Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clearance inwards
U
اعلامیه ورود کشتی به گمرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clearance inwards
U
ورود کشتی به محوطه گمرک
receipt statement
U
اعلامیه ورود
customs entry
U
افهار یا اعلام ورود به گمرک
dock receipt
U
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
clearing outwards
U
اعلامیه خروج کشتی
clearance inwards
U
مجوز ورود کشتی
to take off one
U
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
pratique
U
اجازه مقامات بندری جهت ورود کشتی
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
import duties
U
حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
custom's appraisor
U
مامور گمرک ارزیاب گمرک
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
to declare
[customs]
U
گمرک دادن
[گمرک]
manifestos
U
اعلامیه اعلامیه دادن
manifesto
U
اعلامیه اعلامیه دادن
manifestoes
U
اعلامیه اعلامیه دادن
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
customs
U
گمرک
clearer
U
از گمرک دراوردن
customs house
U
اداره گمرک
custom house
U
گمرک خانه
custom assersor
U
مامور گمرک
bonded store
U
انبار گمرک
customs officer
U
مامور گمرک
clears
U
از گمرک دراوردن
duty paid
U
گمرک شده
clearest
U
از گمرک دراوردن
duty paid
U
گمرک پرداخته
dutiable
U
گمرک بردار
customhouse
U
اداره گمرک
customs agent
U
واسطه گمرک
bonded warehouse
U
انبار گمرک
customable
U
گمرک بردار
warehouse
U
انبار گمرک
customs agent
U
کارگزار گمرک
customs appraisor
U
مامور گمرک
customs clearance
U
ترخیص از گمرک
custom house
U
اداره گمرک
clear
U
از گمرک دراوردن
inland duty
U
گمرک داخلی
impost
U
گمرک ورودی
levy duties
U
گمرک بستن
customs
U
اداره گمرک
warehouses
U
انبار گمرک
duty-free
U
معاف از گمرک
free trader
U
بدون گمرک
ware room
U
انبار گمرک
customs
U
دفتر گمرک
To get it through the custome.
U
از گمرک رد کردن
levy duties
U
گمرک بستن به جنسی
custom assersor
U
گمرکچی ارزیاب گمرک
tidewaiter
U
مامور گمرک لب دریا
the free list
U
صورت کالای بی گمرک
custom
U
حقوق گمرکی گمرک
free list
U
صورت کالاهای بی گمرک
import duties
U
گمرک اجناس وارداتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
in bond
U
تحت کنترل اداره گمرک
bonded goods
U
کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bond
U
به انبار گمرک تحویل دادن
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
communique
U
اعلامیه
declarations
U
اعلامیه
pronunciamento
U
اعلامیه
assertion
U
اعلامیه
declaration
U
اعلامیه
manifesto
U
اعلامیه
notice
U
اعلامیه
noticing
U
اعلامیه
statements
U
اعلامیه
manifestoes
U
اعلامیه
statement
U
اعلامیه
acted
U
اعلامیه
act
U
اعلامیه
acknowledgement
U
اعلامیه
acknowledgements
U
اعلامیه
manifestos
U
اعلامیه
acknowledgments
U
اعلامیه
noticed
U
اعلامیه
notices
U
اعلامیه
advice
U
اعلامیه
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
transire
U
اجازه گمرک جهت انتقال محموله
I have nothing to declare.
چیزی برای گمرک دادن ندارم.
delivery notice
U
اعلامیه تحویل
pronouncement
U
اعلامیه رسمی
home use entry
U
اعلامیه مصرف
bill of rights
U
اعلامیه حقوق
credit note
U
اعلامیه بستانکاری
credit notes
U
اعلامیه بستانکاری
debt advice
U
اعلامیه بدهکار
notice to mariner
U
اعلامیه دریایی
declaration
U
اعلامیه اعلام
statements
U
صورتحساب اعلامیه
proclamation
U
بیانیه اعلامیه
credit advice
U
اعلامیه بستانکار
declarations
U
اعلامیه دادخواست
consignment note
U
اعلامیه حمل
communist manifesto
U
اعلامیه کمونیستی
declarations
U
اعلامیه اعلام
declaration
U
اعلامیه دادخواست
plateform
U
اعلامیه حزبی
statement
U
صورتحساب اعلامیه
pronouncements
U
اعلامیه رسمی
manifest
U
خبر اعلامیه
manifested
U
خبر اعلامیه
manifesting
U
خبر اعلامیه
proclamations
U
بیانیه اعلامیه
manifests
U
خبر اعلامیه
Do you have nothing to declare?
U
آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
bonded goods
U
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
plateform
U
اعلامیه سیاست دولت
propagation
U
پخش امواج یا اعلامیه
home use entry
U
اعلامیه مصرف شخصی
proclamations
U
اعلامیه پخش کردن
proclamation
U
اعلامیه پخش کردن
placard
U
اعلامیه رسمی اعلان
placards
U
اعلامیه رسمی اعلان
deposit slip
U
اعلامیه پرداخت سپرده
bill of human rights
U
اعلامیه حقوق بشر
declaration of the rights of man
U
اعلامیه حقوق بشر
leaflet
U
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
universal declaration of human rights
U
اعلامیه جهانی حقوق بشر
leafleting
U
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleted
U
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
international bill of the right of man
U
اعلامیه جهانی حقوق بشر
leaflets
U
اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
general average statement
U
صورت یا اعلامیه خسارت کلی
bill of rights
U
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
notice
U
اعلامیه
[روی تابلو یا ستون آگهی]
leaflet bomb
U
بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
out of bond
U
کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
clearance in ward
U
گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
bill
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bills
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
transire
U
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
prow
U
کشتی عرشه کشتی
prows
U
کشتی عرشه کشتی
infare
U
ورود
re-entry
U
ورود
re entry
U
ورود
ingression
U
ورود
entree
U
ورود
inning
U
ورود
introgression
U
ورود
introit
U
ورود
entrancing
U
ورود
entrances
U
ورود
entranced
U
ورود
entrance
U
ورود
induction
U
ورود
arrivals
U
ورود
inductions
U
ورود
importing
U
ورود
imported
U
ورود
admitance
U
ورود
appulse
U
ورود
ingress
U
ورود
entrance fees
U
حق ورود
right of entry
U
حق ورود
arr
U
ورود
accession
U
ورود
import
U
ورود
arrival
U
ورود
air inclusion
U
ورود هوا
entry
U
ورود
entrance fee
U
حق ورود
importation
U
ورود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com