Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
outriggers
U
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
information box
U
قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
initial approach
U
تقرب اولیه هواپیما
vertical takeoff
U
سرعت صعود اولیه هواپیما
aircraft control unit
U
قسمت کنترل هواپیما
aileron
U
قسمت متحرک بال هواپیما
stick
U
یک گروه چترباز که از یک دریا یک قسمت هواپیما به بیرون می پرند
bilge
U
پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
pertubative
U
اشفته سازنده مضطرب سازنده
weapon carrier
U
کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
Ideal City
U
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication
U
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data
U
دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration
U
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
basic issue list
U
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
inside
U
تو اعضای داخلی
burgomaster
U
اعضای شهرداری
insides
U
تو اعضای داخلی
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
senior members
U
اعضای بالارتبه یا ارشد
sensorium
U
مرکز حواس اعضای حس
the f.
U
اعضای هیئت پزشکی
technical staff
U
کارمندان یا اعضای فنی
cadres
U
اعضای یک سازمان نظامی
cadre
U
اعضای یک سازمان نظامی
locomotor
U
ابتلاء اعضای حرکتی
paraplegia
U
فلج اعضای سافل
locomotory
U
ابتلاء اعضای حرکتی
prosthetics
U
مبحث اعضای مضنوعی
footwork
U
هماهنگی پا با اعضای دیگر
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
vitals
U
اعضای حیاتی و موثربدن
stiffening members
U
اعضای صلب کننده
main structure menbers
U
اعضای اصلی ساختمان
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
vitals
U
اعضای اصلی بدن حیوان
acroesthesia
U
افزایش حساسیت اعضای انتهایی
toho
U
اعضای انگشتان نشانه و شست
quaker meeting
U
انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
innards
U
اعضای داخلی حیوان یاانسان
locomotor
U
دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
senatorian
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
senatorial
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
hypotrophy
U
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
urogenital
U
وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
conscript fathere
U
اعضای مجلس سنای روم باستان
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
quaker's meeting
U
انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
bounds
U
محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
bionic
U
وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
components
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
clock
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
clocks
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
component
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
catena
U
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
pin joint
U
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
friendly society
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly societies
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
heterology
U
عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
to pack a jury
U
جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
signals
U
علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
union shop
U
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
maker
U
سازنده
makers
U
سازنده
component
U
سازنده
builders
U
سازنده
constituents
U
سازنده
instrumentalist
U
سازنده
instrumentalists
U
سازنده
builder
U
سازنده
concoctor
U
سازنده
constituent
U
سازنده
producers
U
سازنده
manufacturer
U
سازنده
components
U
سازنده
manufacturers
U
سازنده
fabricator
U
سازنده
fabricant
U
سازنده
compositors
U
سازنده
compositor
U
سازنده
producer
U
سازنده
constructive
U
سازنده
fomative
U
سازنده
wright
U
سازنده
constructor
U
سازنده
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
carriers
U
حامل
conveyer
U
حامل
bearers
U
حامل
conveyor
U
حامل
vehicles
U
حامل
gerent
U
حامل
carrier
U
حامل
vehicle
U
حامل
vector
U
حامل
vectors
U
حامل
porter
U
حامل
bearer cheque
U
چک حامل
stave
U
حامل
porters
U
حامل
bearer
U
حامل
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
cartels
U
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel
U
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
homology
U
همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
builders
U
موسس سازنده
assurer
U
مطمئن سازنده
assuror
U
مطمئن سازنده
qualificatory
U
محدود سازنده
lubricating
U
روان سازنده
lubricates
U
روان سازنده
qualifier
U
ملایم سازنده
qualifiers
U
ملایم سازنده
lubricated
U
روان سازنده
computer manufacturer
U
سازنده کامپیوتر
alterative
U
دگرگون سازنده
lubricant
U
روان سازنده
builder
U
موسس سازنده
ingredient
U
عنصر سازنده
purificative
U
پا سازنده تطهیری
ingredients
U
عنصر سازنده
procreator
U
موجد سازنده
restrictive
U
محدود سازنده
lubricants
U
روان سازنده
factor
U
سازنده فاکتور
factors
U
سازنده فاکتور
presentive
U
مجسم سازنده
refrigerative
U
خنک سازنده
dispossessor
U
بی بهره سازنده
incorporator
U
یکی سازنده
lubricate
U
روان سازنده
interceptive
U
جدا سازنده
melodist
U
سازنده ملودی
inveigler
U
گمراه سازنده
irradiative
U
روشن سازنده
manufacturers' agent
U
نماینده سازنده
manufacturer's agent
U
نماینده سازنده
lutist
U
سازنده عود
fabricator
U
سازنده وسایل
procreation
U
سازنده زایش
film developer
U
سازنده فیلم
coordinative
U
متناسب سازنده
deific
U
خدا سازنده
composer
U
سازنده مصنف
composers
U
سازنده مصنف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com