Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
acknowledge
U
اعلام نشانی کردن
acknowledges
U
اعلام نشانی کردن
acknowledging
U
اعلام نشانی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
authentication
U
تعیین اعتبار و صحت اسناد اعلام نشانی کردن
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
Other Matches
authenticator
U
اعلام کننده نشانی
authentication system
U
سیستم تعیین و اعلام نشانی
early-warning
U
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning
U
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
alerting service
U
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
fire fighting
U
اتش نشانی کردن
to call 911
[American English]
U
تلفن اضطراری کردن
[به پلیس یا آتش نشانی]
acclaims
U
اعلام کردن
proclamations
U
اعلام کردن
acclaiming
U
اعلام کردن
acclaimed
U
اعلام کردن
promulge
U
اعلام کردن
quote
U
اعلام کردن
quoted
U
اعلام کردن
promulgating
U
اعلام کردن
promulgates
U
اعلام کردن
quotes
U
اعلام کردن
promulgated
U
اعلام کردن
blazon
U
اعلام کردن
promulgate
U
اعلام کردن
announce
U
اعلام کردن
statement
U
اعلام کردن
statements
U
اعلام کردن
broadcasts
U
اعلام کردن
damm
U
بد اعلام کردن
announces
U
اعلام کردن
exclaim
U
اعلام کردن
exclaimed
U
اعلام کردن
enunciated
U
اعلام کردن
announcing
U
اعلام کردن
exclaims
U
اعلام کردن
exclaiming
U
اعلام کردن
enunciate
U
اعلام کردن
enunciates
U
اعلام کردن
announced
U
اعلام کردن
broadcast
U
اعلام کردن
enunciating
U
اعلام کردن
enouce
U
اعلام کردن
enounce
U
اعلام کردن
proclamation
U
اعلام کردن
acclaim
U
اعلام کردن
relay
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relayed
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relays
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
impeach
U
اعلام جرم کردن
impeached
U
اعلام جرم کردن
acknowledging
U
اعلام وصول کردن
absolve
U
اعلام بی تقصیری کردن
impeaches
U
اعلام جرم کردن
indict
U
اعلام جرم کردن
indicted
U
اعلام جرم کردن
indicting
U
اعلام جرم کردن
indicts
U
اعلام جرم کردن
acknowledge
U
اعلام وصول کردن
to call a meeting
U
جلسهای را اعلام کردن
hailing
U
اعلام ورود کردن
absolved
U
اعلام بی تقصیری کردن
acknowledging
U
اعلام معرف کردن
acknowledges
U
اعلام معرف کردن
acknowledges
U
اعلام وصول کردن
announce in advance
U
از پیش اعلام کردن
early-warning
U
اعلام خطر کردن
absolves
U
اعلام بی تقصیری کردن
hailed
U
اعلام ورود کردن
acknowledge
U
اعلام معرف کردن
impeaching
U
اعلام جرم کردن
absolving
U
اعلام بی تقصیری کردن
hails
U
اعلام ورود کردن
early warning
U
اعلام خطر کردن
call out
U
اعلام خطر کردن
pretypify
U
قبلا اعلام کردن
hail
U
اعلام ورود کردن
to register with the police
U
نشانی خود را در اداره پلیس ثبت کردن
[نقل منزل]
warning
U
اعلام خطر کردن هشدار
warnings
U
اعلام خطر کردن هشدار
to render homage
U
اعلام رسمی بیعت کردن
to pay homage
U
اعلام رسمی بیعت کردن
enunciating
U
اعلام کردن صریحا گفتن
to call to arms
U
اعلام دست به اسلحه کردن
to givein one's a.
