Perdic | اسیدشویی مقدماتی اسیدشویی اولیه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	first pickling U	اسیدشویی مقدماتی اسیدشویی اولیه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	prolegomenon U	مقدماتی کلمات مقدماتی
	Ideal City U	[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
	basic unit training U	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
	basic communication U	گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
	basic data U	دادههای اولیه عناصر اولیه
	restoration U	احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
	basic issue list U	اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
	dogmatic marxism U	مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
	preparatory U	مقدماتی
	introductive U	مقدماتی
	first U	مقدماتی
	tentative U	مقدماتی
	precursive U	مقدماتی
	preludial U	مقدماتی
	prelusive U	مقدماتی
	preparative U	مقدماتی
	elementarily U	مقدماتی
	elemental U	مقدماتی
	introductory U	مقدماتی
	preliminaries U	مقدماتی
	preliminary U	مقدماتی
	elementary U	مقدماتی
	prolegomenary U	مقدماتی
	proforma U	مقدماتی
	rudimental U	مقدماتی
	prolusory U	مقدماتی
	prolegomenous U	مقدماتی
	prodromal U	مقدماتی
	rudiment U	علوم مقدماتی
	basic hole U	سوراخ مقدماتی
	basic course U	دوره مقدماتی
	basics U	مقدماتی اساسی
	fore exercise U	تمرین مقدماتی
	primary U	مقدماتی اصلی
	basic research U	تحقیقات مقدماتی
	basic training U	اموزش مقدماتی
	subassembly U	مونتاژ مقدماتی
	first cut U	برش مقدماتی
	perlim U	دوره مقدماتی
	elimination heat U	دوره مقدماتی
	elementary item U	قلم مقدماتی
	elementary gate U	دریچه مقدماتی
	economizer U	کرمکن مقدماتی
	bottom blown converter U	مبدل دم مقدماتی
	primary U	مقدماتی نخستین
	interludes U	نگهداری مقدماتی
	interlude U	نگهداری مقدماتی
	preludes U	قسمت مقدماتی
	prelude U	قسمت مقدماتی
	first aid U	کمکهای مقدماتی
	elementary U	مقدماتی پایهای
	basic U	اساسی مقدماتی
	preliminaries U	مقدمات مقدماتی
	preliminaries U	امتحان مقدماتی
	preliminary U	دور مقدماتی
	basics U	اساسی مقدماتی
	preliminary U	امتحان مقدماتی
	preliminary U	مقدمات مقدماتی
	preliminaries U	دور مقدماتی
	basic U	مقدماتی اساسی
	Travaux preparatoires U	کارهای مقدماتی
	primary U	ابتدایی مقدماتی
	forehearth U	کوره مقدماتی
	proforma invoice U	سیاهه مقدماتی
	heats U	مسابقه مقدماتی
	prep U	مدرسه مقدماتی
	prolusion U	مقاله مقدماتی
	preliminary works U	کارهای مقدماتی
	preliminary treatment U	عملیات مقدماتی
	preliminary negotiations U	مذاکرات مقدماتی
	preliminary investigation U	بررسی مقدماتی
	preliminary expenses U	هزینههای مقدماتی
	preliminary design U	طرح مقدماتی
	heat U	مسابقه مقدماتی
	preparative U	کار مقدماتی
	prime color U	رنگ مقدماتی
	preparations U	اقدام مقدماتی
	pretest U	امتحان مقدماتی
	preselector U	سلکتور مقدماتی
	preselection U	انتخاب مقدماتی
	preliminary test U	ازمایش مقدماتی
	proem U	رساله مقدماتی
	preparatory response U	پاسخ مقدماتی
	preliminary budget U	بودجه مقدماتی
	preheater U	گرمکن مقدماتی
	junior high school U	دبیرستان مقدماتی
	introduction to physics U	فیزیک مقدماتی
	responsions U	ازمون مقدماتی
	preparation U	اقدام مقدماتی
	pilot injection U	تزریق مقدماتی
	pilot study U	بررسی مقدماتی
	propaedeutic U	تحصیلات مقدماتی
	preceding pass U	کالیبر مقدماتی
	propaedeutic U	تعلیمات مقدماتی
	precompression U	تراکم مقدماتی
	preselect U	انتخاب کردن مقدماتی
	eliminator U	برنه در دور مقدماتی
	basic bessemer steel U	فولاد مقدماتی بسمر
	basic combat training U	اموزش رزم مقدماتی
	basic bessemer converter U	مبدل مقدماتی بسمر
	incipincy U	وضع مقدماتی ابتدایی
	fundamental U	اصولی مقدماتی اساسی
	incipience U	وضع مقدماتی ابتدایی
	rudimentary knowledge U	دانش مقدماتی یا نخستین
