English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
award U اعطا
awarded U اعطا
awarding U اعطا
awards U اعطا
bestowal U اعطا
endowment U اعطا
endowments U اعطا
impartation U اعطا
vouchsafement U اعطا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dispensation U اعطا تقدیر
dispensations U اعطا تقدیر
grants U اعطا کردن
granted U اعطا کردن
grant U اعطا کردن
grant a credit U اعتباری را اعطا کردن
to grant a request U درخواستی را اعطا کردن
naturalization U اعطا یا قبول تابعیت
edict of emancipation U ازادی بی قید و شرط اعطا شد
conferred a degree U درجه دانشگاهی اعطا کردن
enfranchising U حقوق مدنی اعطا کردن به
awarded U مقرر داشتن اعطا کردن
awarding U مقرر داشتن اعطا کردن
awards U مقرر داشتن اعطا کردن
award U مقرر داشتن اعطا کردن
enfranchises U حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchised U حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchise U حقوق مدنی اعطا کردن به
patents U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patent U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patenting U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
particularism U اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
emancipation proclamation U اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com