Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
acroesthesia
U
افزایش حساسیت اعضای انتهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
increase in sensitivity
U
افزایش حساسیت
increased
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
accretion
U
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
bulking
U
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
distal
U
انتهایی
terminals
U
انتهایی
terminal
U
انتهایی
extreme
U
انتهایی
terminable
U
انتهایی
terminative
U
انتهایی
burgomaster
U
اعضای شهرداری
inside
U
تو اعضای داخلی
insides
U
تو اعضای داخلی
foot score line
خط امتیاز انتهایی
tail end
U
قسمت انتهایی
finish
U
تماس انتهایی
finishes
U
تماس انتهایی
half-figure
U
پیکره انتهایی
sagging
U
تنش انتهایی
acrospore
U
هاگ انتهایی
amine terminus
U
امین انتهایی
carboxyl terminus
U
کربوکسیل انتهایی
end distortion
U
اعوجاج انتهایی
end bulb
U
جسمک انتهایی
end brush
U
تارهای انتهایی
preterminal
U
پیش انتهایی
end link
U
حلقه انتهایی
butt rib
U
تیغه انتهایی
end office
U
دفتر انتهایی
end organ
U
اندام انتهایی
end group
U
گروه انتهایی
end plate
U
صفحه انتهایی
extreme values
U
مقادیر انتهایی
end value
U
ارزش انتهایی
cadres
U
اعضای یک سازمان نظامی
cadre
U
اعضای یک سازمان نظامی
technical staff
U
کارمندان یا اعضای فنی
stiffening members
U
اعضای صلب کننده
sensorium
U
مرکز حواس اعضای حس
the f.
U
اعضای هیئت پزشکی
paraplegia
U
فلج اعضای سافل
vitals
U
اعضای حیاتی و موثربدن
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
senior members
U
اعضای بالارتبه یا ارشد
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
locomotory
U
ابتلاء اعضای حرکتی
footwork
U
هماهنگی پا با اعضای دیگر
locomotor
U
ابتلاء اعضای حرکتی
prosthetics
U
مبحث اعضای مضنوعی
main structure menbers
U
اعضای اصلی ساختمان
base line end station
U
ایستگاه انتهایی خط مبنا
acrocyanosis
U
کبودی اندامهای انتهایی
acromegalia
U
درشتی اندامهای انتهایی
acroan
U
بی حسی اندامهای انتهایی
n terminal amino acid
U
امینو اسید -N انتهایی
acromegaly
U
درشتی اندامهای انتهایی
terminal amino acid
آمینو اسید انتهایی
tailpipe
U
لوله انتهایی اگزوز
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
locomotor
U
دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
toho
U
اعضای انگشتان نشانه و شست
vitals
U
اعضای اصلی بدن حیوان
quaker meeting
U
انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
senatorian
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
hypotrophy
U
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
senatorial
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
innards
U
اعضای داخلی حیوان یاانسان
toe
U
گوشه انتهایی قنداق تفنگ
manus
U
دست حیوان قسمت انتهایی
toes
U
گوشه انتهایی قنداق تفنگ
acroparesthesia
U
نابهنجاری بساوشی دراندامهای انتهایی
conscript fathere
U
اعضای مجلس سنای روم باستان
urogenital
U
وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
end zone
U
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
outriggers
U
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
bounds
U
محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
bionic
U
وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
quaker's meeting
U
انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
pin joint
U
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
clocks
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
catena
U
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
components
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
component
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
clock
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
friendly society
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly societies
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
curved weft
U
[انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
heterology
U
عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
signals
U
علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
to pack a jury
U
جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
