Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
primary hypertension
U
افزایش اولیه فشار خون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
increase of pressure
U
افزایش فشار
rams
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
ram
U
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
wobble pump
U
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
partial pressure
U
[فشار اولیه و جزئی که در اثر شانه کوبی و یا کشیدن تار در چله کشی به نخ های تار وارد می شود.]
Mercerization
U
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
increased
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
accretion
U
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
bulking
U
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
Ideal City
U
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication
U
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
basic data
U
دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration
U
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list
U
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
accesses
U
افزایش
raises
U
افزایش
addenda
U
افزایش
addendum
U
افزایش
increments
U
افزایش
increase
U
افزایش
accessed
U
افزایش
raise
U
افزایش
multiplication
U
افزایش
enhancement
U
افزایش
increscent
U
افزایش
addition
U
افزایش
additions
U
افزایش
amplification
U
افزایش
affixture
U
افزایش
aggrantizement
U
افزایش
accessing
U
افزایش
auxesis
U
افزایش
augmentation
U
افزایش
access
U
افزایش
adjunction
U
افزایش
rise
U
افزایش
increased
U
افزایش
increases
U
افزایش
accru
U
افزایش
additament
U
افزایش
rises
U
افزایش
increment
U
افزایش
intensification
U
افزایش
summation
U
افزایش
reduce/enlarge
U
افزایش
accession
U
افزایش
gain
U
افزایش
gained
U
افزایش
scale up
U
افزایش
gains
U
افزایش
expansion
U
افزایش
accretion
U
افزایش
appreciation
U
افزایش بها
appreciations
U
افزایش بها
spurts
U
افزایش ناگهانی
spurting
U
افزایش ناگهانی
spurted
U
افزایش ناگهانی
spurt
U
افزایش ناگهانی
elongation
U
افزایش طول
hypertension
U
افزایش فشارخون
accruing
U
افزایش یافتن
camber
U
افزایش زیاد
ascends
U
افزایش دادن
fire-raising
U
افزایش اتش
fire raising
U
افزایش اتش
aggrandizement
U
افزایش بزرگی
multiplication
U
افزایش تکثیر
growths
U
افزایش ترقی
cambers
U
افزایش زیاد
accrue
U
افزایش یافتن
augments
U
افزایش دادن
augmenting
U
افزایش دادن
augmented
U
افزایش دادن
augment
U
افزایش دادن
ascended
U
افزایش دادن
ascend
U
افزایش دادن
accrues
U
افزایش یافتن
growth
U
افزایش ترقی
increasable
U
افزایش پذیر
increase of contrast
U
افزایش کنتراست
increase of current
U
افزایش جریان
increase of efficiency
U
افزایش راندمان
increase of output
U
افزایش توان
increase of power
U
افزایش قدرت
ingravescence
U
افزایش تشدید
mark up
U
افزایش قیمت
monetary expansion
U
افزایش پول
increase in value
U
افزایش ارزش
increase in sensitivity
U
افزایش حساسیت
frequency multiplication
U
افزایش فرکانس
free radical addition
U
افزایش رادیکالی
voltage rise
U
افزایش ولتاژ
export promotion
U
افزایش صادرات
increase in load
U
افزایش بار
increase in potential
U
افزایش پتانسیل
increase of potential
U
افزایش پتانسیل
increase in price
U
افزایش بهاء
overcompound
U
افزایش ترکیب
progation
U
افزایش انتقال
rise in temperature
U
افزایش دما
voltage increase
U
افزایش ولتاژ
addibility
U
قابلیت افزایش
add time
U
زمان افزایش
accelerative
U
مایه افزایش
pick up speed
<idiom>
U
افزایش سرعت
put on weight
<idiom>
U
افزایش وزن
thusŠ+=
U
نشان افزایش
tax increase
U
افزایش مالیات
temperature rise
U
افزایش دما
augmentable
U
قابل افزایش
salary increase
U
افزایش حقوق
scale up
U
افزایش مقیاس
subjunction
U
افزایش در پایان
annual increase
U
افزایش سالانه
superadd
U
باز افزایش
superaddition
U
باز افزایش
acceleration
تعجیل افزایش
thickening
U
افزایش ضخامت
initialled
U
اولیه
initialing
U
اولیه
initialed
U
اولیه
initialling
U
اولیه
primitive
U
اولیه
early
U
اولیه
earliest
U
اولیه
primal
U
اولیه
elementary
U
اولیه
initials
U
اولیه
raw
U
اولیه
preliminary
U
اولیه
preliminaries
U
اولیه
fundamental
U
اولیه
dispersion
U
اولیه
basic
U
اولیه
first generation
U
اولیه
primeval
U
اولیه
rudimentary
U
اولیه
initial
U
اولیه
primary
U
اولیه
basics
U
اولیه
to be on the increase
U
روبه افزایش گذاشتن
jumps
U
جهش افزایش ناگهانی
scale up
U
افزایش به نسبت ثابت
jump
U
جهش افزایش ناگهانی
capital widening
U
افزایش سطحی سرمایه
capital deepening
U
افزایش عمقی سرمایه
capital apprecation
U
افزایش ارزش سرمایه
increase in conductivity
U
افزایش قابلیت هدایت
increment
U
افزایش در حقوق توسعه
jumped
U
جهش افزایش ناگهانی
strain
U
افزایش طول نسبی
increase endorsement
U
تصدیق یا تائید افزایش
scale
U
کمتریا افزایش نسبت
escalator clause
U
شرط افزایش بها
electrophilic addition
U
افزایش الکترون دوستی
ether catalyzed addition
U
افزایش با کاتالیزگری اتر
fibrosis
U
افزایش بافت لیفی
hyperglycemia
U
افزایش قند در خون
raise to a higher power
U
افزایش دادن نما
rate of wage increase
U
نرخ افزایش دستمزد
aging
U
افزایش طول عمر
birth rates
U
ضریب افزایش جمعیت
boost
U
افزایش دادن چیزی
rate of productivity increase
U
نرخ افزایش بازدهی
accretions
U
افزایش یا نمو کوره
birth rate
U
نرخ افزایش ولادت
appreciations
U
افزایش ارزش دارائی
boosted
U
افزایش دادن چیزی
boosting
U
افزایش دادن چیزی
boosts
U
افزایش دادن چیزی
to increase
[to, by]
U
افزایش یافتن
[به مقدار]
elongation
U
افزایش درازا کشامد
artificial aging
U
افزایش استحکام الومینیوم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com