English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
free thinkers U افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reductive ad absurdum U روش اثبات بطلان استدلال ازطریق محال بودن نتیجه ان
logical reasoning U استدلال منطقی
casuistry U استدلال غلط وغیر منطقی
precepts of god U فرایض دینی احکام دینی
sig U افرادی که
The two parties seem irreoncilable. U طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
implication U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material implication U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material consequence U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material conditional U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
conditional U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
implies U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
I heard it through the grapevine. U افرادی به طورغیر رسمی به من آگاهی دادند.
highlighted U حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
highlights U حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
highlight U حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
association for women in computing U متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند
dither U ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dithered U ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dithers U ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
frozen assets U دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
through U ازطریق
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
credit transfer U پرداخت ازطریق انتقال
licit U فروش ازطریق مزایده
credit transfers U پرداخت ازطریق انتقال
authority U لیستی از اصط لاحات که توسط افرادی که پایگاه داده ها را ایجاد و از آن استفاده می کنند مط رح می شوند
which diffrence shall be settled only by U ..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
corner U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
corners U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
cornering U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
utopian socialism U طرفداران مکتبی که هر یک مدینه فاضلهای برای خود تصورمیکردند در این گروه افرادی چون رابرت اون
results U نتایج
geodetic surveying U تعیین شکل وابعاد زمین ازطریق نقشه برداری
knowledge of results U اطلاع از نتایج
accessory U نمائات و نتایج
questionable results U نتایج مشکوک
search results U نتایج جستجو
attack assessment U ارزیابی نتایج تک
departmental LAN U شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
The results of the competition were announced . U نتایج مسابقه اعلام شد
assessments U تعیین نتایج حاصله
questionable results U نتایج سوال برانگیز
assessment U تعیین نتایج حاصله
operating personnel U افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
religious U دینی
impiety U بی دینی
irreligion U بی دینی
heathenishness U بی دینی
godlessness U بی دینی
indevotion U بی دینی
impiousness U بی دینی
ungodliness U بی دینی
chos in action U حق دینی
perfidy U بی دینی
control and assessment team U تیم کنترل و ارزیابی نتایج تک ش م ر
soft fails U فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
dogmas U عقیده دینی
dogma U عقیده دینی
orthodoxy U راست دینی
proselytism U تبلیغ دینی
religious rites U اداب دینی
religious matters U امور دینی
sacrament U رسم دینی
sacrament U ایین دینی
sacraments U رسم دینی
sacraments U ایین دینی
martyry U بشهادت دینی
mufti U پیشوای دینی
religious delusion U هذیان دینی
impiously U از روی بی دینی
ghazi U مجاهد دینی
cults U ایین دینی
religious instruction U اموزش دینی
orthodoxies U راست دینی
irreligiously U ازروی بی دینی
things in action U اموال دینی
cult U ایین دینی
to avoid distortion of the results [produced] by ... U برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
bias U انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
biases U انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
analysis U بدست آوردن اطلاعات و نتایج از داده
cattage key people U افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
programmable logic array U ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
persuasions U اطمینان عقیده دینی
persuasion U اطمینان عقیده دینی
to discharge of an obligation U از دینی مبرا کردن
chaplain U افسر امور دینی
chaplains U افسر امور دینی
catechesis U کتاب تعلیمات دینی
ritualization U انجام شعائر دینی
theological school U مدرسه علوم دینی
seminary U مدرسه علوم دینی
declaration of indulgence U اعلام ازادی دینی
mystagogy U تفسیر رموز دینی
seminaries U مدرسه علوم دینی
theologue U طلبه علوم دینی
karma U سرنوشت مراسم دینی
adultery U بی دینی ازدواج غیرشرعی
maintenance U جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
inference U کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
past performances U سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
inferences U کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
foreground U که نتایج آن برای کاربر قابل دید است
hardshell U سخت در رعایت ایین دینی
catechism U کتاب سوال وجواب دینی
catechisms U کتاب سوال وجواب دینی
conditioning U اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
ritualistic U مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
mosaic d. U وضع احکام دینی درزمان موسی
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
tables U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
tabled U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
tabling U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
dispensations U وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensation U وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
theolog U دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
methodize U در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
duplication check U بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
inference U مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inferences U مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
circulating U چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
argumentation U استدلال
ratiocination U استدلال
logic U استدلال
argumentum U استدلال
argument U استدلال
inferring one thing from another U استدلال
reasoning U استدلال
arguments U استدلال
simony U خرید وفروش مناصب روحانی وموقوفات وعواید دینی
crashes U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashingly U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashed U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
coprocessor U پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد
paralogism U استدلال غلط
analogical reasoning U استدلال سنجشی
idoliom U استدلال غلط
ratiocinate U استدلال کردن
idolism U استدلال غلط
circular reasoning U استدلال دوری
deductive reasoning U استدلال قیاسی
discursively U ازروی استدلال
reasoning test U ازمون استدلال
reasoning ability U توانایی استدلال
reasoner U استدلال کننده
ratiocinator U استدلال کننده
inductive reasoning U استدلال استقرایی
analogical reasoning U استدلال قیاسی
acatalepsia U استدلال پریشی
thoughts U استدلال تفکر
reason U استدلال کردن
proponent U استدلال کننده
thought U استدلال تفکر
proponents U استدلال کننده
reasons U استدلال کردن
argue U استدلال کردن
arguing U استدلال کردن
paralogia U استدلال پریشی
affective reasoning U استدلال عاطفی
argues U استدلال کردن
adducible U قابل استدلال
syllogistic reasoning U استدلال قیاسی
argued U استدلال کردن
Salvation Army U تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
test U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tests U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tested U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
theorised U استدلال نظری کردن
theorize U استدلال نظری کردن
theorizing U استدلال نظری کردن
theorized U استدلال نظری کردن
parity of reasoning U قیاس یا شباهت استدلال
a priori U استدلال پیش سوی
theorising U استدلال نظری کردن
theorist U طرفدار استدلال نظری
theorises U استدلال نظری کردن
theorists U طرفدار استدلال نظری
devil's advocate <idiom> U [ارائه استدلال مخالف]
dunce U استدلال کننده موشکاف
dunces U استدلال کننده موشکاف
objections U مخالفت استدلال مخالف
notionalist U هواخواه استدلال نظری
objection U مخالفت استدلال مخالف
analogist U قیاس و استدلال کننده
theorizes U استدلال نظری کردن
ultraist U کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
client U یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
clients U یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
remote data concentrator U وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
arguing U دلیل اوردن استدلال کردن
argued U دلیل اوردن استدلال کردن
argues U دلیل اوردن استدلال کردن
prove U استدلال کردن به اثبات رسانیدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com