English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
misbelieve U اعتقاد خطا پیداکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
to work out U پیداکردن
discover U پیداکردن
to find out U پیداکردن
acquiring U پیداکردن
acquires U پیداکردن
discovers U پیداکردن
discovering U پیداکردن
discovered U پیداکردن
to pluck up heart U دل پیداکردن
loave U پیداکردن
shortest U اتصالی پیداکردن
slants U شیب پیداکردن
short U اتصالی پیداکردن
shorter U اتصالی پیداکردن
to come to an agreement U موافقت پیداکردن
to come in to notice U اهمیت پیداکردن
put through U ارتباط پیداکردن
slant U شیب پیداکردن
slanted U شیب پیداکردن
short circuit U اتصال پیداکردن
to form a habit U عادتی پیداکردن
outreach U دسترسی پیداکردن
to get ones hand in U تسلط پیداکردن در
to get into debt U وام پیداکردن
to get into debt U بدهی پیداکردن
falter U لکنت زبان پیداکردن
shining U پیداکردن شکار در شب بانورافکن
autotomize U انفصال خودبخود پیداکردن
crick U انقباض عضله پیداکردن
falters U تزلزل یا لغزش پیداکردن
falters U لکنت زبان پیداکردن
faltered U لکنت زبان پیداکردن
preconceive U قبلا عقیده پیداکردن
interdigitate U بهم اتصال پیداکردن
faltered U تزلزل یا لغزش پیداکردن
to come to terms U سازش یا موافقت پیداکردن
falter U تزلزل یا لغزش پیداکردن
syncopate U حالت غش یاسنکوپ پیداکردن
up hill U به بالا شیب پیداکردن
to study out U با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
to strike a bargain U درمعامله موافقت پیداکردن
to butt out U پیش امدگی پیداکردن
to get the run of a metre U وزن شعری را فهمیدن یا پیداکردن
diverges U ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
photosensitize U نسبت بنور حساسیت پیداکردن
diverge U ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
to come to an understanding U پیدا کردن سازش پیداکردن
diverged U ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
have a bone to pick U بهانه برای دعوا یا شکایت پیداکردن
herbescent U اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
escaping U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escapes U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escaped U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escape U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
to p upon any one's blunder U لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
eudemonology U مبحث اخلاقیات برای پیداکردن سعادت بشر
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
browsing U نگاه کردن به فایلها یالیستهای کامپیوتر برای پیداکردن یک چیز جالب
unbelieving U بی اعتقاد
misbeliever U بی اعتقاد
belief U اعتقاد
faith U اعتقاد
confidences U اعتقاد
confidence U اعتقاد
credence U اعتقاد
faiths U اعتقاد
believing U با اعتقاد
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
acetolysis U تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
fairyism U اعتقاد به جن و پری
evolutionism U اعتقاد به تکامل
trinitarianism U اعتقاد به تثلیت
demonism U اعتقاد بدیو
credibly U از روی اعتقاد
creationism U اعتقاد به افرینش
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
relativism U اعتقاد به نسبیت
misbelieve U بی اعتقاد شدن
hylicism U اعتقاد به مادیات
misbelief U اعتقاد خطا
ism U اعتقاد رویه
anomy U اعتقاد به بی نظمی
trusts U اعتقاد اعتبار
credited U اعتقاد کردن
determinism U اعتقاد به جبر
crediting U اعتقاد کردن
trusted U اعتقاد اعتبار
credits U اعتقاد کردن
anomie U اعتقاد به بی نظمی
fetishism U اعتقاد به طلسم
trust U اعتقاد اعتبار
conviction U اعتقاد راسخ
convictions U اعتقاد راسخ
theism U اعتقاد بخدا
fatalism U اعتقاد به سرنوشت
credit U اعتقاد کردن
nicene creed U اعتقاد نامه نیسن
monism U اعتقاد وحدت خدا
article of faith U اعتقاد و عقیده باطنی
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
spiritualism U اعتقاد به احضار ارواح
factionalism U اعتقاد به سیستم حزبی
to put [place] credence in something U به چیزی اعتقاد کردن
to give credence to something U به چیزی اعتقاد کردن
to believe in something U به چیزی اعتقاد داشتن
to believe in ghosts U اعتقاد داشتن به ارواح
immortalism U اعتقاد به ماندگاری روح
unbelievin U بی اعتقاد دیر باور
denominationalism U اعتقاد به تفکیک و تقسیم
vampirism U اعتقاد بوجود vampire
unbeliever U بی اعتقاد دیر باور
theodicy U اعتقاد بعدالت خدایی
vitalism U اعتقاد به اصالت حیات
historical determinism U اعتقاد به جبر تاریخ
unbelievers U بی اعتقاد دیر باور
disbelieving U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieves U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
ultra individualism U اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
syncretism U اعتقاد به توحید عقاید همتایی
disbelieved U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
salvationism U اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
triune U اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
disbelieve U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
idealistically U از روی اعتقاد به تصور وخیال
casualism U اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
immaterialism U عدم اعتقاد به ماده تجرد
tritheism U سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
hylotheism U اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
ceremonialism U اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
utilitarianism U کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
activism U اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
born-again U دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
sabbatarianism U اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
infallibilism U اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
unitarianism U وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
arianism U اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
tyrannicide U اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
hylotheism U اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
pan cosmism U اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
absolutism U حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
ultramontanism U سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
futurism U اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
fundamentalism U اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
humoralism U اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
animalism U نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
modalism U اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
nestorianism U عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
animism U همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
spots U پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
spot U پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
constitutionalism U اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
nihilism U اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
monadism U اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
infusionism U اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
nescience U اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
expandsionism U اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
batter U خمیدگی خمیدگی پیداکردن باخمیرپوشاندن
batters U خمیدگی خمیدگی پیداکردن باخمیرپوشاندن
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
cosmopolitanism U سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
spiritism U اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
mercantilism U روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
hylotheistic U یکی دانندهء خدا و ماده مربوط به این اعتقاد که خدا وماده یکی است
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
utopiannism U اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
revisionism U روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
guild socialism U سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
accelerationists U شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com