sinsitivity
U
حساسیت
sensitometer
U
حساسیت
liking
U
حساسیت
frictions
U
حساسیت
elasticity
U
حساسیت
impressibility
U
حساسیت
friction
U
حساسیت
susceptivity
U
حساسیت
sensitiveness
U
حساسیت
allergies
U
حساسیت
sensibility
U
حساسیت
allergy
U
حساسیت
sensibilities
U
حساسیت
sensitivities
U
حساسیت
sensitivity
U
حساسیت
union shop
U
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
absolute sensitivity
U
حساسیت مطلق
sentience
U
حساسیت جسمانی
light sensitive
U
با حساسیت نوری
sensitivity
U
میزان حساسیت
sensitivity ratio
U
نسبت حساسیت
sensitivities
U
میزان حساسیت
static sensitivity
U
حساسیت استاتیک
keenness
U
ذکاوت حساسیت
terminal sensitivity
U
حد بیشینه حساسیت
allergy
U
حساسیت
[پزشکی]
sensitivity training
U
حساسیت اموزی
photosensitivity
U
حساسیت به نور
impassibility
U
عدم حساسیت
desensitization
U
حساسیت زدایی
hypersensitivity
U
حساسیت شدید
price elasticity
U
حساسیت قیمت
hyperesthesia
U
فزونی حساسیت
hyperesthesia
U
ازدیاد حساسیت
coloring sensitive
U
حساسیت رنگ
measuring sensitivity
U
حساسیت سنجش
hyperaesthesia
U
ازدیاد حساسیت
coefficient of elasticity
U
ضریب حساسیت
sensitive
U
دارای حساسیت
luminous sensitivity
U
حساسیت نوری
inelasticity
U
عدم حساسیت
responsively
U
با تاثر یا حساسیت
allergic
U
دارای حساسیت به
differential sensitivity
U
حساسیت افتراقی
stress testing
U
تست حساسیت
dynamic sensitivity
U
حساسیت دینامیک
allergic
U
وابسته به حساسیت
hyposensitize
U
عدم حساسیت
protopathic sensitivity
U
حساسیت ابتدایی
homology
U
همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
cartels
U
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel
U
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
sensibility to praise
U
حساسیت نسبت به ستایش
dynamic luminous sensitivity
U
حساسیت نوری دینامیک
allergic rhinitis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
neurasthenia
U
سر درد و حساسیت بی مورد
gravimeter
U
حساسیت سنج وزن
sensitivity training group
U
گروه حساسیت اموزی
measuring sensitivity
U
حساسیت اندازه گیری
current sensitivity of a crystal rectifi
U
حساسیت یکسوکننده بلورین
intermediate frequency sensitivity
U
حساسیت فرکانس میانی
exquisiteness
U
حساسیت نازکی طبع
t group
U
گروه حساسیت اموزی
k tungsten sensitivity
U
حساسیت تنگستن در 4582کلوین
allergies
U
حساسیت نسبت بچیزی
thermotropism
U
حساسیت نسبت به گرما
mouse
U
مقابل حساسیت Mouse
allergy
U
حساسیت نسبت بچیزی
pollinosis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
antihistamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
hay fever
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
systematic desensitization
U
حساسیت زدایی منظم
somesthesis
U
حساسیت به حسهای بدنی
spectral sensitivity characteristic
U
مشخصه حساسیت مرئی
static luminous sensitivity
U
حساسیت نوری استاتیک
hayfever
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
pollenosis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
mouses
U
مقابل حساسیت Mouse
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
hyperirritable
U
دارای حساسیت شدید
jumpiness
U
حالت بیقراری حساسیت
managers
U
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
manager
U
نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
pingpong
U
جایگرینی دو یا چند دستگاه ذخیره بنحوی که که پردازش بتواند روی یک مجموعه فایل انتهایی صورت گیرد
sensitometry
U
اندازه گیری حساسیت چشم
photosensitive
U
دارای حساسیت نسبت به نور
photosensitize
U
نسبت بنور حساسیت پیداکردن
allergen
U
مادهای که باعث حساسیت میشود
look
U
زمان حساسیت مدار مین
meteoropathy
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
color blind
U
فاقد حساسیت نسبت برنگ
looks
U
زمان حساسیت مدار مین
looked
U
زمان حساسیت مدار مین
esthesia
U
فرفیت احساس و ادراک حساسیت
coarse mine
U
نوعی مین دریایی با حساسیت کم
diathesis
U
تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
allergy
U
حساسیت نسبت به چیزی
[پزشکی]
notche sensitivity index
U
ضریب حساسیت در مقابل شیار
atmosphere related syndrome
[ARS]
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com