Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (28 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
accredit
U
اطمینان کردن
accrediting
U
اطمینان کردن
accredits
U
اطمینان کردن
confide
U
اطمینان کردن
confided
U
اطمینان کردن
confides
U
اطمینان کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
self-
U
برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
control
U
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controlling
U
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controls
U
اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
vouch
U
اطمینان دادن تایید کردن
refresh
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
avouch
U
اقرار کردن اطمینان دادن
sail in
U
با جدیت و اطمینان بکاری مبادرت کردن
trut
U
اطمینان داشتن توکل کردن
bank on
<idiom>
U
اطمینان داشتن ،روی چیزی حساب کردن
someone to rely on
U
به کسی اطمینان کردن
[اتکا کردن]
Other Matches
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
reliability
U
اطمینان قابلیت اطمینان
trusts
U
اطمینان
instable
U
بی اطمینان
confidence limit
U
حد اطمینان
trusted
U
اطمینان
trust
U
اطمینان
trustingly
U
با اطمینان
confidences
U
اطمینان
assurance
U
اطمینان
assuredness
U
اطمینان
surety
U
اطمینان
sureties
U
اطمینان
assurances
U
اطمینان
confidence
U
اطمینان
security
U
اطمینان
certitude
U
اطمینان
certainties
U
اطمینان
fideism
U
اطمینان
affiance
U
اطمینان
certainty
U
اطمینان
safety
U
اطمینان
certes
U
اطمینان
trustful
U
معتمد اطمینان
assures
U
اطمینان دادن
assure
U
اطمینان دادن
play up
U
اطمینان دادن به
assuring
U
اطمینان دادن
assuror
U
اطمینان دهنده
unpromising
U
غیرقابل اطمینان
dependable
U
قابلیت اطمینان
reliability
U
قابل اطمینان
safety-valve
U
دریچه اطمینان
safety-valves
U
دریچه اطمینان
confidingly
U
از روی اطمینان
reliability
U
قابلیت اطمینان
i'll warrant
U
اطمینان میدهم
coefficient of safety
U
ضریب اطمینان
reliable
U
قابل اطمینان
interval confidence
U
دامنه اطمینان
truster
U
اطمینان کننده
insures
U
اطمینان یافتن
interval confidence
U
فاصله اطمینان
ensured
U
اطمینان یافتن
reassurance
U
اطمینان افرینی
positiveness
U
قطعیت اطمینان
bleeder valve
U
شیر اطمینان
relief valve
U
شیر اطمینان
assurer
U
اطمینان دهنده
unreliability
U
عدم اطمینان
reassurances
U
اطمینان مجدد
reassurances
U
اطمینان افرینی
valid
U
قابل اطمینان
ensure
U
اطمینان یافتن
trusty
U
اطمینان بخش
reassurance
U
اطمینان مجدد
safety belts
U
کمربند اطمینان
safety valve
U
دریچه اطمینان
safety plug
U
پولک اطمینان
safety lamp
U
چراغ اطمینان
reputable
U
قابل اطمینان
fiducial interval
U
فاصله اطمینان
safety hook
U
قلاب اطمینان
safety belt
U
کمربند اطمینان
coniviction
U
عقیده اطمینان
confidence limits
U
حدود اطمینان
confidence level
U
درجه اطمینان
assurable
U
قابل اطمینان
dependability
U
قابلیت اطمینان
fire escapes
U
پلکان اطمینان
cretain
U
تاحدی اطمینان
factor of safety
U
ضریب اطمینان
factor of safety
U
عامل اطمینان
overconfidence
U
اطمینان بیش از حد
fire escape
U
پلکان اطمینان
aplomb
U
اطمینان بخود
reliability
U
قابلیت اطمینان
failure safety
U
قابلیت اطمینان
insurance stockage
U
ذخیره اطمینان
uncertainties
U
عدم اطمینان
quality assurance
U
اطمینان از کیفیت
uncertainty
U
عدم اطمینان
safety glass
U
شیشه اطمینان
sicker
U
قابل اطمینان
ensuring
U
اطمینان یافتن
limits of confidence
U
حدود اطمینان
safe valve
U
دریچه اطمینان
safety fuse
U
فیوز اطمینان
confidence belt
U
کمربند اطمینان
solids
U
قابل اطمینان
confidence coefficicent
U
ضریب اطمینان
solid
U
قابل اطمینان
liable
U
قابل اطمینان
figure on
اطمینان داشتن
ensures
U
اطمینان یافتن
level of confidence
U
سطح اطمینان
confidence interval
U
فاصله اطمینان
insuring
U
اطمینان یافتن
assurance factor
U
ضریب اطمینان
area of uncertainity
U
منطقه عدم اطمینان
reasure
U
دوباره اطمینان یا قوت
ultimate factor of safety
U
ضریب اطمینان اختیاری
fiduciary
U
اطمینان بخش ثقه
safer
U
صحیح اطمینان بخش
persuasions
U
اطمینان عقیده دینی
mistrusted
U
اطمینان نکردن به فن داشتن
mistrust
U
اطمینان نکردن به فن داشتن
mistrusts
U
اطمینان نکردن به فن داشتن
trusty
U
موتمن مورد اطمینان
persuasion
U
اطمینان عقیده دینی
mistrusting
U
اطمینان نکردن به فن داشتن
trusted
U
اطمینان پشت گرمی
safe
U
صحیح اطمینان بخش
checked
U
اطمینان از صحت چیزی
reassure
U
دوباره اطمینان دادن
trusts
U
اطمینان پشت گرمی
I am positive that ...
