English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
activism U اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
salvationism U اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
yanks U ضربه ناگهانی وشدید
Yankee U ضربه ناگهانی وشدید
Yankees U ضربه ناگهانی وشدید
cyclones U بادتند وشدید گردباد
yanking U ضربه ناگهانی وشدید
yanked U ضربه ناگهانی وشدید
squalls U باد بی سابقه وشدید
cyclone U بادتند وشدید گردباد
squall U باد بی سابقه وشدید
yank U ضربه ناگهانی وشدید
passion U اشتیاق وعلاقه شدید احساسات تند وشدید
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
faiths U اعتقاد
confidences U اعتقاد
confidence U اعتقاد
faith U اعتقاد
misbeliever U بی اعتقاد
believing U با اعتقاد
unbelieving U بی اعتقاد
credence U اعتقاد
belief U اعتقاد
credibly U از روی اعتقاد
anomy U اعتقاد به بی نظمی
theism U اعتقاد بخدا
fairyism U اعتقاد به جن و پری
relativism U اعتقاد به نسبیت
fetishism U اعتقاد به طلسم
convictions U اعتقاد راسخ
credited U اعتقاد کردن
crediting U اعتقاد کردن
credits U اعتقاد کردن
anomie U اعتقاد به بی نظمی
misbelieve U بی اعتقاد شدن
creationism U اعتقاد به افرینش
trinitarianism U اعتقاد به تثلیت
demonism U اعتقاد بدیو
credit U اعتقاد کردن
misbelief U اعتقاد خطا
determinism U اعتقاد به جبر
fatalism U اعتقاد به سرنوشت
conviction U اعتقاد راسخ
evolutionism U اعتقاد به تکامل
hylicism U اعتقاد به مادیات
trusts U اعتقاد اعتبار
trusted U اعتقاد اعتبار
trust U اعتقاد اعتبار
ism U اعتقاد رویه
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
spiritualism U اعتقاد به احضار ارواح
monism U اعتقاد وحدت خدا
unbelievin U بی اعتقاد دیر باور
unbeliever U بی اعتقاد دیر باور
to believe in ghosts U اعتقاد داشتن به ارواح
factionalism U اعتقاد به سیستم حزبی
to believe in something U به چیزی اعتقاد داشتن
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
vitalism U اعتقاد به اصالت حیات
vampirism U اعتقاد بوجود vampire
unbelievers U بی اعتقاد دیر باور
theodicy U اعتقاد بعدالت خدایی
nicene creed U اعتقاد نامه نیسن
historical determinism U اعتقاد به جبر تاریخ
misbelieve U اعتقاد خطا پیداکردن
immortalism U اعتقاد به ماندگاری روح
article of faith U اعتقاد و عقیده باطنی
to give credence to something U به چیزی اعتقاد کردن
to put [place] credence in something U به چیزی اعتقاد کردن
denominationalism U اعتقاد به تفکیک و تقسیم
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
triune U اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
ultra individualism U اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
syncretism U اعتقاد به توحید عقاید همتایی
casualism U اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
disbelieving U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieved U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieve U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieves U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
immaterialism U عدم اعتقاد به ماده تجرد
idealistically U از روی اعتقاد به تصور وخیال
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
tritheism U سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
sabbatarianism U اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
ceremonialism U اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
born-again U دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
hylotheism U اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
infallibilism U اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
utilitarianism U کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
unitarianism U وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
pan cosmism U اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
absolutism U حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
tyrannicide U اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
arianism U اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
hylotheism U اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
ultramontanism U سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
fundamentalism U اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
futurism U اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
humoralism U اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
nestorianism U عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
modalism U اعتقاد باینکه پدر وپسر و روح القدس هر سه مظاهرگوتاگون یک خداهستند
animism U همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
animalism U نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
monadism U اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
nihilism U اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
constitutionalism U اعتقاد به حقانیت حکومت مشروطه اعنقاد به لزوم حاکمیت قانون اساسی
operation U 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
combined operations U عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
nescience U اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
infusionism U اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
expandsionism U اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
cosmopolitanism U سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
spiritism U اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
mercantilism U روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
treatments U عملیات
op U عملیات
operation U عملیات
operations U عملیات
treatment U عملیات
nationallism U مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
hylotheistic U یکی دانندهء خدا و ماده مربوط به این اعتقاد که خدا وماده یکی است
sabotaging U عملیات تخریبی
base of operations U پایگاه عملیات
offence U عملیات افندی
subversive U عملیات براندازی
flow chart U شمای عملیات
autonomous operation U عملیات مستقل
operationally ready U حاضر به عملیات
delaying U عملیات تاخیری
counter espionage U عملیات ضدجاسوسی
base operation U عملیات پایگاهی
autonomous operation U عملیات ازاد
delays U عملیات تاخیری
operation overlay U کالک عملیات
flow charts U شمای عملیات
subversives U عملیات براندازی
offence U عملیات تعرضی
offenses U عملیات افندی
offenses U عملیات تعرضی
assistant chief of staff, g (operations U معاونت عملیات
string operation U عملیات رشتهای
counter-espionage U عملیات ضدجاسوسی
psychological operations U عملیات روانی
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
parallel operation U عملیات موازی
air operations U عملیات هوایی
over the beach operations U عملیات کرانهای
airborne battlefield U عملیات هوابرد
rescue operation U عملیات نجات
airmobile operations U عملیات هوارو
over the beach operations U عملیات ساحلی
operations room U اتاق عملیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com