Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
adopted items of material
U
اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
standard
U
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards
U
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards
U
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard
U
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
cyclic item
U
اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
taken
U
مورد قبول
received
U
مورد قبول
aknowledge character
U
کاراکتر مورد قبول
persona grata
U
شخص مورد قبول
availabe time
U
زمان مورد قبول
conventional
U
مورد قبول عامه
basic issue list
U
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
putative
U
مفروض مورد قبول عامه
current standard cost
U
هزینه استاندارد و مورد قبول
agrapha
U
که مورد قبول مسیحیان نیست
to pass go orrun current
U
معمولا مورد قبول واقع شدن
lowest common denominator
U
مورد قبول یا فهم اکثریت مردم
lowest common denominators
U
مورد قبول یا فهم اکثریت مردم
ack
U
Character Ackowledge کاراکتر مورد قبول
persona grata
U
نماینده سیاسی مورد قبول کشور دیگر
adopted types
U
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
nuncupative will
U
در CL این وصیت فقط در مورد سربازان و ملوانان در حال خدمت قابل قبول است
sensitive
U
حیاتی از نظرعملیاتی منطقه حساس
common items
U
اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
push up list
U
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
critical item
U
اقلام حیاتی اقلام مهم
Lets play that again .
قبول ندارم.
[قبول نیست دربازی وغیره ]
basic issue items
U
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
cleans
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
items
U
اقلام
padding
U
اقلام
categories
U
اقلام
item
U
اقلام
commercial items
U
اقلام تجارتی
itemizes
U
به اقلام نوشتن
common user items
U
اقلام عمومی
expendable items
U
اقلام مصرفی
end item
U
اقلام عمده
items
U
اقلام امادی
dequeue
U
برداشتن اقلام یک صف
itemising
U
به اقلام نوشتن
sundry items
U
اقلام متفرقه
itemize
U
به اقلام نوشتن
item
U
اقلام امادی
itemized
U
به اقلام نوشتن
itemises
U
به اقلام نوشتن
cyclic item
U
اقلام زنجیری
cost category
U
اقلام هزینهای
salvage material
U
اقلام حراجی
salvage material
U
اقلام بازیافتی
spares
U
اقلام مازاد
itemised
U
به اقلام نوشتن
item manager
U
مدیر اقلام
long life itemes
U
اقلام بادوام
detailing
U
اقلام ریز
major end item
U
اقلام عمده
budget item
U
اقلام نقدی
materiel management
U
مدیریت اقلام
detail
U
اقلام ریز
incidentals
U
اقلام فرعی
category
U
اقلام اماد
itemizing
U
به اقلام نوشتن
nonperishable items
U
اقلام فاسد نشدنی
visibles
U
اقلام مرئی تجارت
expendable items
U
اقلام مصرفی شدنی
existence load
U
بار اقلام زیستی
supply manifest
U
بارنامه اقلام تدارکاتی
surplus
U
اقلام اضافی و مازاد
surpluses
U
اقلام اضافی و مازاد
secondary item
U
اقلام فرعی تدارکاتی
excess listing
U
لیست اقلام مازاد
pileferable
U
اقلام قابل حراج
serial numbers
U
شماره سری اقلام
serial number
U
شماره سری اقلام
major end item
U
اقلام عمده امادی
basic end item
U
اقلام اولیه اماد
critical materials
U
اقلام حیاتی و مهم
item number
U
شماره اقلام جنس
item manager
U
مدیریت اقلام تدارکاتی
condition code
U
کد وضعیت امادگی اقلام
basic of issue
U
مبنای واگذارکردن اقلام
junk mail
U
اقلام پستی ناخواسته
invisible items of trade
U
اقلام نامرئی تجارت
reportable items
U
اقلام قابل گزارش
centralized items
U
اقلام اماد تمرکزی
sundry
U
اقلام متفرقه گوناگون
keyitem
U
اقلام ضروری و حیاتی
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
assemblages
U
جمع اوری اقلام تدارکاتی
recovery procedures
U
روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
disposable end item
U
اماد یا اقلام قابل انهدام
classified items
U
اقلام طبقه بندی شده
direct exchange items
U
اقلام قابل تعویض مستقیم
long life itemes
U
اقلام با عمر قانونی زیاد
juxtaposition
U
جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
