English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
checkpoint restart U اغازگر مجدد نقطه مقابله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crossecheck U مقابله مجدد
check point U نقطه مقابله
checkpoints U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoint U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
check-points U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
reorder point U نقطه سفارش مجدد
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
initiator U اغازگر
starters U اغازگر
starter U اغازگر
striking current U جریان اغازگر
script U فایل اغازگر
starter gap U شکاف اغازگر
start up screen U صفحه اغازگر
starting electrode U الکترد اغازگر
start up disk U دیسک اغازگر
initiating electron U الکترون اغازگر
radical intiator U اغازگر رادیکالی
emergency drill U تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
scripting U تهیه فایل اغازگر
autostart routine U روال اغازگر خودکار
charges U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
check U مقابله کردن مقابله
checks U مقابله کردن مقابله
checked U مقابله کردن مقابله
re endorsement U پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
confrontation U مقابله
confrontations U مقابله
transfer check U مقابله
echo check U مقابله
checked U مقابله
bucking U مقابله
opposition U مقابله
collations U مقابله
collation U مقابله
checking U مقابله
contrasts U مقابله
contrasting U مقابله
checks U مقابله
counterview U مقابله
controlment U مقابله
check U مقابله
contrast U مقابله
contrasted U مقابله
selection check U مقابله گزینش
collate U مقابله کردن
repelled U مقابله کردن
casting out nines U مقابله نه نهی
collated U مقابله کردن
limit check U مقابله حدود
sequence check U مقابله ترتیب
collating U مقابله کردن
beard U مقابله کردن
collates U مقابله کردن
cyclic check U مقابله چرخهای
data check U مقابله داده ها
repelling U مقابله کردن
repel U مقابله کردن
algebra U جبر و مقابله
repels U مقابله کردن
checks and balance U کنترل و مقابله
beards U مقابله کردن
checklist U سیاهه مقابله
check list U سیاهه مقابله
check indicator U نماینده مقابله
check boxes U جعبههای مقابله
diagnostic check U مقابله تشخیصی
sequence checking U مقابله ترتیبی
sight check U مقابله چشمی
parity check U مقابله ایستایی
countering U مقابله کردن
retaliation U مقابله به مثل
reciprocity U مقابله به مثل
modulo n check U مقابله به پیمانه
marginal check U مقابله مرزی
loop checking U مقابله حلقه
visual check U مقابله بصری
opposability U مقابله پذیری
spot checks U مقابله موضعی
cross-examinations U پرسش و مقابله
cross-examination U پرسش و مقابله
validity check U مقابله اعتبار
parity check U مقابله توازن
overflow check U مقابله سرریز
counter U مقابله کردن
countered U مقابله کردن
spot check U مقابله موضعی
visual check U مقابله دیداری
arithmetic check U مقابله حسابی
system check U مقابله سیستم
automatic check U مقابله خودکار
dynamic check U مقابله پویا
bucking coil U پیچک مقابله
spell checker U مقابله گر املائی
parity checking U مقابله توازن
sum check U مقابله جمعی
sight check U مقابله نظری
built in check U مقابله توکار
acounter U مقابله کردن
twin check U مقابله توام
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
reciprocates U مقابله به مثل نمودن
reciprocated U مقابله به مثل نمودن
reciprocate U مقابله به مثل نمودن
parity check U مقابله کردن توازن
hardware check U مقابله سخت افزاری
duplication check U مقابله از راه تکرار
dump check U مقابله حین روبرداری
check indicator U مشخص کننده مقابله
checks U مقابله کردن بررسی
longitudinal redundancy check U مقابله افزونگی طولی
machine check interrupt U وقفه مقابله ماشین
tick off U نشان رسیدگی و مقابله
vertical parity check U مقابله توان عمدی
check U مقابله کردن بررسی
checked U مقابله کردن بررسی
checking program U برنامه مقابله کننده
odd even check U مقابله فرد و زوج
collating U مقابله وتطبیق کردن
collates U مقابله وتطبیق کردن
collated U مقابله وتطبیق کردن
syntax checker U مقابله نحوه گری
collate U مقابله وتطبیق کردن
counter military U مقابله باعملیات نظامی
i raked all algebra U جبر و مقابله را زیر و روکردم
programmed check U مقابله برنامه ریزی شده
programmable check U مقابله برنامه ریزی شده
Touché! U خوب مقابله کردی! [در بحثی]
disaster control U روش مقابله با سوانح و بلایا
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
rencontre U با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
lrc U Check LongitudinalRedundancy مقابله افزونگی طولی
rencounter U با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
desk checking U فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
polkadot U طرح نقطه نقطه خال خال
speckle U نقطه نقطه یا خال خال کردن
renewed U مجدد
reflorescence U مجدد
second U مجدد
furthermore U مجدد
further U مجدد
furthers U مجدد
further on U مجدد
seconds U مجدد
seconding U مجدد
seconded U مجدد
furthered U مجدد
furthering U مجدد
north atlantic treaty organization (nato U پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
recreation U خلق مجدد
reassurance U اطمینان مجدد
remarriage U ازدواج مجدد
reassurances U اطمینان مجدد
recreations U خلق مجدد
re attachment U توقیف مجدد
republication U انتشار مجدد
recrystallization U تبلور مجدد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com