U
موافقت خودرا اعلام کردن
kithe
U
اعلام داشتن اعتراف کردن
to announce one's arrival
U
ورود خود را اعلام کردن
to do homage
U
اعلام رسمی بیعت کردن
enunciate
U
اعلام کردن صریحا گفتن
enunciated
U
اعلام کردن صریحا گفتن
enunciates
U
اعلام کردن صریحا گفتن
open the meeting
U
رسمیت جلسه را اعلام کردن
lay an information against someone
U
بر علیه کسی اعلام جرم کردن
acknowledge
U
شماره اعلام وصول تصدیق کردن
acknowledges
U
شماره اعلام وصول تصدیق کردن
acknowledging
U
شماره اعلام وصول تصدیق کردن
lay an information against some one
U
نسبت به کسی اعلام جرم کردن
heralded
U
از امدن یاوقوع چیزی خبر دادن اعلام کردن
herald
U
از امدن یاوقوع چیزی خبر دادن اعلام کردن
heralds
U
از امدن یاوقوع چیزی خبر دادن اعلام کردن
tolls
U
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolling
U
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll
U
طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
outlaw
U
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
heralding
U
از امدن یاوقوع چیزی خبر دادن اعلام کردن
outlawed
U
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
outlawing
U
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
outlaws
U
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
to ring the knell of anything
U
موقوف شدن چیزی را اعلام کردن یاجار زدن
notified
U
اعلام کردن اخطار کردن
notifying
U
اعلام کردن اخطار کردن
notifies
U
اعلام کردن اخطار کردن
notify
U
اعلام کردن اخطار کردن
sickest
U
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
sick
U
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
over capitalised
U
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
mark mark
U
اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
prefigured
U
قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
prefiguring
U
قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
prefigure
U
قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
prefigures
U
قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
passwords
U
نشانی
address
U
نشانی
address part
U
جز نشانی
two address
U
با دو نشانی
single address
U
با یک نشانی
addressed
U
نشانی
counter sign
U
نشانی
addresses
U
نشانی
cell address
U
نشانی سل
three address
U
با سه نشانی
password
U
نشانی
call-ups
U
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up
U
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up
U
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
triple address
U
با نشانی سه گانه
multiaddress
U
با چند نشانی
symbolic address
U
نشانی نمادی
base address
U
نشانی پایه
variable address
U
نشانی متغییر
parameter setting
U
پارامتر نشانی
branch address
U
نشانی انشعاب
two address computer
U
کامپیوتربا دو نشانی
synthetic address
U
نشانی مصنوع
to miss a mark
U
نشانی را نزدن
foam
U
کف اتش نشانی
foamed
U
کف اتش نشانی
one address computer
U
کامپیوتر یک نشانی
foaming
U
کف اتش نشانی
foams
U
کف اتش نشانی
return address
U
نشانی بازگشت
self relative address
U
نشانی نسبی
addressing
U
نشانی دهی
addressing
U
نشانی یابی
multiple address
U
با نشانی چندگانه
home address
U
نشانی مبداء
multi address
U
با چند نشانی
home address
U
نشانی منزلگاه
nanoaddressable
U
نشانی ناپذیر
fire-fighting
U
اتش نشانی
address modification
U
پیرایش نشانی
fire prevention
U
اتش نشانی
to hit a mark
U
نشانی را زدن
address variable
U
متغیر نشانی
aiming point
U
نقطه نشانی
address counter
U
نشانی شمار
address register
U
ثبات نشانی
address modification
U
اصلاح نشانی
floating audress
U
نشانی شناور
machine address
U
نشانی ماشین
hydrants
U
شیراتش نشانی
hydrant
U
شیراتش نشانی
addressable
U
نشانی پذیر
addressability
U
نشانی پذیری
reference address
U
نشانی مرجع
firefighting
U
آتش نشانی
fire fighting
U
اتش نشانی
address format
U
قالب نشانی
relative address
U
نشانی نسبی
token
U
نشانی یادگاری
tokens
U
نشانی یادگاری
address bus
U
گذر نشانی
addresses
U
نشانی دادن
virtual address
U
نشانی مجازی
single address
U
بایک نشانی
memory address
U
نشانی حافظه
relocatable address
U
نشانی جابجاپذیر
directing point
U
نقطه نشانی
address part
U
جزء نشانی
effective address
U
نشانی موثر
absolute address
U
نشانی مطلق
specific address
U
نشانی خاص
addressed
U
نشانی دادن
actual address
U
نشانی واقعی
address adjustment
U
تعدیل نشانی
explicit address
U
نشانی صریح
regional address
نشانی منطقه ای
address
U
نشانی دادن
direct address
U
نشانی مستقیم
air alert warning
U
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
fire extinguisher
U
دستگاه اتش نشانی
fire extinguishers
U
دستگاه اتش نشانی
sector addressing
U
نشانی دهی قطاعی
fire extinguishers
U
کپسول اتش نشانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com