Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
amplified
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplifies
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplify
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplifying
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sensitivities
U
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity
U
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
increase of output
U
افزایش توان
fade
U
از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
fades
U
از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
amplifiers
U
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier
U
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
physical
U
توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند
signalled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
surged
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surges
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
scans
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
T junction
U
اتصال با زاویه درست با سیگنال اصلی یا کابل حمل توان
quadrature amplitude modulation
U
بیت در ثانیه , RAM. تقیسم فاز و تفسیم نوسان را ترکیب میکند تا نرخ ارسال داده را افزایش دهد
modulates
U
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulate
U
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulating
U
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
gains
U
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gained
U
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gain
U
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
times
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
layers
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
wavelength division multiplexing
U
روش افزایش گنجایش داده روی فیبرنوری بوسیله ارسال چندین سیگنال نوری با طول موج مختلف در یک فیبر
tdm
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
composite video
U
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
DSR
U
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
voltage swing
U
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
increased
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
bulking
U
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion
U
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
oscillograph
U
نوسان سنج نوسان نگار
vibrograph
U
نوسان نگار نوسان سنج
vibrometer
U
نوسان نگار نوسان سنج
oscilloscope
U
نوسان بین نوسان نما
oscillogram
U
نوسان سنج نوسان نگار
modulator
U
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
auctioneering device
U
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
ADPCM
U
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
degradation
U
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
DCD
U
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
noises
U
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noise
U
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
ratings
U
توان نامی توان قدرت
rating
U
توان نامی توان قدرت
sample size
U
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
adaptive channel allocation
U
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
coincidence circuit
U
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
quadruplex
U
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
carriers
U
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier
U
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
asynchronous
U
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bras
U
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra
U
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem
U
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
codec
U
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
wireless network
U
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
head nystagmus
U
نوسان سر
swing
U
نوسان
swings
U
نوسان
ascillation
U
نوسان
fluctuated
U
نوسان
oscillatory motion
U
نوسان
vibration
U
نوسان
fluctuates
U
نوسان
fluctuation
U
نوسان
fluctuate
U
نوسان
pulsation
U
نوسان
sway
U
نوسان
swayed
U
نوسان
sways
U
نوسان
vibrancy
U
نوسان
libration
U
نوسان
see-saws
U
نوسان
to-ing and fro-ing
U
نوسان
lurched
U
نوسان
lurches
U
نوسان
lurching
U
نوسان
oscillation
U
نوسان
yo-yo
U
در نوسان
yo-yos
U
در نوسان
oscillations
U
نوسان
dead beat
U
بی نوسان
lurch
U
نوسان
see-sawed
U
نوسان
see-saw
U
نوسان
see-sawing
U
نوسان
undulation
U
نوسان
oscillography
U
نوسان نگاری
load variation
U
نوسان بار
oscillator
U
نوسان ساز
oscillator
U
نوسان کننده
oscillating circuit
U
مدار نوسان
modulation
U
نوسان فرکانس
oscillometer
U
نوسان سنج
modulation
U
نوسان صدا
natural vibration
U
نوسان ازاد
oscillations
U
نوسان سازی
natural vibration
U
نوسان طبیعی
multivibrator
U
نوسان ساز
see-sawed
U
نوسان کردن
oscillogram
U
نوسان نگاره
oscillograph
U
نوسان نگار
see-saws
U
نوسان کردن
vacillation
U
اونگ نوسان
oscillograph
U
نوسان نما
oscilloscope
U
نوسان نما
oscillogram
U
نوسان نگاشت
vibration
U
لرزه نوسان
oscillometry
U
نوسان سنجی
swivelling
U
نوسان دار
see-sawing
U
نوسان کردن
oscilloscope
U
نوسان سنج
bulid up
U
نوسان کردن
undulates
U
نوسان داشتن
free oscillation
U
نوسان ازاد
aperiodic phenomenon
U
پدیده بی نوسان
frequency of oscillations
U
فرکانس نوسان
quenching frequency
U
فرکانس نوسان
generation of oscillations
U
تولید نوسان
goniometer
U
نوسان سنج
shake
U
لرزش نوسان
fluctuation of load
U
نوسان بار
floating axle
U
محور نوسان
electron vibrations
U
نوسان الکترونها
boom swing
U
حیطه نوسان
barkhausen oscillation
U
نوسان بارکهاوزن
undulated
U
نوسان داشتن
damped oscillation
U
نوسان میرا
damped osillation
U
نوسان میرا
undulate
U
نوسان داشتن
back swing
U
نوسان به عقب
downward swing
U
نوسان رو به پایین
economic fluctuation
U
نوسان اقتصادی
shakes
U
لرزش نوسان
shaking
U
لرزش نوسان
amplitude of oscillation
U
دامنه نوسان
light fluctuation
U
نوسان روشنایی
line voltage variation
U
نوسان ولتاژ
line voltage variation
U
نوسان شبکه
swinger
U
نوسان دار
swingers
U
نوسان دار
varies
U
نوسان کردن
swingy
U
نوسان دار
vary
U
نوسان کردن
buff
U
نوسان کردن
light fluctuation
U
نوسان نور
librate
U
نوسان کردن
intermediate oscillation
U
نوسان میانی
amplitude
U
میدان نوسان
scope
U
نوسان نما
swing
U
تاب نوسان
swing
U
نوسان کردن
swings
U
تاب نوسان
swings
U
نوسان کردن
vibrators
U
وسیله نوسان
vibrator
U
وسیله نوسان
buffs
U
نوسان کردن
self excited/induced vibration
U
نوسان خودالقایی
vibration excitation
U
تحریک نوسان
vibrational
U
لرزه نوسان
pendulums
U
پاندول نوسان
pendulum
U
پاندول نوسان
swivelling feature
U
قابلیت نوسان
vibrograph
U
رسام نوسان
vibrograph
U
نوسان نگار
reciprocated
U
نوسان کردن
swivel
U
نوسان کردن
swivelled
U
نوسان کردن
reciprocate
U
نوسان کردن
oscillate
U
نوسان کردن
vibration damping
U
میرایی نوسان
vibration damper
U
میراکننده نوسان
sides way
U
نوسان عرضی
fading
U
نوسان صدا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com