Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nidification
U
اشیانه سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nacelle
U
اشیانه
hangars
U
اشیانه
nidicolous
U
هم اشیانه
nests
U
اشیانه
nest
U
اشیانه
hangar deck
U
پل اشیانه
hangar
U
اشیانه
nestlings
U
جوجه اشیانه
pillboxes
U
اشیانه بتونی
hangar
U
اشیانه هواپیما
nest
U
اشیانه تیربار
pillbox
U
اشیانه بتونی
nide
U
اشیانه قرقاول
nests
U
اشیانه تیربار
hangars
U
اشیانه هواپیما
nestling
U
جوجه اشیانه
nerds
U
اشیانه لانه کردن
nerd
U
اشیانه لانه کردن
nidicolous
U
در اشیانه قرار گرفته
alcoves
U
اشیانه زمین شناسی
alcove
U
اشیانه زمین شناسی
pensile birds
U
پرندگانی که اشیانه اویخته میسازند
bird's nest
U
حرکت اشیانه پرنده روی دارحلقه
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualization
U
تک سازی
padding
U
له سازی
flooring
U
کف سازی
local anasthesia
U
سر سازی
flection
U
خم سازی
deflexion
U
خم سازی
repk lection
U
پر سازی
individuation
U
تک سازی
idolization
U
بت سازی
retortion
U
خم سازی
retortion
U
کج سازی
pavement
U
کف سازی
stylization
U
مد سازی
bridge building
U
پل سازی
individualizing
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
pavements
U
کف سازی
bridgework
U
پل سازی
compaction
U
تو پر سازی
individualize
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
individualised
U
تک سازی
truncation
U
بی سر سازی
individualizes
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
inculcation
U
جایگیر سازی
inspissation
U
غلیظ سازی
milling
U
ارد سازی
inceration
U
موم سازی
incavation
U
پوک سازی
individualization
U
منفرد سازی
individualization
U
فرد سازی
infuriation
U
خشمگین سازی
assimilation
U
درون سازی
assimilation
U
همگون سازی
lamponery
U
هجونامه سازی
flatting
U
تنکه سازی
inflexion
U
خم سازی خمیدگی
inebriation
U
مست سازی
individuation
U
جدا سازی
foliation
U
برگ سازی
forging signatures
U
امضا سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
impregnation
U
ابستن سازی
harmonization
U
هم اهنگ سازی
foundation materials
U
مصالح پی سازی
seduction
U
گمراه سازی
glasswork
U
شیشه سازی
histogenesis
U
بافت سازی
formularization
U
فرمول سازی
form work
U
کاذب سازی
horology
U
ساعت سازی
strangling
U
خفه سازی
haematogenesis
U
خون سازی
gemination
U
جفت سازی
gelatination
U
دلمه سازی
gaingiving
U
مشتبه سازی
gnomonics
U
فن شاخص سازی
gold beating
U
زرورق سازی
fumigation
U
ضد عفونی سازی
grillwork
U
شبکه سازی
grillwork
U
سبد سازی
hymnography
U
سرود سازی
neutralization
U
بی اثر سازی
fading
U
محو سازی
enrichment
U
غنی سازی
humanization
U
مردمی سازی
nationalization
U
ملی سازی
gunsmithery
U
تفنگ سازی
ichnography
U
زمینه سازی
image formation
U
تصویر سازی
immortalization
U
جاوید سازی
exclusion
U
محروم سازی
refreshments
U
تازه سازی
refreshment
U
تازه سازی
neutralization
U
خنثی سازی
insulating
U
عایق سازی
insulates
U
عایق سازی
insulate
U
عایق سازی
pacification
U
ارام سازی
heterodyne reception
U
زنه سازی
glycogenesis
U
گلیکوژن سازی
reduction
U
ساده سازی
solution
U
چاره سازی
microminiaturization
U
ریز سازی
stripping
U
برهنه سازی
microsoft
U
بهنگام سازی
minimalization
U
کمینه سازی
minimization
U
کمینه سازی
miseenscene
U
صحنه سازی
modeller
U
قالب سازی
curtailment
U
کوتاه سازی
mortar mixing
U
ملات سازی
solutions
U
چاره سازی
forgeries
U
سند سازی
roofing
U
سقف سازی
implementation
U
پیاده سازی
maximization
U
بیشینه سازی
mealing
U
نرم سازی
forgery
U
صورت سازی
forgery
U
سند سازی
forgeries
U
صورت سازی
mutilation
U
معیوب سازی
separating
U
جدا سازی
nonlinear optimization
U
بهینه سازی
oblieration
U
پاک سازی
obliteration
U
پاک سازی
obscuration
U
تیره سازی
optimality
U
بهینه سازی
optimization
U
بهینه سازی
nidificate
U
لانه سازی
nest building
U
لانه سازی
withdrawal
U
رها سازی
abbreviations
U
کوته سازی
abbreviation
U
کوته سازی
replacements
U
جانشین سازی
replacement
U
جانشین سازی
extinction
U
خاموش سازی
municipalize
U
شهر سازی
mutualization
U
دو طرفه سازی
mystification
U
گیج سازی
mythopoetic
U
اساطیر سازی
optimize
U
بهینه سازی
reductions
U
ساده سازی
smoothing
U
صاف سازی
networking
U
شبکه سازی
lancination
U
مجروح سازی
lancination
U
پاره سازی
oscillations
U
نوسان سازی
landscape painting
U
منظره سازی
oscillation
U
نوسان سازی
lapidation
U
سنگسار سازی
resolving
U
برطرف سازی
lapidification
U
سنگ سازی
latticing
U
شبکه سازی
irreticence
U
فاش سازی
wearisomeness
U
کسل سازی
wording
U
عبارت سازی
arching
U
طاق سازی
intensification
U
پر قوت سازی
rejuvenation
U
جوان سازی
depletion
U
تهی سازی
displacement
U
جانشین سازی
packing
U
فشرده سازی
inurement
U
معتاد سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com