Perdic | اعضای مجلس سنای روم باستان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	conscript fathere U	اعضای مجلس سنای روم باستان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	curia U	مجلس سنای روم
	consistory U	مجلس سنای پاپ ومطران ها
	senatorial U	وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
	senatorian U	وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
	tuts U	درخت سنای زهری
	religiosity U	مجلس عبادت مجلس مذهبی
	burgomaster U	اعضای شهرداری
	insides U	تو اعضای داخلی
	inside U	تو اعضای داخلی
	cadres U	اعضای یک سازمان نظامی
	stiffening members U	اعضای صلب کننده
	technical staff U	کارمندان یا اعضای فنی
	the f. U	اعضای هیئت پزشکی
	vitals U	اعضای حیاتی و موثربدن
	footwork U	هماهنگی پا با اعضای دیگر
	paraplegia U	فلج اعضای سافل
	royalties U	اعضای خانواده سلطنتی
	cadre U	اعضای یک سازمان نظامی
	main structure menbers U	اعضای اصلی ساختمان
	locomotor U	ابتلاء اعضای حرکتی
	locomotory U	ابتلاء اعضای حرکتی
	prosthetics U	مبحث اعضای مضنوعی
	senior members U	اعضای بالارتبه یا ارشد
	sensorium U	مرکز حواس اعضای حس
	royalty U	اعضای خانواده سلطنتی
	hypotrophy U	رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
	locomotor U	دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
	innards U	اعضای داخلی حیوان یاانسان
	vitals U	اعضای اصلی بدن حیوان
	quaker meeting U	انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
	acroesthesia U	افزایش حساسیت اعضای انتهایی
	toho U	اعضای انگشتان نشانه و شست
	archeologist U	باستان شناس
	hellene U	یونان باستان
	archaeologist U	باستان شناس
	Ancient history U	تاریخ باستان
	anciently U	در عهد باستان
	archeology U	باستان شناسی
	planeta U	درروم باستان
	archaeology U	باستان شناسی
	Ancient Egypt U	مصر باستان
	urogenital U	وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
	laconian U	ولایتی از یونان باستان
	site of the find U	چشمه [باستان شناسی]
	archeological U	وابسته به باستان شناسی
	archaeological U	وابسته به باستان شناسی
	provenance U	منبع [باستان شناسی]
	the art of the Ancient world U	هنر جهان باستان
	archeological site U	منبع [باستان شناسی]
	site of the find U	منبع [باستان شناسی]
	archeological site U	چشمه [باستان شناسی]
	provenance U	چشمه [باستان شناسی]
	antiquities U	روزگار باستان قدمت
	archeological dig U	حفاری باستان شناسی
	provincialize U	تبدیل باستان کردن
	aerial archaeology U	باستان شناسی هوایی
	civil low U	سیستم حقوقی رم باستان
	experimental archaeology U	باستان شناسی آزمایشی
	geochronology U	باستان شناسی زمین
	cardo U	خیابان اصلی [در رم باستان]
	antiquity U	روزگار باستان قدمت
	archaeological Museum U	موزه باستان شناسی
	bounds U	محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
	outriggers U	اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
	quaker's meeting U	انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
	bionic U	وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
	drachma U	پول نقره یونان باستان
	achaean U	اهل شهراخائیه در یونان باستان
	drachmas U	پول نقره یونان باستان
	drachmae U	پول نقره یونان باستان
	achaian U	اهل شهراخائیه در یونان باستان
	canopus U	[شهر الکساندر در مصر باستان]
	khekher U	[کتیبه های مصر باستان]
	panathenaea U	جشن ATHENA دریونان باستان
	backplane U	مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
	catena U	1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
	components U	تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
	component U	تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
	matricular U	وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
	clock U	سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
	clocks U	سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
	pin joint U	اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
	Dryopic U	[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
	agora U	[فضای باز عمومی در یونان باستان]
	curia U	یکی ازتقسیمات کوچک قبیلهای در رم باستان
	impluvium U	[حوض باران گیر در روم باستان]
	peplos U	یکجور روسری زنانه دریونان باستان
	trireme U	کشتی جنگی روم و یونان باستان
	friendly society U	انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
