Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
educt
U
استخراج یا استنباط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
elicit
U
استخراج کردن استنباط کردن
elicited
U
استخراج کردن استنباط کردن
eliciting
U
استخراج کردن استنباط کردن
elicits
U
استخراج کردن استنباط کردن
educible
U
قابل استخراج یا استنباط
Other Matches
reading
U
استنباط
elicitation
U
استنباط
corollaries
U
استنباط
presumptions
U
استنباط
inference
U
استنباط
eduction
U
استنباط
readings
U
استنباط
presumption
U
استنباط
corollary
U
استنباط
sequitur
U
استنباط
inferences
U
استنباط
inferred
U
استنباط کردن
inferring
U
استنباط کردن
infers
U
استنباط کردن
presumption
U
استنباط گستاخی
inducts
U
استنباط کردن
deducing
U
استنباط کردن
deduces
U
استنباط کردن
deduced
U
استنباط کردن
deduce
U
استنباط کردن
induct
U
استنباط کردن
inducted
U
استنباط کردن
inducting
U
استنباط کردن
presumptions
U
استنباط گستاخی
follow
U
پیروی استنباط
followed
U
پیروی استنباط
reads
U
استنباط کردن
read
U
استنباط کردن
implications
U
مفهوم استنباط
implication
U
مفهوم استنباط
inferentially
U
ازراه استنباط
inferible
U
قابل استنباط
infer
U
استنباط کردن
presumption of law
U
استنباط قانونی
to be deduced
U
استنباط شدن
follows
U
پیروی استنباط
inference program
U
برنامه استنباط
inferable
U
قابل استنباط
educe
U
استنباط کردن
deducible
U
استنباط شدنی
inferentally
U
بطریق استنتاج یا استنباط
inferrable
U
قابل استنباط برامدنی
inferring
U
استنباط کردن پی بردن به
infer
U
استنباط کردن پی بردن به
nonsequitur
U
عدم استنباط قضایا
presumption of fact
U
استنباط از روی امارات
inferred
U
استنباط کردن پی بردن به
divining
U
کشیش استنباط کردن
divines
U
کشیش استنباط کردن
divined
U
کشیش استنباط کردن
divine
U
کشیش استنباط کردن
infers
U
استنباط کردن پی بردن به
ruled based deduction
U
استنباط بر مبنای مقررات
scilicet
U
از این چنین استنباط میشود.....
to i. from somebodies words
U
از حرفهای کسی استنباط کردن
dedication
U
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dedications
U
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
eduction
U
استخراج
excerption
U
استخراج
extraction of copper
U
استخراج مس
exploitation
U
استخراج
copper extraction
U
استخراج مس
decipherment
U
استخراج
production
U
استخراج
working
U
استخراج
workings
U
استخراج
productions
U
استخراج
extraction
U
استخراج
deduction
U
استنباط پی بردن ازکل به جزء یاازعلت به معلول
draw out
U
استخراج کردن
exploitable
U
قابل استخراج
stope
U
استخراج کردن
extract
U
استخراج کردن
under ground mining
U
استخراج زیرزمینی
decipherable
U
قابل استخراج
counting votes
U
استخراج اراء
under ground working
U
استخراج زیرزمینی
acid extraction
U
استخراج اسیدی
workable
U
قابل استخراج
silver extraction
U
استخراج نقره
indecipherable
U
غیرقابل استخراج
separatory funnel
U
قیف استخراج
mibeable
U
استخراج شدنی
mibeable
U
قابل استخراج
message retrieval
U
استخراج پیام
production of oil
U
استخراج نفت
exploiter
U
استخراج کننده
feature extraction
U
استخراج خصیصه
extraction thimble
U
انگشتانه استخراج
extraction point
U
محل استخراج
exploiters
U
استخراج کننده
minable
U
استخراج شدنی
extractible
U
قابل استخراج
extractable
U
استخراج شدنی
extract copper
U
مس استخراج شده
gold mining
U
استخراج طلا
minable
U
قابل استخراج
exploitation
U
انتفاع استخراج
derivations
U
استنساخ استخراج
derivation
U
استنساخ استخراج
pan
U
استخراج کردن
pans
U
استخراج کردن
pan-
U
استخراج کردن
extraction of bitumen
U
استخراج قیر
extracts
U
استخراج کردن
winnings
U
استخراج معدن
winning
U
استخراج معدن
extracting
U
استخراج کردن
mining
U
استخراج معدن
extractor
U
استخراج کننده
extracted
U
استخراج کردن
extractors
U
استخراج کننده
surface mining
استخراج معدن روباز
extracting
U
بیرون کشیدن استخراج
mine
U
استخراج کردن یاشدن
strip mining
[American E]
U
استخراج معدن روباز
Open-pit mining
U
استخراج معدن روباز
mines
U
استخراج کردن یاشدن
pull out quote
U
عبارت استخراج شده
opencast mining
[British E]
U
استخراج معدن روباز
mined
U
استخراج کردن یاشدن
salter
U
استخراج کننده نمک
saltworks
U
محل استخراج نمک
illatively
U
بطریق استنتاج یا استخراج
quarrying
U
استخراج کردن معدن
quarry
U
استخراج کردن معدن
quarries
U
استخراج کردن معدن
extracted
U
بیرون کشیدن استخراج
extraction solvent
U
حلال استخراج کننده
continuous extraction apparatus
U
دستگاه استخراج پیوسته
educe
U
گرفتن استخراج کردن
extract
U
بیرون کشیدن استخراج
grubs
U
از کتاب استخراج کردن
extracts
U
بیرون کشیدن استخراج
metallurgy
U
استخراج و ذوب فلزات
grub
U
از کتاب استخراج کردن
grubbed
U
از کتاب استخراج کردن
surface digging
U
استخراج معادن در سطح زمین
extracted
U
بیرون کشیدن استخراج کردن
metallurgy
U
فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
extract
U
بیرون کشیدن استخراج کردن
saltern
U
کارخانه یا معدن استخراج نمک
extracting
U
بیرون کشیدن استخراج کردن
acetum
U
استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
pyrometallurgy
U
استخراج فلزات در اثر حرارت
metallurgical
U
وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
extracts
U
بیرون کشیدن استخراج کردن
implied assumpist
U
تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
hydrometallurgy
U
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
public opinion polling
U
استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
metallurgic
U
وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
objectivism
U
روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
copper smelting
U
استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
stope
U
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
quarry sap
U
مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد
blasting machine
U
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
multipe expansion of credit
U
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
derived information
U
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
quercetin
U
ماده رنگی کریسیتین
[این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
construe
U
تعبیر کردن استنباط کردن
construed
U
تعبیر کردن استنباط کردن
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
construes
U
تعبیر کردن استنباط کردن
safflower
U
گل رنگ
[این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
mask
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
exploit
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com