English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hidden information U اطلاعات پنهان کرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hidden U پنهان کرده
hidden U پنهان کرده شده پوشیده
conceal U پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
conceals U پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
cache memory U یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
scarf joint U جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
burgers U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burger U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
swiss steak U گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
I have a tooth abscess. U دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
occult U پنهان
ram cache U RA پنهان
backdoor U پنهان
hidden line U خط پنهان
hugger mugger U پنهان
jackes U پنهان
latent U پنهان
cryptical U پنهان
cryptic U پنهان
veiled U پنهان
benined the curtain U پنهان
abstruse U پنهان
perdu or due U پنهان
delitescent U پنهان
cryptically U پنهان
perdu U پنهان
perdue U پنهان
absconds U پنهان شدن
hickok belt U پنهان شدن
closeting U پنهان کردن
absconded U پنهان شدن
booby-trap U پنهان تله
hide U پنهان کردن
caches U پنهان کردن
closeted U پنهان کردن
absconding U پنهان شدن
closet U پنهان کردن
booby trap U پنهان تله
closets U پنهان کردن
hidden line removal U حذف خط پنهان
secrete U پنهان کردن
secreted U پنهان کردن
hidden inflation U تورم پنهان
secretes U پنهان کردن
secreting U پنهان کردن
hidden file U فایل پنهان
hidden codes U کدهای پنهان
disguised U پنهان کردن
cover U پنهان کردن
hidden objects U اشیاء پنهان
dissimulating U پنهان کردن
disguising U پنهان کردن
cache U پنهان کردن
dissimulate U پنهان کردن
dissimulated U پنهان کردن
concealment U پنهان بودن
dissimulates U پنهان کردن
hides U پنهان کردن
booby-traps U پنهان تله
disguises U پنهان کردن
coverings U پنهان کردن
booby-trapped U پنهان تله
abscond U پنهان شدن
fudging U پنهان شدن
booby-trapping U پنهان تله
hides U پنهان شدن
fudges U پنهان شدن
fudged U پنهان شدن
fudge U پنهان شدن
hide U پنهان شدن
hidden surface U سطح پنهان
to be in hiding U پنهان بودن
disguised underemployment U کم کاری پنهان
crypianalysis U پنهان کاری
disguised unemployment U بیکاری پنهان
Just between you and me. . . U از شما چه پنهان …
to be in hiding U پنهان ماندن
conceals U پنهان کردن
under cover <idiom> U پنهان شدن
sweep under the rug <idiom> U پنهان کردن
obreption U پنهان روی
covers U پنهان کردن
surreptitious U پنهان محرمانه
concealable U پنهان کردنی
furtive U پنهان نهانی
burrow U پنهان شدن
burrowed U پنهان شدن
burrowing U پنهان شدن
burrows U پنهان شدن
masks U پنهان کردن
mask U پنهان کردن
to absent oneself U پنهان شدن
secretion U پنهان سازی
codes U رمزهای پنهان
memory cache U حافظه پنهان
conceal U پنهان کردن
cover up <idiom> U پنهان کاربدواشتباه
shadows U پنهان کردن
i hid my self U را پنهان کردم
disguise U پنهان کردن
cloaks U پنهان کردن
cloaking U پنهان کردن
cloaked U پنهان کردن
cloak U پنهان کردن
hideousness U پنهان بودن
hidden unemployment U بیکاری پنهان
shadowing U پنهان کردن
shadowed U پنهان کردن
shadow U پنهان کردن
by end U قصد پنهان
lay low <idiom> U پنهان کردن
eloign U پنهان کردن
encrypt U پنهان کردن
cryptography U پنهان شناسی
latescent U پنهان شونده
to keep dark U پنهان ماندن
to lie hid U پنهان ماندن
concealed U پنهان شده
insconce U پنهان شدن
inapparent U ناپیدا پنهان
veils U مستوریا پنهان کردن
embed U درزمین پنهان کردن
embeds U درزمین پنهان کردن
veil U مستوریا پنهان کردن
darkle U در تاریکی پنهان شدن
keep under one's hat <idiom> U پنهان نگاه داشتن
pockets U درجیب پنهان کردن
pocket U درجیب پنهان کردن
to keep secret U پنهان داشتن راز
let it all hang out <idiom> U پنهان نکردن چیزی
secretive U سری پنهان کار
ironies U مسخره پنهان سازی
irony U مسخره پنهان سازی
they took refuge in a cave U در غاری پنهان شدند
to lie or keep close U پنهان بردن یاماندن
booby-trapping U با پنهان تله مجهزکردن
obstructor U پوشاننده پنهان کننده
booby-traps U با پنهان تله مجهزکردن
occult U از نظر پنهان کردن
booby-trapped U با پنهان تله مجهزکردن
booby-trap U با پنهان تله مجهزکردن
booby trap U با پنهان تله مجهزکردن
occultly U بطور پوشیده یا پنهان
latent electronic image U تصویر الکتریکی پنهان
inconcealable U غیرقابل پنهان کردن
the criminals' lair U پنهان گاه جنایتکاران
concealment U پنهان کردن پوشاندن
murder will out U خون نا حق پنهان نمینماند
camouflage U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged U پنهان کردن وسایل جنگی
becloud U زیر ابر پنهان کردن
hickok belt U مخفی شدن پنهان کردن
to ballot for U بارای پنهان انتخاب کردن
software encryption U پنهان کردن نرم افزاری
To do something on the sly (in secret). U کاری را پنهان انجام دادن
camouflages U پنهان کردن وسایل جنگی
mask U ماسک زدن پنهان کردن
masks U ماسک زدن پنهان کردن
to hide one's head U ازشرمساری پنهان شدن پناه بردن
He tried to conceal the facts. U سعی داشت حقیقت را پنهان کند
I stayed in concealment until the danger passed. U خودم را پنهان کردم با خطر گذشت
right out <idiom> U به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com