Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lateral
U
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
choir-aisle
U
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
chitary jireugi
U
ضربه مشت موازی یا افقی
y plates
U
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
shock front
U
جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
cut out
U
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
huygen's principle
U
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
clandestine
U
سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
frontage
U
ملوان جبهه جبهه
frontages
U
ملوان جبهه جبهه
level
U
تراز سطح افقی افقی کردن
planed
U
افقی سطح افق افقی کردن
leveled
U
تراز سطح افقی افقی کردن
planes
U
افقی سطح افق افقی کردن
levels
U
تراز سطح افقی افقی کردن
levelled
U
تراز سطح افقی افقی کردن
plane
U
افقی سطح افق افقی کردن
planing
U
افقی سطح افق افقی کردن
paralleling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple
U
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
MIMD
U
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
lpt
U
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
sliding wedge
U
گاوه افقی یاکولاس افقی
rear echelon
U
قسمت عقب جبهه عقب جبهه
shunts
U
موازی موازی فرعی
shunted
U
موازی موازی فرعی
shunt
U
موازی موازی فرعی
doorways
U
راهرو
aisle
U
راهرو
side aisle
U
راهرو
aisles
U
راهرو
gangways
U
راهرو
gangways
U
پل راهرو
door way
U
راهرو
corridors
U
راهرو
exhedra
U
راهرو
corridor
U
راهرو
exedra
U
راهرو
doorway
U
راهرو
lobby-entry
U
راهرو
gallery
U
راهرو
lich gate
U
راهرو
vestibule
U
راهرو
lobby
U
راهرو
vestibules
U
راهرو
lobbies
U
راهرو
lobbied
U
راهرو
passages
U
راهرو
passageways
U
راهرو
passage
U
راهرو
manwa
U
راهرو
passageway
U
راهرو
doors
U
راهرو
door
U
راهرو
gang way
U
پل راهرو
passage way
U
راهرو
adit
U
راهرو
gulleys
U
راهرو
gangway
U
پل راهرو
galleries
U
راهرو
gully
U
راهرو
gullies
U
راهرو
gangway
U
راهرو
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
ground water
U
اب زیرزمینی
cellars
U
زیرزمینی
cellar
U
زیرزمینی
subterranean
U
زیرزمینی
underground
U
زیرزمینی
underground water
U
اب زیرزمینی
subsurface ice
U
یخ زیرزمینی
subsurface water
U
اب زیرزمینی
gangways
U
راهرو گذرگاه
entry
U
ورود راهرو
light trap
U
راهرو تاریکخانه
runway
U
راهرو ردپا
aisle
U
راهرو هوایی
runways
U
راهرو ردپا
cloister
U
راهرو سرپوشیده
crazy paving
U
راهرو - محلعبور
gangway
U
راهرو گذرگاه
cat-walk
U
راهرو باریک
cloisters
U
راهرو سرپوشیده
foyer
U
راهرو بزرگ
passage
U
سفردریا راهرو
passages
U
پاساژ راهرو
lobbied
U
راهرو دالان
long gallery
U
راهرو طویل
lich-gate
U
راهرو سرپوشیده
stairway
U
راهرو پله
lobbies
U
راهرو دالان
double cloister
U
راهرو دو قسمتی
lobby
U
راهرو دالان
galleried
U
راهرو دار
stairways
U
راهرو پله
coved vault
U
طاق راهرو
aisles
U
راهرو هوایی
passages
U
سفردریا راهرو
passage
U
پاساژ راهرو
vaward
U
جبهه
front view
U
جبهه
fanades
U
جبهه
front
U
جبهه
fronting
U
جبهه
facade
U
جبهه
facades
U
جبهه
face
U
جبهه
flanked
U
جبهه
deploys
U
جبهه
deploying
U
جبهه
deploy
U
جبهه
flank
U
جبهه
sinciput
U
جبهه
faces
U
جبهه
flanking
U
جبهه
grotto
U
غار زیرزمینی
mattamore
U
انبار زیرزمینی
fixed ground water
U
اب زیرزمینی ماندگار
underground mine
U
معدم زیرزمینی
underground furnace
U
کوره زیرزمینی
tunnels
U
دالان زیرزمینی
kobold
U
غول زیرزمینی
earth house
U
خانه زیرزمینی
dug out
U
پناهگاه زیرزمینی
mine
U
راه زیرزمینی
mined
U
راه زیرزمینی
underground cable
U
کابل زیرزمینی
underdrain
U
زهکش زیرزمینی
under ground working
U
استخراج زیرزمینی
mines
U
راه زیرزمینی
under ground mining
U
استخراج زیرزمینی
burrows
U
سوراخ زیرزمینی
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
camouflet
U
حفره زیرزمینی
burrowing
U
سوراخ زیرزمینی
tunnelled
U
دالان زیرزمینی
tunneling
U
دالان زیرزمینی
tunneled
U
دالان زیرزمینی
tunnel
U
دالان زیرزمینی
ground water
U
ابهای زیرزمینی
ground water basin
U
حوزه اب زیرزمینی
ground water runoff
U
جریان زیرزمینی
ground water storage
U
اب انباشت زیرزمینی
cavern
U
حفره زیرزمینی
caverns
U
حفره زیرزمینی
ground water table
U
سطح اب زیرزمینی
burrowed
U
سوراخ زیرزمینی
burrow
U
سوراخ زیرزمینی
grottoes
U
غار زیرزمینی
grottos
U
غار زیرزمینی
underground
U
شبکه زیرزمینی
ground water trench
U
بریدگی اب زیرزمینی
ground water table
U
سفره اب زیرزمینی
subsoil irrigation
U
ابیاری زیرزمینی
subsoil drainage
U
زهکشی زیرزمینی
subbing
U
ابیاری زیرزمینی
corridors
U
غلام گردش راهرو
catwalks
U
راهرو باریک ناو
corridor
U
غلام گردش راهرو
catwalk
U
راهرو باریک ناو
back-aisle
U
راهرو پشت کلیسا
liners
U
سرباز خط جبهه
penetration
U
نفوذ در جبهه
line
U
جبهه جنگ
fronting
U
جبهه هوا
front lines
U
خط مقدم جبهه
lines
U
جبهه جنگ
split
U
از جبهه دورافتادن
battle line
U
خط جبهه ناوها
tympan
U
جبهه کلیسا
tympanum
U
جبهه کلیسا
tympanon
U
جبهه کلیسا
frontage
U
عرض جبهه
frontages
U
عرض جبهه
water front
U
جبهه رطوبتی
front
U
جبهه هوا
superficies
U
نما جبهه
out of line
U
خارج از خط جبهه
wave front
U
جبهه موج
line replacement
U
تعویض خط جبهه
liner
U
سرباز خط جبهه
warmfront
U
جبهه گرم
popular front
U
جبهه ملی
hypogeum
U
قسمت زیرزمینی بنا
under ground
U
راه اهن زیرزمینی
metro
U
راه آهن زیرزمینی
atomic underground burst
U
ترکش زیرزمینی اتمی
underground
U
راه اهن زیرزمینی
hydrogeology
U
بررسی ابهای زیرزمینی
actual velocity of ground water
U
سرعت واقعی اب زیرزمینی
kanat
U
کانالهای زه کشی زیرزمینی
underground railway
U
راه اهن زیرزمینی
fluctutaion of water table
U
نوسان سفره اب زیرزمینی
metros
U
راه آهن زیرزمینی
rhizmatous
U
دارای ساقه زیرزمینی
foyer
U
مرکز اجتماع راهرو بزرگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com