانه ناو
ground signals
U
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
machinery space
U
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com