U
من اطمینان کامل دارم که ...
qualm
U
عدم اطمینان بیم
reassured
U
دوباره اطمینان دادن
safest
U
صحیح اطمینان بخش
reassures
U
دوباره اطمینان دادن
trust
U
اطمینان پشت گرمی
safes
U
صحیح اطمینان بخش
checks
U
اطمینان از صحت چیزی
misgiving
U
عدم اطمینان ترس
reliability
U
قابلیت اطمینان اعتبار
qualms
U
عدم اطمینان بیم
misgivings
U
عدم اطمینان ترس
safe yield
U
بده قابل اطمینان
check
U
اطمینان از صحت چیزی
accredits
U
مورد اطمینان بودن یا شدن
anti flood valve
U
شیر اطمینان مانع طغیان
i rely or your secrecy
U
من به رازداری شما اطمینان میکنم
dependable
U
قابل اطمینان مورد اعتماد
swear by
<idiom>
U
کاملا از چیزی اطمینان داشتن
quality assurance
U
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
persuasion
U
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
accrediting
U
مورد اطمینان بودن یا شدن
to believe in somebody
[something]
U
اطمینان داشتن به کسی
[چیزی]
i reckon
U
اطمینان به دوستی کسی داشتن
bleeder type steam engine
U
ماشین بخار با شیر اطمینان
accredit
U
مورد اطمینان بودن یا شدن
i assured him of that
U
به او در این باره اطمینان دادم
unreliable
U
غیر قابل اطمینان نامعتبر
persuasions
U
نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
life is not worth an hour's p
U
ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
I'm sure we can come to some arrangement.
U
من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
confidence man
U
کسی که از اطمینان دیگرسوء استفاده میکند
mistrustfully
U
ازروی بدگمانی از روی عدم اطمینان
authentication
U
اطمینان از اینکه چیزی صحیح است
maintain
U
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintained
U
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintains
U
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
chunking along
U
عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
measure
U
عملیات برای اطمینان یافتن از صحت چیزی
balances
U
روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
On comparison, the Mercedes was the more reliable of the two cars.
U
هنگام مقایسه دو خودرو، بنز قابل اطمینان تر بود.
arithmetic
U
عملیات محاسباتی مجدد برای اطمینان از صحت نتیجه
balance
U
روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
aligns
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
tested
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tests
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
aligned
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
acatalectic
U
قاضی یاشخصی که نمیتواند به صحت امری اطمینان حاصل کند
test
U
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
align
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligner
U
وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند
verification
U
بررسی هرکلیدبرای اطمینان ازاعتبار آن برای یک برنامه کاربردی خاص
synchronize
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronises
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
dry run
U
اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها
synchronizes
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronised
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronising
U
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
sync
U
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
synchronization
U
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
protection
U
اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
test
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
GOSIP
U
استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
tested
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tests
U
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
aligns
U
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligning
U
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
align
U
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligned
U
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
recovery
U
نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
soak
U
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
soaks
U
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
recoveries
U
نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
ping
U
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinged
U
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinging
U
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
dead
U
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
pings
U
امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
dual
U
دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
directories
U
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory
U
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
hash
U
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
controls
U
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com