Perdic | افزایش ارزش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	increase in value U	افزایش ارزش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	capital gains U	افزایش ارزش سرمایه زش
	appreciation U	افزایش ارزش دارائی
	appreciation U	افزایش ارزش دارایی و موجودی
	appreciations U	افزایش ارزش دارائی
	appreciations U	افزایش ارزش دارایی و موجودی
	capital apprecation U	افزایش ارزش سرمایه
	pigou effect U	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
	accrual U	افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
Other Matches

	increased U	صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
	increases U	صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
	increase U	صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
	bulking U	افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
	accretion U	افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
	book value U	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
	wagners law U	براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
	ad valorem U	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
	multiplier principle U	اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
	neoclassical theory of value U	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
	value added U	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
	ends U	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
	end U	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
	ended U	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
	axiological U	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
	no par value U	بدون ارزش واقعی بی ارزش
	capital gain U	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
	carried U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	carry U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	carries U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	carrying U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	currency devaluation U	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
	retardation U	[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
	sales promotion U	افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
	malthusian law of population U	نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
	enhancement U	افزایش
	addendum U	افزایش
	augmentation U	افزایش
	addenda U	افزایش
	multiplication U	افزایش
	auxesis U	افزایش
	amplification U	افزایش
	accretion U	افزایش
	increscent U	افزایش
	reduce/enlarge U	افزایش
	raises U	افزایش
	scale up U	افزایش
	increases U	افزایش
	increased U	افزایش
	increase U	افزایش
	accru U	افزایش
	additament U	افزایش
	adjunction U	افزایش
	addition U	افزایش
	additions U	افزایش
	aggrantizement U	افزایش
	affixture U	افزایش
	intensification U	افزایش
	raise U	افزایش
	increment U	افزایش
	rises U	افزایش
	rise U	افزایش
	accessing U	افزایش
	accession U	افزایش
	accesses U	افزایش
	accessed U	افزایش
	access U	افزایش
	summation U	افزایش
	increments U	افزایش
	gains U	افزایش
	gained U	افزایش
	gain U	افزایش
	expansion U	افزایش
	mark up U	افزایش قیمت
	accrues U	افزایش یافتن
	monetary expansion U	افزایش پول
	free radical addition U	افزایش رادیکالی
	accruing U	افزایش یافتن
	accrue U	افزایش یافتن
	progation U	افزایش انتقال
	voltage increase U	افزایش ولتاژ
	addibility U	قابلیت افزایش
	add time U	زمان افزایش
	appreciations U	افزایش بها
	camber U	افزایش زیاد
	overcompound U	افزایش ترکیب
	cambers U	افزایش زیاد
	elongation U	افزایش طول
	accelerative U	مایه افزایش
	voltage rise U	افزایش ولتاژ