assemblage
U
جمع اوری اقلام تدارکاتی
average life
U
عمر متوسط اقلام دارائی
survivor curves
U
منحنی عمر اقلام انبارشده
property disposition
U
از بین بردن اقلام مازاد
controlled inventory
U
اقلام ذخیره کنترل شده
spares
U
اقلام اضافی وسایل یدکی
rationed items
U
اقلام جیره بندی شده
essential item list
U
فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
threes
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
common user items
U
اقلام مشترک المصرف بین یکانها
age grouping
U
لیست تعیین عمر قانونی اقلام
consumable
U
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
contingency retention stock
U
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
availability edit
U
بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
three
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
proportional parts
U
بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
fifo lifo
U
دو روش جمع اوری اقلام داده
pileferable
U
اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
data chaining
U
فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
line item
U
اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
nonrecoverable item
U
اقلام مصرف شدنی و بدون داغی
nonrecoverable item
U
اقلام غیر قابل تعمیریا بازیافتی
to e. upon acovnt book
U
همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
property disposition
U
ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
blanket policy
U
بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
recovery party
U
گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
age grouping
U
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
application study
U
بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
contingency support stocks
U
اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
standard item
U
اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
survivor curves
U
منحنی باززیستی اقلام پس ازاتمام عمر قانونی یا مدت معین
assessed value
U
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
salvage group
U
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
reporting by axception
U
گزارشی که فقط حاوی اقلام خارج از قلمرو عادی بوده ونیازمند توجه مدیریت است
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
admissions
U
قبول
imprimatur
U
قبول
intromission
U
قبول
acceptance
U
قبول
acknowledgment
U
قبول
receptions
U
قبول
reception
U
قبول
acceptances
U
قبول
admission
U
قبول
adoption
U
قبول
compliance
U
قبول
Agreed . that is a deal .
U
قبول ( قبوله )
adhibit
U
قبول کردن
acceptance by words
U
قبول قولی
admitting
U
قبول کردن
disclaims
U
قبول نکردن
allowable
U
قابل قبول
adoption
U
قبول به فرزندی
admits
U
قبول کردن
acceptance
U
قبول قرارداد
acceptant
U
قبول کننده
admittable
U
قابل قبول
acceptances
U
قبول قرارداد
acceptancy
U
اماده قبول
admit
U
قبول کردن
withdraw
U
قبول نکردن
reply paid /RP/
[reply prepaid]
U
جواب قبول
acceptance limit
U
حد قابل قبول
admission of liability
U
قبول بدهی
acceptance by conduct
U
قبول فعلی
entertains
U
قبول کردن
disclaiming
U
قبول نکردن
disclaimed
U
قبول نکردن
honoring
U
قبول کردن
agreement
U
قرار قبول
aceptive
U
قابل قبول
honours
U
قبول کردن
agreements
U
قرار قبول
honouring
U
قبول کردن
acceptation tacite
U
قبول ضمنی
honoured
U
قبول کردن
reasonable
U
قابل قبول
honour
U
قبول کردن
adopt
U
قبول کردن
adopting
U
قبول کردن
adopts
U
قبول کردن
disclaim
U
قبول نکردن
withdraws
U
قبول نکردن
accepter
U
قبول کننده
entertained
U
قبول کردن
rejection
U
قبول نکردن
rejection
U
عدم قبول
intolerance
U
عدم قبول
I agree.
U
قبول دارم.
acknowladgement of debt
U
قبول بدهی
entertain
U
قبول کردن
honored
U
قبول کردن
acceptor
U
قبول کننده
conceded
U
قبول شکست
concede
U
قبول شکست
accepts
U
قبول کردن
accepting
U
قبول کردن
concedes
U
قبول شکست
conceding
U
قبول شکست
accords
U
قبول کردن
accorded
U
قبول کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com