	basic bessemer process U	فرایند مقدماتی بسمر
	magnetic biasing U	مغناطیس گردانی مقدماتی
	black pickling U	اسید شویی مقدماتی
	pre load U	بار کردن مقدماتی
	prolusion U	اثر هنری مقدماتی
	supercharge U	متراکم کردن مقدماتی
	pre heat U	حرارت دادن مقدماتی
	pre design estimate U	براورد مقدماتی طرح
	basic machine unit U	واحد دستگاه مقدماتی
	elementary algebra U	جبر مقدماتی [ریاضی]
	preparatory students U	شاگردان تهیه یا مقدماتی
	reconnaissance U	بازدید مقدماتی اکتشاف
	preliminary budget forecast U	پیش بینی مقدماتی بودجه
	flight U	بهترین نتیجه دور مقدماتی
	strategic reconnaissance U	بررسی مقدماتی وضع دشمن
	protocol U	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
	basic bessemer pig iron U	اهن خام مقدماتی توماس
	pretest U	امتحان مقدماتی بعمل اوردن
	white primary U	اخذ اراء مقدماتی حزبی
	literacy U	فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
	protocols U	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
	junior college U	دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
	preparatory U	تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
	basic relay post U	پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
	house of delegates U	مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
	investigated U	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
	investigates U	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
	investigating U	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
	microcontroller U	RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
	investigate U	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
	exempt player U	بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
	juniorate U	مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
	WordPad U	امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
	protocol U	خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
	protocols U	خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
	characters U	یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
	character U	یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
	dispersion U	اولیه
	primeval U	اولیه
	fundamental U	اولیه
	initialed U	اولیه
	rudimentary U	اولیه
	raw U	اولیه
	initial U	اولیه
	preliminaries U	اولیه
	preliminary U	اولیه
	earliest U	اولیه
	primary U	اولیه
	first generation U	اولیه
	primal U	اولیه
	initialling U	اولیه
	early U	اولیه
	basics U	اولیه
	primitive U	اولیه
	basic U	اولیه
	initialing U	اولیه
	elementary U	اولیه
	initialled U	اولیه
	initials U	اولیه
	input gap U	فاصله اولیه
	input stage U	طبقه اولیه
	input information U	اطلاعات اولیه
	input noise U	پارازیت اولیه
	input signal U	سیگنال اولیه
	input reactance U	راکتانس اولیه
	input tape U	نوار اولیه
	archetypes U	نمونه اولیه
	pre load U	بار اولیه
	prototypes U	نمونه اولیه
	incunabula U	مراحل اولیه
	pre assembly U	نصب اولیه
	input time U	زمان اولیه
	archetype U	نمونه اولیه
	initial acceleration U	شتاب اولیه
	primery voltage U	ولتاژ اولیه
	input voltage U	ولتاژ اولیه
	input unit U	واحد اولیه
	input translator U	مترجم اولیه
	input transformer U	ترانسفورماتور اولیه
	input terminal U	ترمینال اولیه
	pre loading U	بارگیری اولیه
	input function U	تابع اولیه
	initial condition U	شرط اولیه
	initial cost U	هزینه اولیه
	input admittance U	ادمیتانس اولیه
	initialize U	مقداردهی اولیه
	initial velocity U	سرعت اولیه
	initial level U	سطح اولیه
	initial value U	مقدار اولیه
	initial strength U	استحکام اولیه
	initial mass U	جرم اولیه
	initial point U	نقطه اولیه
	input attenuation U	میرائی اولیه
	input attenuation U	دمفونگ اولیه
	input frequency U	فرکانس اولیه
	input electrode U	الکترود اولیه