Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to make a typing error
[mistake]
U
اشتباه روی دکمه ای فشار دادن
[کلید یا تلفن]
to make a typo
[American E]
U
اشتباه روی دکمه ای فشار دادن
[کلید یا تلفن]
to hit the wrong key
[on the PC/phone/calculator]
U
اشتباه روی دکمه ای فشار دادن
[کلید یا تلفن]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pushbutton
U
آنچه با فشار دادن یک دکمه کار کند
clicking
U
فشار دادن دکمه بالای دستگاه ماوس paste and cut
to press the button
U
دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
clicks
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicked
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
click
U
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
range error
U
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
single breasted
U
دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single-breasted
U
دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
misreport
U
اشتباه گزارش دادن
pushed
U
فشار دادن
pushing
U
فشار دادن
press
U
فشار دادن
pinch
U
فشار دادن
presses
U
فشار دادن
pinches
U
فشار دادن
pushes
U
فشار دادن
force
U
فشار دادن
forces
U
فشار دادن
hustles
U
فشار دادن
hustled
U
فشار دادن
hustling
U
فشار دادن
hustle
U
فشار دادن
forcing
U
فشار دادن
push
U
فشار دادن
yerk
U
فشار دادن
press
U
فشار دادن با انگشتان
clamps
U
بندزدن فشار دادن
clamped
U
بندزدن فشار دادن
presses
U
فشار دادن با انگشتان
clamp
U
بندزدن فشار دادن
trigger squeeze
U
فشار دادن ماشه
pushed
U
نشاندن فشار دادن
push
U
نشاندن فشار دادن
clamping
U
بندزدن فشار دادن
squeezed
U
چلاندن فشار دادن
squeezing
U
چلاندن فشار دادن
squeezes
U
چلاندن فشار دادن
pushes
U
نشاندن فشار دادن
squeeze
U
چلاندن فشار دادن
glitch
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
to prod somebody
U
کسی را با نوک انگشت فشار دادن
tensions
U
بحران تحت فشار قرار دادن
tension
U
بحران تحت فشار قرار دادن
to poke somebody
U
کسی را با نوک انگشت فشار دادن
suppressing
U
مانع شدن تحت فشار قرار دادن
suppresses
U
مانع شدن تحت فشار قرار دادن
suppress
U
مانع شدن تحت فشار قرار دادن
out of place
<idiom>
U
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
attack
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
To try to strangle someone .
U
گلوی کسی را فشار دادن ( بقصد خفه کردن )
attacks
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
thrusts
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
clicks
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
thrust
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting
U
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
embattle
U
حاضر بجنگ شدن تحت فشار شدید قرار دادن
clicked
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
superinduce
U
تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن
fumbles
U
از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumble
U
از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbled
U
از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
U
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
glides
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
f key
U
برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pushed
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
push
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushes
U
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
pressure breathing
U
تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
knobs
U
دکمه
tubercle
U
دکمه
gemma
U
دکمه
tuberculum
U
دکمه
knob
U
دکمه
button hole
U
جا دکمه
bottle flower
U
گل دکمه
shutter release button
U
دکمه
shooting adjustment keys
U
دکمه
reset button
U
دکمه
knop
U
دکمه
buttoning
U
دکمه
buttoned
U
دکمه
stop knob
U
دکمه
buttons
U
دکمه
tubers
U
دکمه
button
U
دکمه
botton
U
دکمه
tuber
U
دکمه
snap fastener
U
دکمه قابلمه
mouse button
U
دکمه ماوس
buttonholed
U
سوراخ دکمه
buttonholes
U
سوراخ دکمه
push button
U
دکمه فشاری
buttonhole
U
سوراخ دکمه
buttonholing
U
سوراخ دکمه
snap fastener
U
دکمه فشاری
radio button
U
دکمه رادیو
sleeve link
U
دکمه زنجیری
gemmule
U
دکمه گیاهک
cuffs
U
دکمه سردست
gemmiparous
U
دکمه اور
flue stop
U
دکمه ارگ
cuff
U
دکمه سردست
double breasted
U
کت چهار دکمه
buttonhook
U
قلاب دکمه
buttonhook
U
سگک دکمه
alarm push
U
دکمه اژیر
Buttonhole
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
unbuttons
U
گشودن دکمه
unbuttoning
U
گشودن دکمه
unbuttoned
U
گشودن دکمه
knobbed
U
دکمه دار
unbutton
U
گشودن دکمه
buttonhook
U
دکمه انداز
cuffing
U
دکمه سردست
cuffed
U
دکمه سردست
coarse adjustment knob
دکمه تنظیم زیرین
olivette
U
دکمه هسته خرمایی
fine adjustment knob
دکمه تنظیم دقیق
olivet
U
دکمه هسته خرمایی
condenser adjustment knob
دکمه تنظیم تراکم
stud
U
دکمه سردست دسته
film advance mode
دکمه رد کردن فیلم
button
U
هرچیزی شبیه دکمه
buttoning
U
هرچیزی شبیه دکمه
buttoned
U
هرچیزی شبیه دکمه
door stop
U
دکمه کله قندی
canopy release knob
دکمه برقراری سایبان
viewfinder adjustment keys
دکمه یابنده هدف
beater ejector
دکمه تعویض سر همزن
push botton
U
دکمه زنگ اخبار
eying
U
دکمه یا گره سیب زمینی
eyes
U
دکمه یا گره سیب زمینی
eyeing
U
دکمه یا گره سیب زمینی
farcy bud
U
دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
eye
U
دکمه یا گره سیب زمینی
seat back adjustment knob
دکمه تنظیم پشتی صندلی
exposure adjustment knob
دکمه نمایش تعداد فیلم
tuberculous
U
دارای برامدگی یا دکمه مسلول
cornet a pistons
U
یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
double breasted
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
boutonniere
U
بریدگی یاشکاف جای دکمه
farcy button
U
دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
datum error
U
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
etui
U
جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
righting
U
دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
right
U
دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
righted
U
دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
boutonniere
U
گلی که درسوراخ دکمه کت زده میشود
shell jacket
U
بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
reefing jacket
U
یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
pelican crossing
دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
programmable function keyboard
U
صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
double click
U
احضار یک فرمان توسط دکمه دستگاه OUSE
O.K.
U
دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
Programs menu
U
زیر منوییکه از دکمه Start در ویندوز قابل دستیابی است
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
double
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled up
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
click
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked
U
دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
contrast
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasting
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasts
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasted
U
دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
taskbar
U
میلهای که درپایین صفحه ویندوز اجرا میشود و دکمه + Start و پیش از سایر برنامه ها پنجرههای جاری را نشان میدهد
shift click
U
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
floundering
U
اشتباه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com