Perdic | اعداد مساوی را با هم جمع کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (37 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	to add equals U	اعداد مساوی را با هم جمع کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	imparity U	غیر قابل تقسیم بودن اعداد بدوقسمت مساوی
	algebra U	استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
	complementation U	سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
	leontief matrix U	اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
	random number U	روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
	hex U	سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
	hexadecimal notation U	سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
	equalized U	مساوی کردن
	equalizing U	مساوی کردن
	equalised U	مساوی کردن
	equalising U	مساوی کردن
	equalises U	مساوی کردن
	equalizes U	مساوی کردن
	equalize U	مساوی کردن
	equalize U	مساوی یاهم شکل کردن
	equalising U	مساوی یاهم شکل کردن
	equalises U	مساوی یاهم شکل کردن
	equalised U	مساوی یاهم شکل کردن
	aliquot U	بدوقسمت مساوی تقسیم کردن
	equalizing U	مساوی یاهم شکل کردن
	equalizes U	مساوی یاهم شکل کردن
	equalized U	مساوی یاهم شکل کردن
	quarter U	به چهار قسمت مساوی تقسیم کردن
	trisect U	بسه بخش مساوی تقسیم کردن
	equalised U	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
	equalizes U	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
	equalises U	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
	equalizing U	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
	equalising U	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
	equalize U	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
	equalized U	مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
	eualize U	مساوی کردن مانند کردن
	complemented U	که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
	roundest U	عدم دقت در اعداد به علت گرد کردن
	complements U	که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
	round U	عدم دقت در اعداد به علت گرد کردن
	complement U	که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
	complementing U	که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
	beaufort scale U	سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
	tabulation U	1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
	gini coefficient U	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
	decimals U	کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
	decimal U	کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
	numeric U	که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
	plus/equals key U	مساوی
	draw U	مساوی
	equivalent U	مساوی
	identical U	مساوی
	draws U	مساوی
	adequate U	مساوی
	euqal U	مساوی
	peels U	مساوی
	bracketed U	مساوی
	peel U	مساوی
	even <adj.> U	مساوی
	identic U	مساوی
	equivalents U	مساوی
	equalise U	مساوی
	squared U	مساوی
	squares U	مساوی
	hikiwate U	مساوی
	no set U	مساوی
	all U	مساوی
	all- U	مساوی
	square U	مساوی
	all square U	مساوی
	ties U	مساوی
	tie U	مساوی
	squaring U	مساوی
	split U	مساوی
	save off U	مساوی
	just as well <adv.> U	به طور مساوی
	tie vote U	اراء مساوی
	equally <adv.> U	به طور مساوی
	measure up <idiom> U	مساوی بودن
	equalling U	برابر مساوی
	equalled U	برابر مساوی
	equidistance U	مسافت مساوی
	paripassu U	مساوی همدرجه
	equaling U	برابر مساوی
	equaled U	برابر مساوی
	even U	تراز مساوی
	equal U	برابر مساوی
	adequate U	مساوی ساختن
	dead even U	کاملا مساوی
	go halves <idiom> U	تقسیم مساوی
	part U	جزء مساوی
	equals U	برابر مساوی
	nonpareil U	غیر مساوی
	On an equal footing. U	بر پایه مساوی
	moiety U	قسمت مساوی
	equaliser U	امتیاز مساوی کننده
	equiangular U	دارای زوایای مساوی
	stand-offs U	مساوی یاهیچ به هیچ
	homographic U	مساوی از حیث املاء
	isodiametric U	دارای ابعاد مساوی
	isodiametric U	دارای قطر مساوی
	isoelectric U	دارای فشارالکتریکی مساوی
	isotonic U	دارای کشش مساوی
	stand off U	مساوی یاهیچ به هیچ
	stand-off U	مساوی یاهیچ به هیچ
	equate U	برابرگرفتن مساوی پنداشتن
	equated U	برابرگرفتن مساوی پنداشتن
	equates U	برابرگرفتن مساوی پنداشتن