	spurting U	افزایش ناگهانی
	ascend U	افزایش دادن
	temperature rise U	افزایش دما
	ascended U	افزایش دادن
	salary increase U	افزایش حقوق
	ascends U	افزایش دادن
	augment U	افزایش دادن
	augmented U	افزایش دادن
	augmenting U	افزایش دادن
	augments U	افزایش دادن
	scale up U	افزایش مقیاس
	subjunction U	افزایش در پایان
	superadd U	باز افزایش
	superaddition U	باز افزایش
	thusŠ+= U	نشان افزایش
	export promotion U	افزایش صادرات
	appreciation U	افزایش بها
	frequency multiplication U	افزایش فرکانس
	spurts U	افزایش ناگهانی
	spurted U	افزایش ناگهانی
	spurt U	افزایش ناگهانی
	rise in temperature U	افزایش دما
	hypertension U	افزایش فشارخون
	tax increase U	افزایش مالیات
	increase of efficiency U	افزایش راندمان
	growths U	افزایش ترقی
	multiplication U	افزایش تکثیر
	increase of current U	افزایش جریان
	augmentable U	قابل افزایش
	aggrandizement U	افزایش بزرگی
	put on weight <idiom> U	افزایش وزن
	growth U	افزایش ترقی
	increase of potential U	افزایش پتانسیل
	increase of contrast U	افزایش کنتراست
	increase in load U	افزایش بار
	thickening U	افزایش ضخامت
	increasable U	افزایش پذیر
	increase in potential U	افزایش پتانسیل
	increase in price U	افزایش بهاء
	increase in sensitivity U	افزایش حساسیت
	pick up speed <idiom> U	افزایش سرعت
	acceleration	تعجیل افزایش
	increase of pressure U	افزایش فشار
	ingravescence U	افزایش تشدید
	increase of power U	افزایش قدرت
	fire-raising U	افزایش اتش
	fire raising U	افزایش اتش
	annual increase U	افزایش سالانه
	increase of output U	افزایش توان
	raise to a higher power U	افزایش دادن نما
	rate of productivity increase U	نرخ افزایش بازدهی
	birth rate U	ضریب افزایش جمعیت
	capital widening U	افزایش سطحی سرمایه
	birth rates U	نرخ افزایش ولادت
	birth rates U	ضریب افزایش جمعیت
	to increase [to, by] U	افزایش یافتن [به مقدار]
	hyperglycemia U	افزایش قند در خون
	rate of wage increase U	نرخ افزایش دستمزد
	increments U	افزایش در حقوق توسعه
	escalator clause U	شرط افزایش بها
	aging U	افزایش طول عمر
	birth rate U	نرخ افزایش ولادت
	increase in conductivity U	افزایش قابلیت هدایت
	jumps U	جهش افزایش ناگهانی
	electrophilic addition U	افزایش الکترون دوستی
	jumped U	جهش افزایش ناگهانی
	elongation U	افزایش درازا کشامد
	boosts U	افزایش دادن چیزی
	boosting U	افزایش دادن چیزی
	boosted U	افزایش دادن چیزی
	boost U	افزایش دادن چیزی
	increment U	افزایش در حقوق توسعه
	alkalosis U	افزایش قلیای بدن
	jump U	جهش افزایش ناگهانی
	strains U	افزایش طول نسبی
	accretions U	افزایش یا نمو کوره
	scale U	کمتریا افزایش نسبت
	strain U	افزایش طول نسبی
	antimarkovinkoff addition U	افزایش غیر مارکونیکوفی
	capital deepening U	افزایش عمقی سرمایه
	to be on the increase U	روبه افزایش گذاشتن
	ether catalyzed addition U	افزایش با کاتالیزگری اتر
	artificial aging U	افزایش استحکام الومینیوم
	bring something on <idiom> U	دلیل افزایش سریع
	increase endorsement U	تصدیق یا تائید افزایش
	fibrosis U	افزایش بافت لیفی
	vrc U	بررسی افزایش عمودی
	scale up U	افزایش به نسبت ثابت
	values U	ارزش
	brummagem U	کم ارزش
	market value U	ارزش
	value U	ارزش
	naught U	بی ارزش
	picayubnish U	بی ارزش
	big ticket U	با ارزش
	worthless U	بی ارزش
	junky U	بی ارزش
	fustian U	بی ارزش
	good for nothing U	بی ارزش
	valuing U	ارزش
	low level U	کم ارزش
	brummagem U	بی ارزش
	no par U	بی ارزش
	low grade U	کم ارزش
	picayune U	بی ارزش
	raffish U	بی ارزش
	regardant U	با ارزش
	unvalued U	بی ارزش
	worth U	ارزش
	worth U	با ارزش
	price U	ارزش
	trivalence U	سه ارزش
	punk U	بی ارزش
	prices U	ارزش
	valueless U	بی ارزش
	cost U	ارزش
	shotten U	بی ارزش
	small change U	کم ارزش
	rewarding U	پر ارزش
	treasure U	با ارزش