	friendly societies U	انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
	pyrrhic dance U	یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
	minoan U	مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
	cyzicene hall U	[تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
	churchwardens U	هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
	to pack a jury U	جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
	churchwarden U	هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
	signals U	علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
	heterology U	عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
	Olympic Games U	مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
	archeologic U	وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
	obol U	سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
	lar n U	در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
	agoines U	مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
	sibilline books U	کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
	union shop U	مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
	theoric U	وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
	cartel U	توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
	homology U	همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
	cartels U	توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
	sabbatical year U	در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
	acrostolium U	[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
	session U	مجلس
	to hold a meeting U	مجلس
	mandating U	مجلس
	houses U	مجلس
	mandates U	مجلس
	mandated U	مجلس
	convocations U	مجلس
	housed U	مجلس
	house U	مجلس
	mandate U	مجلس
	sessions U	مجلس
	parliament U	مجلس
	comitia U	مجلس
	parliaments U	مجلس
	legislatures U	مجلس
	legislature U	مجلس
	assembly U	مجلس
	convocation U	مجلس
	commemorations U	مجلس تذکر
	speaker of parliament U	رئیس مجلس
	songfest U	مجلس اواز
	House of Representatives U	مجلس نمایندگان
	commemoration U	مجلس تذکر
	Members of Parliament U	نماینده مجلس
	House of Commons U	مجلس عوام
	legislative assembly U	مجلس قانونگذاری
	house of assembly U	مجلس ایالتی
	House of Commons U	مجلس مبعوثان
	responsions U	مجلس منافره
	obit U	مجلس ترحیم
	proceedings of the parliament U	مذاکرات مجلس
	the fifteenth parliament U	مجلس پانزدهم
	the parliament is sitting U	مجلس منعقداست
	option of meeting place U	خیار مجلس
	prorogation of parliament U	تعطیل مجلس
	processionize U	صورت مجلس
	proces verbal U	صورت مجلس
	assemblyman U	عضو مجلس
	House of Lords U	مجلس اعیان
	candidates U	کاندیدای مجلس
	Member of Parliament U	وکیل مجلس
	Member of Parliament U	نماینده مجلس
	assemblymen U	عضو مجلس
	membership of the parliament U	وکالت مجلس
	candidate U	کاندیدای مجلس
	Members of Parliament U	وکیل مجلس
	orgies U	مجلس عیش
	national assembly U	مجلس ملی
	wassail U	مجلس میخواری
	to open parliament U	مجلس را گشودن
	House of Representatives U	مجلس مبعوثان
	statehouses U	مجلس ایالتی
	an act of parliament U	قانون مجلس
	commemorate U	مجلس یاداوری
	Senate U	مجلس سنا
	Upper Houses U	مجلس لردها
	Upper House U	مجلس سنا
	chamber of deputies U	مجلس نمایندگان
	Upper Houses U	مجلس سنا
	commemorates U	مجلس یاداوری
	scenography U	مجلس سازی
	statehouse U	مجلس ایالتی
	Eucharists U	مجلس سپاسگزاری
	parliamentary U	هواخواه مجلس
	formal dance U	مجلس رقص
	ball U	مجلس رقص
	Upper House U	مجلس لردها
	european essembly U	مجلس اروپا
	commemorating U	مجلس یاداوری
	councils U	شورا مجلس
	council U	شورا مجلس
	general assembly U	مجلس عوام
	levee U	مجلس پذیرایی
	federal council U	مجلس متحده
	ecclesia U	مجلس سیاسی
	congresses U	انجمن مجلس
	consultative assembly U	مجلس شورا
	congress U	انجمن مجلس
	Eucharist U	مجلس سپاسگزاری
	constituent assembly U	مجلس موسسان
	commemorated U	مجلس یاداوری
	consmtituent assembly U	مجلس موسسان
	the parliament is up U	مجلس تعطیل است
	the national consultative assembly U	مجلس شورای ملی
	speakership U	مقام ریاست مجلس
	shindy U	مجلس انس ورقص
	the house went into secret session U	مجلس جلسه سری
	senator U	عضو مجلس سنا
	senator U	نماینده مجلس سنا