Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hylotheism
U
اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
immaterialism
U
عدم اعتقاد به ماده تجرد
hylotheism
U
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
hylotheistic
U
یکی دانندهء خدا و ماده مربوط به این اعتقاد که خدا وماده یکی است
animism
U
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
unbelieving
U
بی اعتقاد
confidences
U
اعتقاد
belief
U
اعتقاد
faith
U
اعتقاد
faiths
U
اعتقاد
confidence
U
اعتقاد
credence
U
اعتقاد
believing
U
با اعتقاد
misbeliever
U
بی اعتقاد
anomy
U
اعتقاد به بی نظمی
credited
U
اعتقاد کردن
anomie
U
اعتقاد به بی نظمی
credit
U
اعتقاد کردن
relativism
U
اعتقاد به نسبیت
determinism
U
اعتقاد به جبر
crediting
U
اعتقاد کردن
credits
U
اعتقاد کردن
hylicism
U
اعتقاد به مادیات
fatalism
U
اعتقاد به سرنوشت
evolutionism
U
اعتقاد به تکامل
trinitarianism
U
اعتقاد به تثلیت
trust
U
اعتقاد اعتبار
trusted
U
اعتقاد اعتبار
trusts
U
اعتقاد اعتبار
creationism
U
اعتقاد به افرینش
credibly
U
از روی اعتقاد
misbelieve
U
بی اعتقاد شدن
cloaca theory
U
اعتقاد به مقعدزایی
ism
U
اعتقاد رویه
fetishism
U
اعتقاد به طلسم
theism
U
اعتقاد بخدا
fairyism
U
اعتقاد به جن و پری
conviction
U
اعتقاد راسخ
convictions
U
اعتقاد راسخ
misbelief
U
اعتقاد خطا
demonism
U
اعتقاد بدیو
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
monotheism
U
اعتقاد به خدای واحد
misbelieve
U
اعتقاد خطا پیداکردن
vitalism
U
اعتقاد به اصالت حیات
monism
U
اعتقاد وحدت خدا
to believe in ghosts
U
اعتقاد داشتن به ارواح
unbeliever
U
بی اعتقاد دیر باور
to believe in something
U
به چیزی اعتقاد داشتن
to give credence to something
U
به چیزی اعتقاد کردن
to put
[place]
credence in something
U
به چیزی اعتقاد کردن
unbelievin
U
بی اعتقاد دیر باور
vampirism
U
اعتقاد بوجود vampire
spiritualism
U
اعتقاد به احضار ارواح
factionalism
U
اعتقاد به سیستم حزبی
unbelievers
U
بی اعتقاد دیر باور
denominationalism
U
اعتقاد به تفکیک و تقسیم
historical determinism
U
اعتقاد به جبر تاریخ
immortalism
U
اعتقاد به ماندگاری روح
theodicy
U
اعتقاد بعدالت خدایی
article of faith
U
اعتقاد و عقیده باطنی
nicene creed
U
اعتقاد نامه نیسن
salvationism
U
اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
syncretism
U
اعتقاد به توحید عقاید همتایی
disbelieving
U
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
ultra individualism
U
اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
disbelieves
U
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
adventism
U
اعتقاد بدوباره امدن مسیح
triune
U
اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
idealistically
U
از روی اعتقاد به تصور وخیال
disbelieved
U
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
casualism
U
اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
disbelieve
U
اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
unitarianism
U
وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
utilitarianism
U
کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
factionalism
U
اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
traditionalism
U
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
chiliasm
U
اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
liberalism
U
اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
activism
U
اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
sabbatarianism
U
اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
millenarianism
U
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
tritheism
U
سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
guild socialism
U
اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
finality
U
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
born-again
U
دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
ceremonialism
U
اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
infallibilism
U
اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
absolutism
U
حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
deistical
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
arianism
U
اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
sacramentalism
U
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
deistic
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
tyrannicide
U
اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
anthropopathism
U
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
pan cosmism
U
اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
zombiism
U
اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
futurism
U
اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
fundamentalism
U
اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
humoralism
U
اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
formalism
U
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
ultramontanism
U
سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
animism
U
همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
modalism
U
اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
animalism
U
نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
nestorianism
U
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
constitutionalism
U
اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
catastrophism
U
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
monadism
U
اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
nihilism
U
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
legalism
U
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
individualism
U
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .
U
مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate
U
سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
infusionism
U
اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
nescience
U
اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
contains
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
to have short views
U
د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contained
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
expandsionism
U
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
outnumber
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumbers
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
corresponds
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
correspond
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
corresponded
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
to be in one's right mind
U
دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
outnumbered
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
up to it/the job
<idiom>
U
مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
to mind
U
مراقب بودن
[مواظب بودن]
[احتیاط کردن]
outnumbering
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
collectivism
U
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
fittest
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
belong
U
مال کسی بودن وابسته بودن
to be hard put to it
U
درسختی وتنگی بودن درزحمت بودن
fit
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
to be in a habit
U
دارای خویاعادتی بودن دچارخویاعادتی بودن
validity of the credit
U
معتبر بودن یا پادار بودن اعتبار
fits
U
شایسته بودن برای مناسب بودن
look out
U
منتظر بودن گوش به زنگ بودن
reasonableness
U
موجه بودن عادلانه یا مناسب بودن
lurked
U
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
To be on top of ones job .
U
بر کار سوار بودن ( مسلط بودن )
lurk
U
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
to look out
U
اماده بودن گوش بزنگ بودن
lurking
U
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
lurks
U
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
belongs
U
مال کسی بودن وابسته بودن
belonged
U
مال کسی بودن وابسته بودن
cosmopolitanism
U
سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
Marxist
U
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists
U
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
controvrsism
U
روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
spiritism
U
اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
monitors
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
includes
U
شامل بودن متضمن بودن
disagree
U
مخالف بودن ناسازگار بودن
disagreeing
U
مخالف بودن ناسازگار بودن
look for
U
منتظر بودن درجستجو بودن
disagreed
U
مخالف بودن ناسازگار بودن
agrees
U
متفق بودن همرای بودن
agreeing
U
متفق بودن همرای بودن
consist
U
شامل بودن عبارت بودن از
conditionality
U
شرطی بودن مشروط بودن
agree
U
متفق بودن همرای بودن
include
U
شامل بودن متضمن بودن
disagrees
U
مخالف بودن ناسازگار بودن
haze
U
گرفته بودن مغموم بودن
urgency
U
فوتی بودن اضطراری بودن
on guard
U
مراقب بودن نگهبان بودن
reside
U
ساکن بودن مقیم بودن
resided
U
ساکن بودن مقیم بودن
resides
U
ساکن بودن مقیم بودن
depended
U
مربوط بودن منوط بودن
precede
U
جلوتر بودن از اسبق بودن بر
pertains
U
مربوط بودن متعلق بودن
to stand for
U
نامزد بودن هواخواه بودن
pertained
U
مربوط بودن متعلق بودن
precedes
U
جلوتر بودن از اسبق بودن بر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com