Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
graduate
U
استوانه مدرج
graduates
U
استوانه مدرج
graduating
U
استوانه مدرج
graduated cylinder
U
استوانه مدرج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
counter recoil cylinder
U
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
measuring pipet
U
پی پت مدرج
line gauge
U
خط کش مدرج
scalar
U
مدرج
graded
U
مدرج
scaled
U
مدرج
graduation line
U
خط مدرج
gauge=gage
U
مدرج کردن
dials
U
صفحه مدرج
dialled
U
صفحه مدرج
dial
U
صفحه مدرج
gage=gauge
U
مدرج کردن
dialed
U
صفحه مدرج
marked levelling staff
U
میر مدرج
graduated dial
U
صفحه مدرج
gradient
U
مدرج متحرک
gradients
U
مدرج متحرک
graduated rod
U
میله مدرج
calibrate
U
مدرج کردن
calibrated
U
مدرج کردن
limbs
U
دایره مدرج
calibrates
U
مدرج کردن
limb
U
دایره مدرج
calibrating
U
مدرج کردن
graded potential
U
پتانسیل مدرج
dial collar
U
حلقه مدرج
buret
U
لوله شیشه مدرج
probes
U
میله مدرج ستون
probed
U
میله مدرج ستون
dial cable
U
کابل صفحه مدرج
dial indicator micrometer
U
میکرومتر با صفحه مدرج
dial indicator
U
دستگاه نشاهدهنده مدرج
dial depth gage
U
عمق سنج مدرج
dial light
U
لامپ صفحه مدرج
calibrate
U
واسنجیدن مدرج کردن
vernier dial
U
صفحه مدرج ورنیهای
slide rule dial
U
صفحه مدرج خط کش محاسبهای
probe
U
میله مدرج ستون
calibrating
U
واسنجیدن مدرج کردن
calibrates
U
واسنجیدن مدرج کردن
progressive matrices test
U
ازمون ماتریسهای مدرج
calibrated
U
واسنجیدن مدرج کردن
interlinear
U
مدرج در میان سطور
graduates
U
مدرج یادرجه بندی کردن
colored progressive matrices test
U
ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
buretto
U
لوله شیشه مدرج بورت
graduating
U
مدرج یادرجه بندی کردن
standard progressive matrices test
U
ازمون ماتریسهای مدرج معیار
rpmt
U
ار پی ام تی ازمون ماتریسهای مدرج ریون
gaduate
U
لوله مدرج درجه دار
raven's progressive matrices test
U
ازمون ماتریسهای مدرج ریون
graduate
U
مدرج یادرجه بندی کردن
advanced progressive matrices test
U
ازمون ماتریسهای مدرج پیشرفته
leveling rod
U
میله مدرج سطح سنج
hour circle
U
نصف النهار حلقه مدرج
dog-wheel
U
استوانه
platten
U
استوانه
platen
U
استوانه
rollers
U
استوانه
cannons
U
استوانه
drummed
U
استوانه
drum
U
استوانه
cylinders
U
استوانه
roller
U
استوانه
cannon
U
استوانه
cylinder
U
استوانه
shafts
U
استوانه
shaft
U
استوانه
induction cylinder
U
استوانه القائی
revolving top
U
استوانه توزیع
ruffini cylinder
U
استوانه روفینی
winching
U
استوانه تارکشی نخ
winches
U
استوانه تارکشی نخ
winched
U
استوانه تارکشی نخ
guide cylinder
U
استوانه راهنما
recoil cylinder
U
استوانه دافع
winch
U
استوانه تارکشی نخ
cylindrically
U
بشکل استوانه
cylindroid
U
استوانه وار
access shaft
مدخل استوانه ای
wehnelt cylinder
U
استوانه ونلت
stele
U
استوانه اوندی
driving sleeve
U
استوانه گرداننده
cylindroid
U
شبه استوانه
stela
U
استوانه اوندی
Rod cell
U
یاخته استوانه ای
[در چشم]
rod
U
یاخته استوانه ای
[در چشم]
fust
U
[میله استوانه ای ستون ها]
cylindrical coordinate
U
مختصات استوانه ای
[ریاضی]
stelar
U
دارای استوانه اوندی
drum
U
[ستون استوانه شکل]
replenisher
U
استوانه نافم روغن
rundle
U
استوانه گردنده گوی
thin walled cylinder
U
استوانه جدار نازک
spacer disk
U
استوانه توپر فلزی
drum
U
درام سیلندر استوانه
rollers
U
بام غلتان استوانه
drummed
U
درام سیلندر استوانه
drummed
U
فرف استوانه شکل
critical infinte cylinder
U
قطر بحرانی استوانه
drummed
U
طبل کوس استوانه
drum
U
فرف استوانه شکل
cylindrical
U
دارای شکل استوانه
roller
U
بام غلتان استوانه
drum
U
طبل کوس استوانه
motor tube
U
استوانه موتور موشک
dashpot
U
استوانه متعادل کننده
warping head
U
استوانه چرخنده بکسل لنگر
cylindrical coordinate system
U
دستگاه مختصات استوانه ای
[ریاضی]
counterbore
U
خزینه دار کردن استوانه
beater mill
U
تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
rods and cones
[in the retina]
U
یاخته های استوانه ای و مخروطی
[در شبکیه چشم]
trommel
U
غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
bushes
U
استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
fusarole
U
[حلقه ای به شکل نیم دایره در تزئینات میله استوانه ای ستون ها]
bush
U
استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
solenoid
U
سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
gabion
U
سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند
graduated circle of an alidade
U
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
dials
U
صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
dialled
U
صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
dialed
U
صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
dial
U
صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
universal roll
U
برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
cable drum
U
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
pilaster
U
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
kelly drive bushing
U
اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
scalar
U
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com