English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
telephone switching technique U اصول اتصالات تلفنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exchange cable U کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
ISP U شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
telephone conversation U گفتگوی تلفنی مذاکره تلفنی
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
sanitize U مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
antinomian U مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
radio-telephones U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
fittings U اتصالات
fitting U اتصالات
moorings U اتصالات
connections U اتصالات
lashings U اتصالات
shear connections U اتصالات برشی
electrical connections U اتصالات الکتریکی
gold contacts U اتصالات الکتریکی
distribution board U تابلوی اتصالات
top hamper U اتصالات فوقانی ناو
grout U ملاط پرکننده اتصالات
fasteners U اتصالات اتصال دهنده
accumulator switchboard U تابلوی اتصالات اکومولاتور
telephonic U تلفنی
trunk line U خط تلفنی
telephone switchboard U قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
pins U اتصالات فلزی کوچک روی یک DIP
ieee U استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
call girl U فاحشه تلفنی
telephone subscriber U مشترک تلفنی
call girls U فاحشه تلفنی
interphone system U سیستم تلفنی
telephone frequency U بسامه تلفنی
telephone communication U ارتباط تلفنی
wire-tapping U گوشیازی تلفنی
telephone connection U اتصال تلفنی
telephone conversation U مکالمه تلفنی
telephone message U پیام تلفنی
telephone message U پیغام تلفنی
telephone traffic U ترافیک تلفنی
wire-taps U گوشیازی تلفنی
wire-tapping U استراقسمع تلفنی
wire-taps U استراقسمع تلفنی
wire-tapped U گوشیازی تلفنی
wire-tapped U استراقسمع تلفنی
telebrief U هماهنگی تلفنی
wire net U شبکه تلفنی
wire-tap U استراقسمع تلفنی
wire-tap U گوشیازی تلفنی
cable U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cabled U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
brake rigging U اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
inductive coupling U شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
telephone modal distance U مسافت مکالمه تلفنی
wire-tapped U استراقسمع تلفنی کردن
duplex telephony U گفت و شنود تلفنی
duplex telephony U مکالمه تلفنی دو طرفه
wire-taps U نهان گوشی تلفنی
call meter U کنتور مکالمات تلفنی
wire-taps U استراقسمع تلفنی کردن
wire-tapping U وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire-tap U استراقسمع تلفنی کردن
wire-tap U وسیلهی استراقسمع تلفنی
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
telebrief U تماس مستقیم تلفنی
wide area telephone service U سرویس تلفنی گسترده
wire-tapped U نهان گوشی تلفنی
wire-tapped U وسیلهی استراقسمع تلفنی
radiotelephony U مکالمه رادیو تلفنی
push to talk U کلید مکالمه تلفنی
phantom circuit U مدار دو خطه تلفنی
local subscriber U مشترک تلفنی محلی
line termination circuit U مدار مشترک تلفنی
wire-taps U وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire-tapping U نهان گوشی تلفنی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
wire-tapping U استراقسمع تلفنی کردن
wire-tap U نهان گوشی تلفنی
log U ضبط تماسهای تلفنی
logs U ضبط تماسهای تلفنی
network U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networks U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networking U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
toll call U مخابره تلفنی خارج شهری
telephone directories U دفترتلفن فهرست مشترکین تلفنی
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
telephone directory U دفترتلفن فهرست مشترکین تلفنی
hot lines U خط تلفنی بیست و چهار ساعته
hot line U خط تلفنی بیست و چهار ساعته
trunk call U اتصال تلفنی بین دومشترک
trunk calls U اتصال تلفنی بین دومشترک
telephone repeater valve U لامپ تقویت کننده تلفنی
bsc U استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
motherboard U که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است
breakout box U وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد
ring off U قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
tele communication U مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
loggers U وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
logger U وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
There is no such number. U همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
cross fire U تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
synchronous U شبکهای که تمام اتصالات آن با یک سیگنال زمان بندی همان شده است
jumpers U مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
panels U تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
jumper U مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
panel U تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
I'm putting you through now. U شما را الان وصل میکنم. [در مکالمه تلفنی]
ex-directory U تلفنی که شمارهی آن در کتابچهی تلفن داده نشده
matrixes U روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
architecture U فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
microsoft U اتصالات پایگاه داده به اینترنت و پست الکترونیکی به ویژه برای کاربران ویندوز
matrix U روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
redundancies U اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
redundancy U اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
BACS U سیستم حمل پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری در یک شبکه امن
ren U شمارهای که باریک وسیله را در شبکه تلفنی نشان دهد
hang up U ماندن به صحبت تلفنی خاتمه دادن زنگ زدن
hang-ups U ماندن به صحبت تلفنی خاتمه دادن زنگ زدن
hang-up U ماندن به صحبت تلفنی خاتمه دادن زنگ زدن
bankers automated clearance system U سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
fusible read only memory U MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
teleconferencing U بحث بین کاربران راه دور با استفاده از اتصالات کامپیوتری توسط مودم یا شبکه
phonopore U اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
answers U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answer U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
fcc U شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
Internet U می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
edges U اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edge U اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
microcomputer U تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
thin Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
MNP 0 U پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
HSSI U اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود
root U اصول
tenet U اصول
ism U : اصول
teachings U اصول
roots U اصول
ism U اصول
doctrine U اصول
technic U اصول
doctrines U اصول
principles U اصول
teaching U اصول
nitty-gritty U اصول
micros U تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micro U تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
telephony U سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد.
vab U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
technics U اصول فنی
doctrine U اصول حکمت
monopolosm U اصول انحصار
doctrines U اصول حکمت
grimace U ادا و اصول
economic principles U اصول اقتصادی
grimaces U ادا و اصول
grimacing U ادا و اصول
general principles U اصول کلی
kinesiology U اصول مکانیزم
grimaced U ادا و اصول
principles of religion U اصول مذهب
principles of economics U اصول اقتصاد
rational principle U اصول عقلیه
relativity principles U اصول نسبیت
neodoxy U اصول نوین
nazism U اصول نازی
naziism U اصول نازی
mutualism U اصول همکاری
mormonism U اصول mormon ها
monopolism U اصول انحصار
roots and branches U اصول وفروع
principles of economy U اصول اقتصاد
modernism U اصول امروزی
prineipal parts U اصول فعل
dogmas U اصول عقاید
technological U اصول فنی
tenet U اصول مرام
copernician system U اصول کپرنیک
functional U اصول مبادی
constitutionalism U اصول مشروطیت
methodology U علم اصول
methodologies U علم اصول
dogma U اصول عقاید
chung shin U اصول تکواندو
accounting principles U اصول حسابداری
abolitionist U اصول بردگی
system U اصول وجود
technologically U اصول فنی
system U روش اصول
tenets U اصول مسلم
denial measures U اصول ممانعت
theory U اصول نظری
systems U اصول وجود
theories U اصول نظری
communism U اصول اشتراکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com