English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
boo boo U اشتباه کاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bobble U اشتباه کاری لغزش
bobbles U اشتباه کاری لغزش
bumble U اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
bumbled U اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
bumbles U اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
it is all a pretence U سراسر تظاهریا اشتباه کاری است
Other Matches
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
mistakenness U اشتباه
mistaking U اشتباه
fallacies U اشتباه
error U اشتباه
false <adj.> U اشتباه
fumbles U اشتباه
mistake U اشتباه
flounders U اشتباه
floundering U اشتباه
fallacy U اشتباه
fumble U اشتباه
wrongs U اشتباه
mistakes U اشتباه
discrepancy U اشتباه
barratry U اشتباه
flounder U اشتباه
errancy U اشتباه
goofing U اشتباه
in error <adj.> U اشتباه
goofs U اشتباه
snafu U اشتباه
goof U اشتباه
floundered U اشتباه
errors U اشتباه
mix up U اشتباه
mix-up U اشتباه
mix-ups U اشتباه
to put one in the wrong U اشتباه
goofed U اشتباه
fault U اشتباه
trips U اشتباه
lap sus U اشتباه
overseen U در اشتباه
tripped U اشتباه
trip U اشتباه
wrong U اشتباه
faulted U اشتباه
jeofail U اشتباه
inerrant U بی اشتباه
incorrectness U اشتباه
faults U اشتباه
fumbled U اشتباه
faux pas U اشتباه
clanger U اشتباه
wronging U اشتباه
professional misconduct U اشتباه حرفهای
trip up <idiom> U اشتباه کردن
to read wrong U اشتباه [ی] خواندن
make a mistake <idiom> U اشتباه کردن
slipped U اشتباه لیزی
boner U اشتباه مضحک
slip U اشتباه کردن
slip U اشتباه لیزی
parachronism U اشتباه تاریخی
systematic error U اشتباه سیستماتیک
syntax error U اشتباه ترکیبی
probable error U اشتباه احتمالی
by accident <adv.> U بصورت اشتباه
absolute error U اشتباه مطلق
blunderingly U ازروی اشتباه
slipped U اشتباه کردن
malentendu U اشتباه فهمیدن
blunders U اشتباه بزرگ
blunders U اشتباه لپی
slips U اشتباه کردن
erroneous U غلط اشتباه
by a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by mistake <adv.> U بصورت اشتباه
peccant U اشتباه کار
faults U تقصیر اشتباه
slips U اشتباه لیزی
spuriously <adv.> U بصورت اشتباه
blooper U اشتباه احمقانه
unintentionally <adv.> U بصورت اشتباه
inadvertently <adv.> U بصورت اشتباه
as a result of a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
blunders U اشتباه کردن
typo U اشتباه تایپی
lapsus linguac U اشتباه لپی
to goof up [American E] U اشتباه کردن
faulted U تقصیر اشتباه
mistook U اشتباه کردن
slip-ups U اشتباه کردن
slip-up U اشتباه کردن
slip up U اشتباه کردن
misconstrue U اشتباه کردن
fallible U اشتباه کننده
blunder U اشتباه کردن
dead shot U تیر اشتباه
typing error U اشتباه تایپی
delivery error U اشتباه در تیراندازی
deflection error U اشتباه سمت
deflection error U اشتباه انحراف
misprints U اشتباه چاپی
misprint U اشتباه چاپی
lapsus memoriac U اشتباه یا لغزش
deflection error U اشتباه سمتی
misconstrued U اشتباه کردن
misconstrues U اشتباه کردن
goofing U اشتباه کردن
goofed U اشتباه کردن
goof U اشتباه کردن
slip of the tongue <idiom> U اشتباه لپی
goofs U اشتباه کردن
computational U اشتباه در محاسبه
unmistakable U خالی از اشتباه
misconstruing U اشتباه کردن
dispersion error U اشتباه پراکندگی
disabuse U از اشتباه دراوردن
disabused U از اشتباه دراوردن
disabuses U از اشتباه دراوردن
disabusing U از اشتباه دراوردن
peccadilloes U اشتباه کوچک
fault U تقصیر اشتباه
miscarriages of justice U اشتباه قضایی
mistaken party U اشتباه کننده
mistaking U اشتباه کردن
bedlam U اشتباه شدید
mistake of law U اشتباه حکمی
inaccuracy U اشتباه غلط
unerring U اشتباه نشدنی
you are mistaken U در اشتباه هستید
inaccuracy U خطا یا اشتباه
mistakes U اشتباه کردن
mistakenness U در اشتباه بودن
oversight U اشتباه نظری
blaming U اشتباه گناه
blames U اشتباه گناه
blamed U اشتباه گناه
blame U اشتباه گناه
inaccuracies U اشتباه غلط
inaccuracies U خطا یا اشتباه
miswrite U اشتباه نوشتن
I made a mistake . I was wrong. U من اشتباه کردم
oversights U اشتباه نظری
metachronism U اشتباه تاریخی
falsely <adv.> U بطور اشتباه
faultily <adv.> U بطور اشتباه
incorrectly <adv.> U بطور اشتباه
miscalculations U محاسبه اشتباه
fumbles U اشتباه کردن
fumbled U اشتباه کردن
misplay U بازی اشتباه
miscalculation U محاسبه اشتباه
fumble U اشتباه کردن
mistake U اشتباه کردن
mistake of fact U اشتباه موضوعی
mistakable U قابل اشتباه
miscue U اشتباه کردن
bloomer U اشتباه احمقانه
phonily <adv.> U بطور اشتباه
wrongly <adv.> U بطور اشتباه
falsely <adv.> U بصورت اشتباه
faultily <adv.> U بصورت اشتباه
incorrectly <adv.> U بصورت اشتباه
phonily <adv.> U بصورت اشتباه
wrongly <adv.> U بصورت اشتباه
mils trip U اشتباه میلیمی
misstep U اشتباه درقضاوت
blundering U اشتباه کردن
flub U اشتباه احمقانه
to set U از اشتباه دراوردن
mistaken U اشتباه کرده
inadvertently <adv.> U بطور اشتباه
blundering U اشتباه لپی
by accident <adv.> U بطور اشتباه
bunglers U اشتباه کار
to put wise U از اشتباه دراوردن
spuriously <adv.> U بطور اشتباه
unintentionally <adv.> U بطور اشتباه
off the beam <idiom> U اشتباه ،خطا
peccadillos U اشتباه کوچک
misguidely U از روی اشتباه
peccadillo U اشتباه کوچک
to make a mistake U اشتباه کردن
to make an error U اشتباه کردن
bungler U اشتباه کار
as a result of a mistake <adv.> U بطور اشتباه
miscarriage of justice U اشتباه قضایی
blundered U اشتباه کردن
blundered U اشتباه لپی
blundered U اشتباه بزرگ
blunder U اشتباه لپی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com