Perdic | اسلحه سازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	weaponry U	اسلحه سازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	armory U	کارخانهء اسلحه سازی
	armory training U	اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
Other Matches

	inspection arms U	سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
	heister [American E] U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	robber U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	raider U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	bandit U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	preyer U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	brigand U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	weapon U	اسلحه
	armless U	بی اسلحه
	unarmed U	بی اسلحه
	weapons U	اسلحه
	bare handed U	بی اسلحه
	repeating firearm U	اسلحه خودکار
	armory U	اسلحه خانه
	weaponary U	مربوط به اسلحه
	pieces U	اسلحه گرم
	heavy armed U	سنگین اسلحه
	armourer U	اسلحه ساز
	firearm U	اسلحه گرم
	firearms U	اسلحه گرم
	thumbs U	شستی اسلحه
	thumbing U	شستی اسلحه
	arm of precision U	اسلحه دقیق
	ordnance U	اسلحه ومهمات
	side arms U	اسلحه کمری
	d. armour U	اسلحه دفاع
	side arm U	اسلحه کمری
	thumbed U	شستی اسلحه
	single shot U	اسلحه تک تیر
	shooting iron U	اسلحه گرم
	light armed U	سبک اسلحه
	Ten firearms . U	ده قبضه اسلحه
	safety lock U	ضامن اسلحه
	arm U	اسلحه گرم
	holster U	جلد اسلحه
	antiaircraft U	اسلحه ضد هوایی
	cold steel U	اسلحه سرد
	weapon U	اسلحه حربه
	armorer U	اسلحه ساز
	fire arms U	اسلحه ی گرم
	piece U	اسلحه گرم
	trigger U	ماشه اسلحه
	thumb U	شستی اسلحه
	triggered U	ماشه اسلحه
	triggers U	ماشه اسلحه
	Elaborate U	اسلحه بزرگ
	armouries U	اسلحه خانه
	armouries U	اسلحه قوزخانه
	armoury U	اسلحه خانه
	armoury U	اسلحه قوزخانه
	misfire U	گیرکردن اسلحه
	misfired U	گیرکردن اسلحه
	maximum range U	بردنهایی اسلحه
	misfires U	گیرکردن اسلحه
	holsters U	جلد اسلحه
	weapons U	اسلحه حربه
	stoppage U	گیر در اسلحه
	stoppages U	گیر در اسلحه
	popper U	اسلحه صدا دار
	poppers U	اسلحه صدا دار
	hold up U	با اسلحه سرقت کردن
	disassemble U	بازکردن اسلحه یا موتور
	armor bearer U	حامل اسلحه زرهدار
	stock U	دسته ابزار و اسلحه
	biathlon U	اسکی صحرانوردی با اسلحه
	to sight gun U	نشان کردن اسلحه
	light infantry U	پیاده سبک اسلحه
	armorer U	نگهبان اسلحه زراد
	to decommission weapons U	اسلحه ها را از کار انداختن
	gunrunner U	قاچاقچی اسلحه و مهمات
	muzzling U	دهانه لوله اسلحه
	hold-up U	با اسلحه سرقت کردن
	To lay down ones arms . U	اسلحه رابزمین گذاشتن
	chambers U	خزانه فشنگ در اسلحه
	chamber U	خزانه فشنگ در اسلحه
	cleaning rod U	سمبه نظافت اسلحه
	magazines U	مخزن خشاب اسلحه
	ranging U	تنظیم کردن اسلحه
	lift fire U	زیادکردن برد اسلحه
	velite U	سرباز سبک اسلحه
	missile U	اسلحه پرتاب کردنی
	muzzle U	دهانه لوله اسلحه
	missiles U	اسلحه پرتاب کردنی
	to decommission weapons U	اسلحه ها را غیردایر کردن
	hold-ups U	با اسلحه سرقت کردن
	ordnance U	مربوط به اسلحه و مهمات
	magazine U	مخزن خشاب اسلحه
	muzzles U	دهانه لوله اسلحه
	muzzled U	دهانه لوله اسلحه
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	firing pin U	سوزن گلنگدن اسلحه اتشی
	gun running U	واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
	caliber U	قطر داخلی لوله اسلحه
	light horse U	سوار نظام سبک اسلحه
	clangs U	صدای بهم خوردن اسلحه
	clanged U	صدای بهم خوردن اسلحه
	clang U	صدای بهم خوردن اسلحه
	bore U	قطر داخلی لوله اسلحه
	bores U	قطر داخلی لوله اسلحه
	gunfighter U	کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
	clanging U	صدای بهم خوردن اسلحه
	To drow ( pull ) a gun on some one . U	بروی کسی اسلحه کشیدن
	cant U	اسلحه را درهدفگیری کمی کج کردن
	shooting position U	حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
	gun-running U	واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
	to call to arms U	اعلام دست به اسلحه کردن
	frees U	کمی محدودیت نوع اسلحه
	to pack a weapon [colloquial] U	اسلحه ای با خود حمل کردن
	freed U	کمی محدودیت نوع اسلحه
	to carry a weapon U	اسلحه ای با خود حمل کردن
	free U	کمی محدودیت نوع اسلحه
	freeing U	کمی محدودیت نوع اسلحه
	to be packing [heat] [colloquial] U	اسلحه ای با خود حمل کردن
	arm U	اسلحه دستهء صندلی یا مبل
	karate U	فن ژاپونی دفاع بدون اسلحه کاراته
	hussar U	سرباز سواره نظام سبک اسلحه
	brigand U	سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
	boresight U	میزان کردن لوله و مگسک اسلحه در هدفگیری
	flatlings U	زده شده از طرف پهن اسلحه از پهنا
	flatling U	زده شده از طرف پهن اسلحه از پهنا
	big bore U	اسلحه دارای کالیبر بزرگ بیش از 220
	brigands U	سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
	judo U	فن دفاع بدون اسلحه ژاپونی کشتی جودو
	tacit U	تعهد کنترل اسلحه بین دو یاچند کشور
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	doubled up U	دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
	barrels U	قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
	phalanx U	دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
	doubled U	دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
	double U	دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
	assembly U	بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
	barrel U	قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
	phalanxes U	دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	contraband of war U	قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	to frisk [a person] U	دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
	breaks U	حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
	break U	حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	autoloader U	اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
	safety stop U	ضامن اسلحه گیره ضامن
	pavement U	کف سازی
	flection U	خم سازی
	individualising U	تک سازی
	padding U	له سازی
	idolization U	بت سازی
	flooring U	کف سازی
	pavements U	کف سازی
	compaction U	تو پر سازی
	individuation U	تک سازی
	individualized U	تک سازی
	individualization U	تک سازی
	bridge building U	پل سازی
	bridgework U	پل سازی
	local anasthesia U	سر سازی
	stylization U	مد سازی
	deflexion U	خم سازی
	individualises U	تک سازی
	retortion U	خم سازی
	individualised U	تک سازی
	retortion U	کج سازی
	truncation U	بی سر سازی
	individualize U	تک سازی
	individualizes U	تک سازی
	individualizing U	تک سازی
	repk lection U	پر سازی
	obscuration U	تیره سازی
	curtailment U	کوتاه سازی
	anonymization U	گمنام سازی
	solutions U	چاره سازی
	haematogenesis U	خون سازی
	smoothing U	صاف سازی
	arching U	طاق سازی
	prefabrication U	پیش سازی
	obliteration U	پاک سازی