	equidistant U	دارای مسافت مساوی
	chronologer U	مساوی است بازاقخگخمخلهسف
	three square U	دارای سه ضلع مساوی
	equalled U	: برابر شدن با مساوی بودن
	equal U	: برابر شدن با مساوی بودن
	spacing U	در فواصل مساوی تقسیم بندی
	isodynamic U	دارای نیروی مغناطیسی مساوی
	fair play <idiom> U	عدالت ،مساوی ،عمل درست
	skittering U	ماهیگیری با نخ و چوب به میزان مساوی
	isotonic U	دارای اهنگ مساوی هم توان
	even money U	مبلغ مساوی در شرط بندی
	coursed rubble masonry U	سنگ بادبر با ارتفاع مساوی در یک رگ
	ana U	ازهر کدام بمقدار مساوی
	amortization U	پرداخت بدهی به اقساط مساوی
	equicaloric U	دارای کالری و نیروی مساوی
	equals U	: برابر شدن با مساوی بودن
	equimolal U	دارای غلظت ملکولی مساوی
	like as we lie U	طرفین دارای ضربات مساوی
	equally U	بیک درجه بطور مساوی
	equalling U	: برابر شدن با مساوی بودن
	equaling U	: برابر شدن با مساوی بودن
	equaled U	: برابر شدن با مساوی بودن
	tie-break U	بهم خوردن وضع مساوی
	deuce U	مساوی در امتیاز 41 که به 61 ختم میشود
	tie-breaks U	بهم خوردن وضع مساوی
	tie break U	بهم خوردن وضع مساوی
	furlong U	واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
	sou U	مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
	velocity stacks U	لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
	furlongs U	واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
	isochronal U	همزمان واقع شونده در فواصل منظم و مساوی
	sit on a lead U	بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
	sit on the ball U	بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
	neck and neck <idiom> U	درمسابقه مساوی ویا نزدیک به تساوی بودن
	octal notation U	یا اعداد 0 تا 7
	numerics U	اعداد
	To swindle (fleece) someone . U	سر بسر شدن ( مساوی درآمدن ؟ نه سود ونه زیان )
	bifid U	بوسیله شکاف بدو قسمت مساوی تقسیم شده
	odd numbers U	اعداد فرد
	numerical U	مربوط به اعداد
	arithmomania U	وسواس اعداد
	odd numbers U	اعداد فرد
	binary numbers U	اعداد دودوئی
	arabic numeral U	اعداد انگلیسی
	ordinal numbers U	اعداد ترتیبی
	numerary U	وابسته به اعداد
	numeric U	1-مربوط به اعداد. 2-
	congrunet numbers U	اعداد هم نهشت
	number range U	محدوده اعداد
	complex number U	اعداد مختلط
	cardinal U	اعداد اصلی
	cardinals U	اعداد اصلی
	random numbers U	اعداد تصادفی
	rational numbers U	اعداد منطقی
	matrixes U	جدول اعداد
	real numbers U	اعداد واقعی
	theory of numbers U	نظریه اعداد
	even U	اعداد جفت
	matrix U	جدول اعداد
	rational numbers U	اعداد گویا
	Roman numeral U	اعداد رومی
	round numbers U	اعداد سرراست
	real numbers U	اعداد حقیقی
	harmonic mean U	اعداد متقابل
	halve U	مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
	halved U	مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
	system of numeration U	دستگاه اعداد [ریاضی]
	numerative system U	دستگاه اعداد [ریاضی]
	numeric U	آرایه حاوی اعداد
	statistics U	واقعیتها به صورت اعداد
	5, 7, 9 are odd numbers . U	5؟7؟9 اعداد فرد هستند
	theory of numbers U	نظریه اعداد [ریاضی]
	Mersenne prime U	اعداد مرسن [ریاضی]
	rational numbers U	اعداد منطقی [ریاضی]
	numerative U	دستگاه اعداد [ریاضی]
	number system U	دستگاه اعداد [ریاضی]
	numbering system U	دستگاه اعداد [ریاضی]
	random number generator U	مولد اعداد تصادفی
	packed decimal U	اعداد بسته شده
	number completion test U	ازمون تکمیل اعداد
	decimal number system U	سیستم اعداد اعشاری
	cardinals U	اعداد اصلی [ریاضی]
	decimal number system U	سیستم اعداد دهدهی
	Cardinal numbers U	اعداد کاردینال [ریاضی]
	transfinite U	ماوراء اعداد محدود
	FMS U	کنترل اعداد کامپیوتری
	numeric U	مجموعه کلیدها با اعداد
	isotherm U	خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
	neutral soil U	خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
	isallobaric U	خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
	isallobar U	خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
	langley U	واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
	sets U	ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
	mean U	مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
	test element U	حروف و اعداد ازمایش مدار
	set U	ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد