English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
favouritism U افراد مورد توجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
target audience U افراد مورد نظر
receptee U افراد مورد پذیرش
conference U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
conferences U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
To take into consideration. To consider. U مورد توجه قراردادن
polestar U هادی مورد توجه
unregarded U مورد توجه قرارنگرفته
objective point U سمت مورد توجه
object point U سمت مورد توجه
steal the show <idiom> U دراجرا مورد توجه بودن
to receive attantion U مورد توجه قرار گرفتن
receive attention U مورد توجه واقع شدن
lionize U مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
skims U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skim U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skimmed U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
annotation U توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
annotations U توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
characterization U مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
guild socialism U سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
draw attention U توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
questionof interest U پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favourites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
personnel U افراد
men U افراد
enlisted personnel U افراد
enlistedman U افراد
troop U افراد
trooped U افراد
trooping U افراد
liberty men U افراد مرخصی
packed out پر و مملو از افراد
cognoscenti U افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
head counts U جمع افراد
personnel status U وضع افراد
head count U جمع افراد
category U طبقه افراد
withindoors U افراد داخل
roll call U نامیدن افراد
filler personnel U افراد جایگزینی
enlistee U افراد داوطلب
platoon U جوخهء افراد
enlisted personnel U طبقه افراد
top-level U افراد عالیرتبه
platoons U جوخهء افراد
service club U باشگاه افراد
equal status persons U افراد همپایه
troops U افراد قسمتها سربازان
posse comitatus U دسته افراد پلیس
swallow one's pride <idiom> U متواضع کردن افراد
top-level U توسط افراد عالیرتبه
dependents U افراد تحت تکفل
play the field <idiom> U با افراد مختلفی قرارگذاشتن
part owners U افراد شریک المال
condemning U محکوم کردن افراد
commando U افراد نیروی مخصوص
condemns U محکوم کردن افراد
morale U روحیه افراد مردم
commandos U افراد نیروی مخصوص
coachload U افراد سوار بر درشکه
condemn U محکوم کردن افراد
characterization U نوشتن بیوگرافی افراد
transfer station U محل انتقال افراد
bachelor quarters U منازل افراد مجرد
family size U تعداد افراد خانواده
avast U افراد به جای خود
aptitude area U حیطه قابلیت افراد
close station U افراد بدو مرخص
the common wealth of learning U افراد اهل علم
special olympics U المپیک افراد استثنایی
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
rouse out U بیدار کردن افراد
billet slip U کارت محلهای افراد
transfer station U محل اعزام افراد
noncombatant U افراد غیر نظامی
personal error U خطاهای انفرادی افراد
billet slip U لوحه اسکان افراد
cimmerian U افراد کشور فلمات
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
assembly U محل بسیج افراد احتیاط
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
life line U طناب اتصال افراد به یکدیگر
huddling U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddled U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddle U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
personal salute U تیر سلام برای افراد
personal salute U مراسم سلام افراد برجسته
huddles U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
lockstep U پیشروی افراد پشت سریکدیگر
leatherneck U جزو افراد تفنگداران دریایی
intransit strenth U افراد در حال حرکت یا انتقال
IMA U قالب ها و خصوصیات افراد است
roll call U حاضر و غایب کردن افراد
posse U دسته افراد پلیس جماعت
posses U دسته افراد پلیس جماعت
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
troop housing U کوی درجه داران یا افراد
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
whom it may concern U برای اطلاع افراد ذیربط
charters U بین افراد دلالت کند
chartering U بین افراد دلالت کند
chartered U بین افراد دلالت کند
charter U بین افراد دلالت کند
Applicants flooded in. U سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
Do not admit any outsiders. U افراد غیره را راه ندهید
aptitude area U حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
biographical intelligence U اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
biographical information blank form U فرم پر نشده بیوگرافی افراد
Certain notorious ( dubious ) characters . U عده افراد معلوم الحال
lunatic fringe U افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
intermarriage U ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
oral trade test U ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
preference blank U دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
atomistic evalution U ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
CSE U آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
oligopoly U تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
oligrachy U حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
enlisted U داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
queue U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
intermarries U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
zouave U یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
intermarried U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
an infinite verb U فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
pit crew U افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
longtour area U منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
queues U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queued U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queueing U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
internees U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
cyberspace U دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
arrow head U پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
muster roll U دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
automation U استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
internee U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
correctional custudy U روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
panel U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
to call the roll U حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
panels U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
finance house U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
speeches U که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
speech U که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
close corporation U شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
finance company U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
chalk troops U سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
people sniffer U رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
protection U عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
penalty kicker U بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
rule of law U قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
shares U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
regards U توجه
regarded U توجه
remarking U توجه
advertency U توجه
inattentive U بی توجه
listless U بی توجه
remarks U توجه
remarked U توجه
noting U توجه
tendance U توجه
cares U توجه
cared U توجه
care U توجه
NB U توجه!
remark U توجه
note U توجه
turn to U توجه
notes U توجه
regard U توجه
attentiveness U توجه
unconsidered U بی توجه
heeds U توجه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com