English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
romanism U اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feria U کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
reunionism U دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
Catholicism U اصول مذهب کاتولیکی
popery U کلیسای کاتولیک رم
Catholics U عضو کلیسای کاتولیک
Catholic U عضو کلیسای کاتولیک
canon low U قانون کلیسای کاتولیک
Roman Catholic U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Roman Catholics U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
mantelletta U شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. U کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
dogma U اصول عقاید
dogmas U اصول عقاید
fascism U اصول عقاید فاشیست
rationale U توضیح اصول عقاید
anglicanism U اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
owenism U اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
leninism U اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
fascism U نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
lady-chapel U [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
romish U کاتولیکی
rota U دادگاه کاتولیکی
rotas U دادگاه کاتولیکی
belief U معتقدات
beliefs U معتقدات
quakerism U معتقدات فرقه "کویکر"پروتستان
sanitize U مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
antinomian U مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
folklore U معتقدات واداب ورسوم قدیمی واجدادی افسانههای قومی واجدادی فولکلور
miaasl U کاتولیک ها
RC U کاتولیک
romanist U کاتولیک
of the catholic persuasion U کاتولیک
Catholics U ازاده کاتولیک
catholicize U کاتولیک کردن
Catholic U ازاده کاتولیک
catholicize U کاتولیک شدن
popish U شبیه کاتولیک
monseigneur U مسیو کشیش کاتولیک
greek catholic U عضوکلیسای کاتولیک رومی
You are more catholic than the pope. <proverb> U از پاپ کاتولیک تر شده اى .
of the catholic persuasion U وابسته به تیره کاتولیک
romanize U کاتولیک مسلک کردن
lent U 04 روز پرهیز وروزه کاتولیک ها
soutane U ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
pontifex U عضو شورای کشیشان کاتولیک
zucchetto U شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
major seminary U دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
extreme unction U مسح اخری تدهین دم مرگ کاتولیک ها
censorship U سانسور عقاید
mendelism U عقاید مندل
feet on the ground <idiom> U عقاید عاقلانه
nihilism U عقاید نهیلیستی
religious tenets U عقاید مذهبی
multiplicity of creeds U تعد د عقاید
inquisitor U مفتش عقاید
inquisitors U مفتش عقاید
neoscholasticism U نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
st peter's U کلیسای سن پیر
romanist U عضو کلیسای رم
cathedral U کلیسای جامع
cathedrals U کلیسای جامع
cross-church U کلیسای صلیبی
greek church U کلیسای شرقی
minster U کلیسای بزرگ
chapels U کلیسای کوچک
greek church U کلیسای خاور
the orthodox church U کلیسای خاور
the orthodox church U کلیسای ارتودوکس
chapel U کلیسای کوچک
kirk U کلیسای اسکاتلند
Church of England U کلیسای انگلستان
Coptic Church U کلیسای قبطی
cross-doomed U کلیسای گنبددار
soundboard U عامل انتشار عقاید
sounding boards U عامل انتشار عقاید
symbolically U مط العه دلایل و عقاید
sound off <idiom> U عقاید را بیان کردن
paradoxical U مخالف عقاید عمومی
symbolic U مط العه دلایل و عقاید
sounding board U عامل انتشار عقاید
lutheranism U عقاید لوتر وکلیسای او
medievalism U عقاید قرون وسطایی
leninism U عقاید اشتراکی لنین
neologize U دارای عقاید نوین
small-minded opinions U عقاید کوته نظر
orientalism U عقاید یا سیاست شرقی
reunionist U کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
orthodoxly U بشیوه کلیسای خاور
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
established church U کلیسای قانونی و شرعی
C. of E U مخفف کلیسای انگلیس
power of the keys U اختیارات کلیسای پاپ
laura U صومعه کلیسای شرقی
nonconformist U مخالف کلیسای رسمی
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
nonconformists U مخالف کلیسای رسمی
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
Collegiate church U کلیسای وقف ایتام
ultranationalism U عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
junkerdom U عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
Machiavellian U وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
syncretism U اعتقاد به توحید عقاید همتایی
syncretic U تلفیق کننده عقاید مختلف
junkerism U عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
hunger cloth U پرده روی صلیب ومجسمه ها [دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
lenten veil U پرده روی صلیب ومجسمه ها [دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
gregorian U وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
presbyterian U وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
Coptic Church U کلیسای بومی مصر و اتیوپی
Cluny U [کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
russify U دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
inquisition U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
public opinion polling U استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
His political beliefs are old hat now . U عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
inquisitions U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
self expression U ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
to turn round U برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
swelled head U دارای عقاید بزرگ خود فروش
abbeys U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbey U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
lateran U نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
jacobite U عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
lutheran U وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
brainwashing U تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
stalinize U کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
shavian U پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
ideogram U تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
naturism U عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
interfaith U شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
heterodox U دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
brainwash U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashed U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashes U تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
modernism U نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
Hungarian Activism U [جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
fundamentalism U اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
mardi gras U سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
shamanism U پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
nonagium U عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
censeur U ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
ideology U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideologies U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
economic determinism U یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
doctrines U اصول
principles U اصول
root U اصول
ism U اصول
ism U : اصول
roots U اصول
teaching U اصول
nitty-gritty U اصول
doctrine U اصول
teachings U اصول
technic U اصول
tenet U اصول
relativity principles U اصول نسبیت
rational principle U اصول عقلیه
system U اصول وجود
roots and branches U اصول وفروع
communism U اصول اشتراکی
systems U روش اصول
technologically U اصول فنی
banking principles U اصول بانکداری
technological U اصول فنی
modernism U اصول امروزی
systems U اصول وجود
monopolism U اصول انحصار
principles of economics U اصول اقتصاد
tenet U اصول مرام
doctrines U اصول حکمت
accounting principles U اصول حسابداری
abolitionist U اصول بردگی
general principles U اصول کلی
neodoxy U اصول نوین
nazism U اصول نازی
naziism U اصول نازی
principles of religion U اصول مذهب
mutualism U اصول همکاری
tenets U اصول مسلم
mormonism U اصول mormon ها
prineipal parts U اصول فعل
monopolosm U اصول انحصار
doctrine U اصول حکمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com