English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
sirree U اقاجان اقای خودم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
siree U اقای خودم
papas U اقاجان
dads U اقاجان
dad U اقاجان
siree U اقاجان
papa U اقاجان
papd U اقاجان
monseigneur U اقای من
mr secretary U اقای دبیر
the revered gentleman U جناب اقای
your reverence U جناب اقای
dear sir U اقای عزیز
dear sir U اقای گرام
his excellency U جناب اقای
your excellency U جناب اقای
your worship U جناب اقای ...
Excellency U جناب اقای عالیجناب
Excellencies U جناب اقای عالیجناب
his reverence U جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
myself U خودم
myself U من خودم
own U خودم
owned U خودم
owning U خودم
number one U خودم
owns U خودم
with my proper eyes U با چشم خودم
onmy own responsibility U به مسئولیت خودم
on my own account U بابت خودم
on my own account U بحساب خودم
pon my life U بجان خودم
myself U شخص خودم
for my part U از سهم خودم
for my parts U از سهم خودم
owned U شخصی مال خودم
I cant help it. It is beyond my control. U دست خودم نیست
own U شخصی مال خودم
With my own capital . U با سرمایه شخصی خودم
owning U شخصی مال خودم
owns U شخصی مال خودم
i may thank myself U گناه از خودم است
it is my own U مال خودم است
i saw it my self U من خودم انرا دیدم
imyself saw it U من خودم انرا دیدم
on your own U خودم تنهایی [کاری را کردن]
I can manage that. <idiom> U خودم از پسش برمی آیم.
I have entangled myself with the banks . U خودم را گرفتار بانک ها کردم
What a mes I made of my life . U دیدی چه بروز خودم آوردم
I wI'll get there somehow. U یکجوری خودم را آنجا می رسانم
I saw it for myself . I was an eye –witness U خودم شاهد قضیه بودم
I could pass for a Greek . U می توانم خودم رایونانی جابزنم
in p of my statement U برای اثبات گفته خودم
That is my line ( field ) . U خودم این کاره هستم
I can manage, thank you. U خودم از پسش برمی آیم، متشکرم.
I'd like to have a place of my own [to call my own] . U من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
I stayed in concealment until the danger passed. U خودم را پنهان کردم با خطر گذشت
I weighed myself today . U امروز خودم را کشیدم ( وزن کردم )
I should bring you round to my way of thinking . U باید تو راهم با خودم همفکر کنم
I sat down with no fuss or bother . U برای خودم قشنگ گرفتم نشستم
I know best where my interests lie. U صلاح کارم را خودم بهتر می دانم
No one sent me, I am here on my own account. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
I wI'll do that all by myself. U من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
I wI'll do it on my own responsibility . U به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
This house is my own . U این خانه مال خودم است ( اجاره یی نیست )
I accidentally locked myself out of the house. U من به طور تصادفی خانه ام را روی خودم قفل کردم.
I wI'll try to catch up. U سعی می کنم خودم را برسانم ( جبران عقب افتادگه )
I'm old enough to take care of myself. U من به اندازه کافی بزرگ هستم که مواضب خودم باشم.
I'm doing it on my own account, not for anyone else. U این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com