Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
structural steel work
U
اسکلت بندی فلزی ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
building steel lathing
U
اسکلت فلزی ساختمان
structures
U
ساختمان اسکلت فلزی
structure
U
ساختمان اسکلت فلزی
structuring
U
ساختمان اسکلت فلزی
carcase
U
استخوان بندی اسکلت ساختمان
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
truss bridge
U
پل اسکلت فلزی
carcase
U
اسکلت فلزی
blowout disc
U
دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
skeletons
U
استخوان بندی ساختمان
anatomy
U
ساختمان استخوان بندی
skeleton
U
استخوان بندی ساختمان
anatomies
U
ساختمان استخوان بندی
structural joints
U
درزهای استخوان بندی ساختمان
nerve bundle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
nerve fascicle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
biosystematic
U
مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
knee brace
U
پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
ball bearing
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
U
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
putlog
U
تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
putlock
U
تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
birdcages
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
skeletons
U
اسکلت
staging
U
اسکلت
skeleton
U
اسکلت
carcass
U
اسکلت
carcasses
U
اسکلت
carcass
U
اسکلت
carcases
U
اسکلت
carcse
U
اسکلت
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
frameworks
U
اسکلت خرپا
carcassing
U
اسکلت سازی
airframe
U
اسکلت هواپیما
atomy
U
اسکلت انسان
chassis
U
اسکلت کالبد
cross-rail
U
اسکلت چوبی
frame
U
منطق اسکلت
centering
U
اسکلت چوبی
cracassing
U
اسکلت سازی
framework
U
اسکلت خرپا
truss bridge
U
پل دارای اسکلت اهنی
reinforced concrete carcase
U
اسکلت بتن فولادی
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
stonewall formation
U
اسکلت پیادهای دیوار سنگی
pawn structure
U
ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
belt frame
U
اسکلت محیطی بدنه هواپیما
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
hull
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
plates
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
timber dam
U
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
foundation
U
اسکلت اصلی فرش
[شامل تار و پود]
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
hangers
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
bimetallic
U
دو فلزی
metal rule
U
خط کش فلزی
cladding
U
اب فلزی
monometallism
U
یک فلزی
metallic
U
فلزی
metalloid
U
فلزی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
non metallic
U
غیر فلزی
metal ornament
پولک فلزی
metal ware
ضرف فلزی
buckles
U
تسمه فلزی
buckled
U
تسمه فلزی
buckle
U
تسمه فلزی
minted money
U
پول فلزی
nonmetallic
U
غیر فلزی
metal lath
U
شبکه فلزی
pannikin
U
فنجان فلزی
metal coat
U
روکش فلزی
protective plating
U
حفاظ فلزی
straps
U
تسمه فلزی
cladding
U
روکش فلزی
strap
U
تسمه فلزی
bimetallic wire
U
سیم دو فلزی
bimetalism
U
سیستم دو فلزی
metal industries
U
صنایع فلزی
sheet piling
U
سپر فلزی
thimble
U
چشمی فلزی
metallizo
U
فلزی کردن
clasped
U
گره فلزی
all metal type tube
U
لامپ فلزی
metal type tube
U
لامپ فلزی
metallic conduction
U
رسانش فلزی
clasping
U
گره فلزی
aneroid
U
جوسنج فلزی
aneroid barometer
U
جوسنج فلزی
clasps
U
گره فلزی
metallic arc
U
قوس فلزی
metallic circuit
U
مدار فلزی
metallic bond
U
پیوند فلزی
metallic electrode
U
الکترود فلزی
ribbon
U
نوار فلزی
armature
U
میله فلزی
metallic currency
U
پول فلزی
metallic filament
U
افروزه فلزی
metallic soap
U
صابون فلزی
metallic paints
U
رنگهای فلزی
metallic packing
U
پوشش فلزی
metallic packing
U
لایی فلزی
clasp
U
گره فلزی
thimbles
U
چشمی فلزی
metal spraying
تزریق فلزی
metals
U
فلزی کردن
metals
U
جسم فلزی
metal ware
آلات فلزی
metal
U
فلزی کردن
metal
جسم فلزی
metallic luster
U
جلای فلزی
ladder scaffold
U
داربست فلزی
hollow ware
U
ادوات فلزی
sheet
U
ورق فلزی
galvanised
U
اب فلزی دادن
strategic concentration by rail
U
نشرمسکوکات فلزی
cabled
U
طناب فلزی
ribbons
U
نوار فلزی
cable
U
طناب فلزی
titanium
U
عنصر فلزی
galvanises
U
اب فلزی دادن
galvanising
U
اب فلزی دادن
galvanize
U
اب فلزی دادن
try square
U
گونیای فلزی
metal rod
میله فلزی
lapping head
U
سمبه فلزی
sheets
U
ورق فلزی
metal lamp
U
لامپ فلزی
tip staff
U
عصای سر فلزی
thimble eye
U
چشمی فلزی
scaffold
U
داربست فلزی
wire mesh
U
شبکه فلزی
lockers
U
کابینت فلزی
locker
U
کابینت فلزی
stave
U
نوار فلزی
gratling
U
نرده فلزی
marlinspike
U
پاروی فلزی
cleat
U
تسمه فلزی
brummagem
U
مسکوک فلزی
hard ware
U
فروف فلزی
flitter
U
پولک فلزی
galvanizes
U
اب فلزی دادن
elephant shelter
U
پناهگاه فلزی
scaffolds
U
داربست فلزی
shim
U
لایی فلزی
perforated metal basket
U
سبد فلزی مشبک
tungsten
U
فلزی از جنس کروم
washer
U
انواع واشر فلزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com